رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 619715

دروغ عامل شکاف میان دولت و ملت است

ساعت 24- محمد رضا تاجیک رییس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در دوره ریاست جمهوری سید محم خاتمی‌را می توان یکی از اصلاح طلبان پیشگام در طرح بحث های تئوریک دانست. دقت نظروریز بینی‌های وی در باره مسایل کلان سیاست حالا پس از سپری شدن روزهای دشوار وی با شجاعت همراه شده است.

نوشته‌های این اصلاح طلب در پوشش ظاهر آرام اما در ژرفایش آشوب دارد و خواننده‌ای که با روش وراهبرد نوشتاری وی اشنایی دارند می‌دانند او هرروز عریان تر از دیروز می نویسد. تازه ترین نوشته وی که امروز در روزنامه اعتماد منتشر شده است درباره رواج دروغگویی در میان سیاستمداران حاکم برنهادهای اصلی کشور ونیز اصولگرایان است. تاجیک نوشته است شاید دروغ، به ‌ویژه در عرصه سیاست، یک نیاز و ضرورت تاکتیکی (و گاه استراتژیکی) فرض شود، اما حامل و عامل این نیاز، راستی را به سخره ‌گرفته، آن را به چنبره خویش کشانده، تحریف کرده و نهایتا، مصنوع خویش را باور کرده و تابع فرمان آن شده است. از این‌رو، بازی‌پیشگان سیاسی حرفه‌ای، اگرچه بعضا بر این نظرند که هر راست نباید گفت و حتی در شرایط اضطرار و استثناء جز دروغ نباید گفت، اما در عین حال، می‌دانند که هر دروغ نباید و نشاید گفت.  به بیان دیگر، دروغ‌ گفتن نیز آیینی و قواعدی و تاکتیکی و تکنیکی و اخلاقیاتی دارد. درست است که آنجا که راست درمی‌ماند دروغ تدارک می‌بیند، اما این تدارک ‌دیدن آیین و مناسک و قواعدی دارد. این‌ روزها زبان سیاست ما سخت به دروغ آلوده شده است و عده‌ای با این تصور و توهم که می‌توان با دروغ چشم سر و دل و احساس و باور مردم را شست تا چشم‌شان خانه خیال و عدم شود و نیست‌های ما را هست ببینند. اینان، با باور به‌این تاکتیک که «دروغ هر قدر بزرگ‌تر، باورپذیری آن نیز بیشتر» بی‌محابا دروغ‌های شاخ‌دار بسیار می‌گویند و از اینکه دروغ‌های‌شان شاخ و دم دارند و همواره پای‌شان می‌لنگد، هیچ هراس و حیایی از خدا و خلق خدا ندارند. مشکل این شاخ و دم زمانی افزون‌تر و آشکار‌تر می‌شود که مردم میان آنچه با حواس پنجگانه (و بلکه بیشتر) خود درک و تجربه می‌کنند، با آنکه اهالی قدرت و سیاست می‌گویند فاصله‌ای از بام تا ثریا می‌بینند. در ایران امروز، به علت عمیق و فراخ‌تر شدن شکاف میان دولت و ملت، دولتمردان تقریبا اقتدار (مقبولیت و مشروعیت) بیان گزاره جدی (به بیان فوکو) در مورد واقعیت و ناواقعیت و حقیقت و ناحقیقت و درست و نادرست را از دست داده‌اند، لذا آنچه می‌گویند معکوس فهم می‌شوند. چنین وضعیتی، عمیقا آغشته به بحران مقبولیت و مشروعیت فزاینده و بی‌ثبات‌کننده است و بالطبع نیازمند تامل و تدبیری استراتژیک. حکومتی که تدبیر فضای ذهنی و احساسی مردم نداند و نتواند، گوهر مدیریتش در فهم‌ آید همچون یشم و این تدبیر ممکن نمی‌گردد مگر در پرتو راستی و درستی.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها