گلوی زمین را فشردیم وشیره اش را مکیدیم
ساعت 24سازمان ملل روز ۲۳ مارس، دوم یا سوم فروردین، را روز جهانی آب نامیده تا در این روز" داستان پر از آب چشم" آب را بگوید و ما را از کجراههای که میرویم و سرزمین سوختهای که بر جای میگذاریم، آگاه سازد. در جهان در یکصد سال و در ایران در ۵۰ سال گذشته، دولت ها با زیر پا نهادن مالکیت و مدیریت مردم بر آب و اقتصاد و بهای آن سدهایی ساختند تا گلوی زمین را بفشارد و چاههای عمیقی کندند تا شیره زمین را بمکد.
بی توجه به توان آبی و محیط زیست، گذاشتند تا شهرهای بی در و پیکر و مجتمعهای صنعتی آب بر، بنا شود و زمینهای کشاورزی، بی حساب و کتاب، گسترده شود. انسان آزمند و توانا به دانش و ماشین و دور از خرد و آینده نگری زخمهای کاری بر آبخوانهای زیرزمینی می زند و سربهوا خون زمین را می مکد و آلوده اش میکند و آتش به خرمن هستیش می زند در دشتهای ورشکسته آبی چشمهها، کاریزها و چاهها خشک می شوند، آب شور میشود و زمین نشست میکند و شکاف میخورد و پایداری راهها و راه آهن، فرودگاهها، خطوط جابجایی آب و انرژی و ساختمانها تهدید میشود و گسترش کویر و فرونشست زمین دهان میگشاید تا همه چیز را بخورد. راه دوری نرویم. کلانشهر مشهد با گسترش نفس گیرش، کشاندن بیش از ۵۵ درصد جمعیت، ۷۵ درصد صنعت و ۹۰ درصد خدمات استان به آن، چه آیندهای خواهد داشت؟ روند نابودی آبخوان زیرزمینی، شور و آلوده شدن و فرونشست دشت مشهد در ایران و جهان از بیشترینهاست. خشکسالیهای شدید و طولانی حجم تغذیه آبخوان را کمتر کرده است. با خشک شدن ۴ سد بزرگ دوستی، کارده، طرق و ارداک، که بیش از ۶۰ درصد آب شرب و بهداشت کلانشهر مشهد را تامین میکرد، و همزمان روند افزایش مهاجرت و جمعیت و دستور حفر چاههای بازهم عمیق تر و برداشت آب بیشتر روند نابودی آبخوان زیرزمینی و پیآمدهای مرگبارش را بیشتر کرده است. باید برای نجات آبخوان زیرزمینی مشهد و دیگر دشتهای ورشکسته آبی شرایط اضطراری اعلام شود و تبصره ذیل ماده ۴۹ قانون توزیع عادلانه آب" جیره بندی و کاهش حجم برداشت آب چاههای کشاورزی، صنعت، خدمات و آب شرب و بهداشت" اجرا شود. دولت ها مهمانند و مردم مالک این آب و خاکند. در دشتهای تشنه و چاک چاک حفر هر چاه و تخصیص آب جدید تیری است بر قلب زندگی. یادمان باشد در دشتی که فرو مینشیند و می میرد - بیش از ۳۰ درصد فرآوردههای کشاورزی را به ضایعات تبدیل میکنیم - از یک متر مکعب آب کمتر از نیمی از آنچه در جهان فرآورده کشاورزی برداشت میکنند، برداشت میکنیم - کمترین مساحت گلخانه را داریم - نیروگاههای تولید برق و کارخانههای آب بر را با آب شیرین می چرخانیم - جدولها و پیاده روها را با آب می شوییم - حجم زیادی آب را در شبکههای انتقال و توزیع آب شهری و روستایی هدر میدهیم و کاسه توالت را با آب شرب می شوییم - چهار متر مکعب فاضلاب در کشف رود جاری است و به جای پالایش و جابجایی آن با آب چاههای کشاورزی، تهدیدش میدانیم آیا زمان بیدار شدنمان از این خواب مرگبار فرا نرسیده است؟ حالا که دولت شرایط اضطراری اعلام نمی کند تا مبادا بترسیم، خودمان شرایط اضطراری اعلام کنیم: - آب را هدر ندهیم. زمان دوش گرفتن مان را نصف کنیم و همه شیرهای برداشت آب را به ابزارهای کاهنده مجهز کنیم - در شهری که زمینش فرو مینشیند، پیاده روها، سر سرای خانهها، خودرو و... را با آب زیرزمینی نشوریم - در صنعت آب را با یک بار مصرف به فاضلاب تبدیل نکنیم و فاضلاب ها را با تصفیه درست و علمی دوباره مصرف کنیم - چاه غیر مجاز و برداشت بیش از میزان مجاز از چاهها خوردن خون جامعه است. جنایت است. نکنیم ما در دست هم، با ایمان، امید، برنامه و کوشش خردمندانه و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی میتوانیم آب و خاکمان را از ورشکستگی مرگبار آبی نجات دهیم. در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. محمد علایی
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.