دولت سیزدهم زیر تیغ خواسته های حداکثری ایران و آمریکا
ساعت 24 - دولت سیزدهم کار دشوار برای اداره اقتصاد وکشور دارد. دولت سیزدهم درحالی کارش را شروع خواهد کرد که دست و پای اقتصاد ایران از سالهای پس از جنگ تا امروز دربند وبست های سخت وگره های کور بسته شده است.
رشد صفردرصدی در 10 سال 1390 ، رشد منفی سرمایه گذاری درهمین دهه ، انزوای ناخواسته تجارت ایران از تجارت عادی جهانی به ویژه تجارت نفت خام و نیز گرفتاری های بانکی در مبادلات جهانی و نیز کوچک شدن حجم تجارت خارجی ایران در تجارت جهانی وهمچنین رشد بی مها ر تورم از گرفتای های اصلی اقتصا د است که از دولت دوازدهم به یادگار برای دولت بعدی باقی ماند. کارشناسان و مدیران وفعالان اقتصادی با تایید تنگناهای یادشده اما باوردارند دولت سیزدهم با سه پدیده بزرگ و نفسگیر دست به گریبان است؛ کمبود آب و برق یا کاستیهای زیرساختهای ایران، فرآیند مدیریت پدیده آزاردهنده کرونا از جلب اعتماد شهروندان تا تامین واکسن و سرانجام رها شدن صلح هستهای و فرورفتن این پدیده در غبار.
واقعیت این است که خوشبینی قابل اعتنایی لازم است تا این چشمانداز تصویر شود که با سرعت میتوان این سه مساله را حل کرد.واقعیت سیاسی ایران روزهای سرنوشتسازی را تجربه میکند که آینده ایران را نیز دستخوش دگرگونیهای ناشناس خواهد کرد. اگر کاری انجام نشود و درباره مسائل یادشده با شتاب تصمیمی کارساز و مطابق با کاهش دشواریها گرفته نشود، گرهها پرشمارتر و کورتر خواهد شد. باید کار از جایی شروع شود تا شرایط سخت ایران به سوی روزهای بهتر پیش برود. کارشناسان باور دارند زودترین جایی که میشود با رفتن به جاده، آن راه را باز کرد مقوله حذف یا کاهش تحریمهاست. اقتصاد ایران تا روزی که بند نافش از درآمد حاصل از صادرات نفت بریده شود نیازمند استفاده از این درآمد به مدت دست کم 5 سال است تا بتوان منابع جایگزین را یافت. درغیر این صورت و با ادامه وضعیت تحریمی یافتن منابع ارزی وریالی برای تعادل بخشی به بودجه های سالانه دشوار خواهد بود. درشرایط حاضر متاسفانه بخش خصوصی ایران توانایی و انگیزه گافی برای سرمایه گذاری تازه ندارند. سرمایه گذاران ایرانی اصیل تنها برای صیانت از کارخانه خود با هدف نگهداشت سطح اشتغال بنگاههای خود را بازنگه داشته اند. از سوی دیگر دولت نیز به اندازه ای گرفتار تامین هزینه های جاری است که توانایی سرمایه گذاری تازه ندارد و روند کاهنده طرحهای عمرانی این را به خوبی نشان می دهد.از سوی سوم اما راه سرمایه گذاری مستقیم خارجی نیز مسدود است و شرکتها وکشورهای خارجی باید با درنگ بسیار تصمیم بگیرند به ایران بیایند. با این حساب دولت سیزدهم راهی ندارد جز اینکه راه صادرات نفت خام به روش عادی را باز کند واین نیز بدون رفع تحریم ها ناممکن است.
دو نظام سیاسی ایران و آمریکا با تکیه بر تواناییهای خود روی خواستههای حداکثری پافشاری میکنند ودولت سیزدهم زیر تیغ این وضعیت قراردارد و البته هرکدام نیز به نقاط ضعف خود و حریف نیز آگاهی دارند. نقطه ضعف ایران در ادامه بنبست ترسناک فعلی این است که بدون صادرات نفت نمیتواند بودجه سال ۱۴۰۰ را به تعادل منطقی برساند و اقتصاددانان باور دارند در این وضعیت، روند و شتاب تورم و نرخ آن فزاینده خواهد شد و نیز ایران منابع کافی برای تامین زیرساختهای به شدت آسیبدیده در بخشهای گوناگون را نخواهد شد و این اتفاق به معنای پذیرش نارضایتی و اعتراض بیشتر شهروندان است. برخی باوردارند مقامهای سیاسی ایران بردباری ومدارای ایرانیان را اندازهگیری کارشناسانه کرده و نیز منابع مالی و ارزی را برای روز مبادا در جایی دارندکه اینطور دربرابر قدرت نخست جهان ایستادگی میکنند. اما نقطه ضعف آمریکاییها نیز این است که نظامیهای مستقر آنها در عراق و نیز در دیگر کشورهای منطقه آسیبپذیرند و این بخت سیاه آنهاست که آسیبزنندگان به نظامیهای آمریکایی در عراق و در کشورهای دیگر، دوستان ایران به حساب میآیند که جهاد علیه آنها را تشدید میکنند. واقعیت این است که پیچیدگیها و تنگناها و بنبست ترسناک فعلی، شهروندان ایرانی را بیشتر از شهروندان آمریکایی در هراس و ابهام فرو میبرد. به نظر میرسد این یک فاکتور مهم است؛ به علاوه اینکه نرخ تورم شتابان همه را عاصی خواهد کرد.