رفتن به محتوا
کد خبر 640393

مساله مهاجران افغانستاتی به آسانی حل نمی شود

ساعت 24 - پرسش این است که این افغانستانی‌های غیرمجاز در ایران چه می‌کنند؟ اغلب مشغول کار هستند. خوب! آیا تصوری از فقدان حضور چند میلیون نفر از آنان در بازار کار داریم؟ سود و زیان این حضور چیست؟ هزینه‌های زیرساختی آنان برای کشور چقدر است؟ نان، آب، برق، حمل و نقل، آموزش، بهداشت، تامین امنیت و... چه هزینه‌ای برای ما دارد؟

ملاحظه می‌شود که هر بعدی از مساله را که درنظر می‌گیریم با ابهامات زیادی مواجه هستیم و اگر فشار فضای عاطفی و احساسی تشدید شود و ناخواسته اتفاق ناگواری هم روی بدهد، ممکن است سیاستگذاران را به واکنش‌های فوری و نیندیشیده شده وادار کند. در همین زمینه اگر بخواهم به آقای رییس‌جمهور یک پیشنهاد مشخص ارائه کنم.

اینکه ساختاری را ترجیحا در سطح معاونت تعریف کند که وظیفه آن هماهنگی و پیگیری و حل چند موضوع کلان باشد، موضوعاتی که حل آن نیازمند همکاری چند دستگاه اجرایی و حتی قوای مقننه و قضایی و سایر دستگاه‌های حکومتی است. موضوعاتی کلان که نباید تعداد آن‌ها زیاد باشد، ولی در هر صورت مهاجران افغانستانی و حضورشان در ایران حتما یکی از آن‌هاست.

یکی دیگر از آن‌ها جمعیت است که با مساله مهاجرت هم مرتبط است. ادامه وضع کنونی و باری به هر جهت بودن امور پناهندگان یا مهاجران به زیان اقتصاد، امنیت و فرهنگ و حتی سیاست خارجی کشور است. نباید اجازه داد که افکار عمومی خارج از گفت‌وگوهای سازنده و به صورت هیجانی و براساس نفرت و شیفتگی شکل بگیرد. اتفاقا بخش مهمی از مهاجران افغانستانی که در ایران ساکن هستند نیز از این وضعیت بی‌سیاستی، زیان می‌بینند.

این پذیرفتنی نیست که شهروندان ایرانی با شیوه‌های گوناگون همچون آدرس پستی، اطلاعات شغلی و بیمه، تلفن همراه، حساب بانکی و... تحت نظارت و کنترل دولت باشند، ولی میلیون‌ها افغانستانی از این جهت بدون نظارت و رها هستند. اقتصاد کشور به ظاهر از وجود نیروی کار ارزان آنان سود می‌برد، ولی این واقعیت رویه‌های دیگر هم دارد؛ اول اینکه نیروی کار ارزان لزوما به سود اقتصاد نیست، زیرا مانع از نوآوری فن‌آورانه و... می‌شود و تولید، چسبندگی زیادی به نیروی کار ارزان پیدا می‌کند.

به علاوه جامعه و اقتصاد ایران یارانه‌محور است، نان، آب، انرژی، آموزش، بهداشت، حمل و نقل و انواع و اقسام کالاها و خدمات دیگر به صورت یارانه‌ای عرضه می‌شوند که استفاده میلیون‌ها نفر از این کالاها و خدمات، فشار مضاعفی را بر یارانه‌های پرداختی می‌آورد، سود این یارانه‌ها در حقیقت به جیب کارفرماها می‌رود. البته فشارهای اخیر که علیه حضور افغانستانی‌ها دیده می‌شود، شاید ناشی از تمرکز گسترده آنان در دو استان تهران و البرز باشد و باتوجه به کاهش سطح اقتصادی مردم و منتقل شدن بخشی از شهروندان به شهرک‌های اطراف تهران و کرج، فشار تقاضا برای مسکن در این نواحی تصاعدی شده و این موجب تشدید رویکردهای عمومی علیه افغانستانی‌ها شده است. به این نکته باید توجه داشت که بیش از چهار دهه است که ایران میزبان مهاجران افغانستانی است و در این فاصله، نسلی از آنان در ایران متولد و بزرگ شده‌اند، در نهادهای رسمی آموزش دیده‌اند و از نظر فرهنگی و اجتماعی بیشتر ایرانی محسوب می‌شوند تا افغانستانی. تعداد زیادی از این گروه حتی یک بار هم به افغانستان نرفته‌اند. غرض از بیان این نکته این است که در مساله مهاجران افغانستانی باید لایه‌های متعدد این جمعیت را دید و همه آن‌ها را ذیل یک مقوله کلی قرار نداد. یک نکته مهم را اصلا فراموش نکنیم. این تصور که افغانستانی‌ها مربوط به کشور دیگری هستند و ربطی به ما ندارند، به کلی نادرست است. افغانستان فراتر از اشتراکات فرهنگی و نژادی، همسایه ماست. هر اتفاقی در آنجا رخ بدهد، عوارض آن گریبان همسایگان از جمله ایران را هم خواهد گرفت.

با دیوار و سیم‌خاردار و... نمی‌توان جلوی هیچ مهاجری را گرفت. آب‌های خروشان دریای مدیترانه مانع از هجوم پناهندگان به اروپا نشده است. از دیوار چند لایه و الکترونیکی ترامپ به ارتفاع ۹ متر چه نتیجه‌ای حاصل شد؟ دیوار ترکیه و ایران را نیز مهاجران افغانستانی با حفاری و به سادگی خنثی کرده‌اند. سیاست احداث دیوار در برابر مهاجران مثل سیاست ما در پذیرش دانشجو در دانشگاه است.

می‌خواهیم ورود به آن را سخت بگیریم، ولی پس از ورود، حضور در آن و فارغ‌التحصیل شدن با دانش کم را ساده می‌گیریم. اگر حضور در داخل کشور مهار شده باشد دیگر کسی غیرقانونی وارد کشور نخواهد شد. مساله مهاجرت و پناهندگی یک مساله بین‌المللی است و به این راحتی که گمان کنیم با کشیدن یک دیوار چند متری قابل حل است، درست نمی‌شود. هیچ چیز به‌اندازه ثبات و پیشرفت در کشورهای همسایه به این مساله کمک نخواهد کرد. زمانی بود که تعداد پناهندگان کرد و عرب عراقی در ایران حتی بیش از افغانستانی‌ها بود، اکنون آن‌ها به خانه خود برگشته‌اند و حتی ایرانیان قابل‌توجهی در مناطق آنان ساکن و فعال شده‌اند. فقط به این علت که آنجاها در حال توسعه است. آنان که از آمدن طالبان استقبال می‌کردند احتمالا به این بخش مهم مساله توجهی نداشتند. با تدوین قانون که مثلا سالی ۱۰درصد کم شوند یا گفتن اینکه تا آخر سال غیرمجازها اخراج می‌شوند، مساله مهاجران حل نخواهد شد.

بهترین راهکار وجود یک مرجع رسیدگی و هماهنگ‌کننده با همه نهادهای ذی‌ربط است و طی مدت زمان معینی از آن برنامه اجرایی بخواهید؛ برنامه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت. اقدامات اقتضایی و باری به هر جهت نه تنها مفید نیست که زیان‌بار هم هست.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها