رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 661011

31 نهاد در قصه قاچاق ارز و کالا شریک شده‌اند

داود رنگی از اعضای اتاق بازرگانی تهران نشان داده است می‌تواند از میانگین تمایلات اعضای هیات نمایندگان تهران تند تر باشد. وی در تازه ترین نوشته خود در مجله اتاق تهران به برخی از مشکلات فعالان اقتصادی اشاره کرده ونوشته است :
1

31 نهاد در قصه قاچاق ارز و کالا شریک شده‌اند

. 1-افراط مقنن در جرم‌انگاری و کیفر. هرچند در ابتدای امر به نظر می‌رسد گستردگی و ازدیاد جرم‌انگاری مقنن در قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز در ارتباط با ورود، صدور، حمل، نگهداری، عرضه و... کالا و ارز در جهت سالم‌سازی اقتصاد و عملکرد مطلوب تجارت داخلی صورت پذیرفته است،

اما در عمل ملاحظه می‌گردد که آثار زیان‌بار این گستردگی در برخورد با تجار و واردکنندگان، باعث نتیجه معکوس در اقتصاد شده است. با مداقه در قانون قاچاق مصوب 1392 مشاهده می‌گردد که حدود 100 رفتار مجرمانه یا تخلف احصاء شده است.

بنابراین پیشنهاد می‌گردد در کنار وضع قوانین سخت که صبغه امنیتی نیز پیدا کرده است به رفتارهای کشورهای پیشرفته در مقابله با قاچاق نیز توجه و از تجارب آن‌ها بهره‌برداری گردد. چه اینکه اهتمام ویژه به تنظیم قوانین تجاری و گمرکی و تبیین مسیری مبتنی بر اصول و بایسته‌های اقتصادی امری ضروری است که مغفول مانده است.

 2. تعدد و پراکندگی مراجع ذیصلاح در امر قاچاق که بعضاً برخی از این مراجع در دسترس صاحبین کالا نیستند. مطابق ماده 3 اصلاحی قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز متشکل از 31 نهاد و سازمان است.

صرف‌نظر از تعدد مراجع ذیصلاح و سردرگمی صاحبین کالا در مراجعه به این نهادها، در دسترس نبودن برخی از مراجع موصوف چون سازمان‌های امنیتی و نظامی معضل دیگری است که صاحبین کالا، تجار و واردکنندگان جهت ارائه اسناد و مدارک و توضیحات تکمیلی مرتبط با آن روبرو می‌گردند، عدم پاسخ‌گویی، در دسترس نبودن و منوط کردن امور مربوط به پرونده به تصمیم سایر مراجع موجد ظهور بوروکراسی سرسام‌آور و ایراد خسارات فراوان برای صاحبین کالا است. 

3. عدم رعایت اصل تناظر در تشکیل پرونده اولیه. هرچند برخلاف قواعد حقوقی، در ماده 21 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، قانونگذار صلاحیت تشخیصی به دستگاه کاشف اعطا نموده است، لکن عدم دعوت از صاحبین کالای توقیف شده در جلسه بدوی و اولیه و تشخیص جرم قاچاق و مصادیق آن برخلاف اصل تناظر است. چه بسا که با استماع دفاعیات مالک و رویت مستندات وی اصلاً پرونده مشمول قاچاق نگردد و یا نهایتاً مصادیق آن تبیین گردد.

 در راستای این مدعی می‌توان به پرونده اخیر بازرسی انبارهای شهرری اشاره کرد که در آن جلسه‌ای با حضور نهادهای ذیصلاح با میزبانی پلیس امنیت اقتصادی و بدون دعوت از مالکین کالا و انبارداران تشکیل و با نظر حاکمیت تبصره 4 ماده 18، پرونده تنظیم و به تعزیرات حکومتی ارسال شده است. در حالی که متعاقباً با ارائه مستندات محموله، محرز گردیده اعمال تبصره 4 ماده 18 در پرونده موضوعیت ندارد. بنابراین چنانچه تمهیدات لازم اندیشیده گردد تا در جلسه تشخیصی اولیه مالک یا انباردار فرصت کافی برای ارائه مستندات و اظهار دفاعیات داشته باشد، پرونده یا تشکیل نخواهد شد و یا به درستی و بر اساس موازین تنظیم و از اطاله دادرسی جلوگیری خواهد شد.

 4. عدم پیش‌بینی قانونگذار در خصوص رفع توقیف از کالای مالکین زمانی که تخلف انباردار محرز گردیده است. همان‌گونه که مستحضرید چنانچه مالک کالا از انجام وظایف قانونی خود استنکاف ورزد و پرونده تحت تبصره 4 ماده 18 قرار گیرد، کالا ضبط و بسته به نوع آن مالک به جزای نقدی محکوم می‌گردد.

لکن آنجایی که انباردار طبق ماده 6 مکرر 2 از ثبت ورود و خروج کالا به انبار و از انبار خودداری نماید، صرفاً انباردار مرتکب تخلف گردیده و از 10 میلیون تومان تا یک‌چهارم قیمت کالا به جزای نقدی محکوم می‌گردد. حال سوال این است که ماده 6 مکرر 2 که به تخلف انباردار پرداخته است هیچ‌گونه اشارتی به رفع توقیف کالا نکرده است و در پرونده‌های متعددی کالا تا زمان قطعی شدن محکومیت انباردار و اخذ جزای نقدی توقیف می‌ماند که صرف‌نظر از تحمیل خسارات فراوان به مالک کالا موجبات فساد و خرابی کالا نیز فراهم شده است. بنابراین ضروری است در خصوص رفع توقیف کالا در چنین مواقعی پیش‌بینی لازم را نمود.

 5. عدم توجه قانونگذار به عنصر روانی جرم قاچاق. مبهم گذاردن رکن روانی جرم قاچاق و عدم توجه مقنن به علم، سوءنیت عام (عمد) و سوءنیت خاص (قصد نتیجه) از دیگر نواقص مقنن است که مشکلات متعددی را فراهم آورده است.

در موضوع اخیر صاحب کالا نسبت به ثبت کالا در سامانه گمرک و صمت اقدام نموده است لکن به هر دلیلی از جمله اهمال، قصور، فراهم نبودن زیرساخت‌های لازم و نقص فنی، انباردار اقدام به ثبت ورود کالا در سامانه جامع انبارها نکرده است (شمول ماده 6 مکرر2).

بنابراین هیچگونه عمد و قصدی از سوی مالک مشاهده نمی‌گردد و حتی انباردار نیز عمدی در عدم ثبت نداشته است اما قانونگذار بدون توجه به عنصر روانی، موضوع را در حکم قاچاق دانسته و قواعد قاچاق را اعمال می‌نماید.

6. غلبه جنبه امنیتی بر جنبه قانونی. متاسفانه در عمل مشاهده می‌گردد که جنبه امنیتی بر جنبه قانونی پرونده‌ها غلبه دارد و تحت این نگاه نه‌تنها مباحث قانونی و مجریان آن در حاشیه قرار می‌گیرند بلکه پیگیری‌های صاحبین کالا و ادله ایشان به دلیل پیش‌گفته ابتر می‌ماند.  

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها