رفتن به محتوا
کد خبر 640880

سیاست خارجی مانع جدی در روند پایداری ایران

ساعت 24 - متاسفانه مساله سیاست خارجی ایران فراتر از دوستی یا دشمنی با این کشور و آن کشور است و به تقابل با نظام جهانی هم منجر شده است. نمونه آن در عدم تصویب FATF یا صدور قطعنامه‌های شورای امنیت با ۱۵ رای مثبت همه اعضای آن علیه ایران است. آنچه باعث کاهش حمایت مردم از مجموعه سیاست خارجی شد، در کنار ناکارآمدی سیاست خارجی، همین تقابل با توافقات بین‌المللی است. توافقاتی که موجب می‌شود کشورهای مثلا دوست و نزدیک نیز با ما همراهی نکنند و علیه ما رای دهند.
اجل است

نکته مهم دیگری که در سیاست خارجی ایران مورد ابهام و سوال است، عبور از مرحله انعطاف‌پذیری است. به عبارت دیگر سیاست خارجی کشور را در حالت صفر و یک یا برد و باخت تعریف می‌کنیم. نتیجه آن تاثیرپذیری شدید ما از تغییر مواضع کشورهای دیگر است. به‌طور کلی هم صفر و یک شدن بازی روابط خارجی نادرست است و هم اینکه همه تخم‌مرغ‌ها را در سبد یک کشور قرار دادن موجب نقض استقلال در تصمیم‌گیری می‌شود که هزینه سیاستگذاری را زیاد می‌کند و البته این دو ویژگی دو روی یک سکه هستند. نکته دیگری که در سیاست خارجی ایران ضعف خود را نشان می‌دهد، کم‌توجهی به مجموعه مولفه‌های قدرت ملی است. قدرت ملی برآیندی است از جمعیت، وسعت و عمق استراتژیک، توان اقتصادی، قدرت نظامی، قدرت رسانه‌ای، حمایت‌های مردمی، اعتماد و سرمایه اجتماعی، پایداری سیاسی، قدرت و کیفیت حکمرانی و... برخی از اینها به نسبت ثابت است و چندان قابل تغییر نیست، ولی برخی دیگر باید متوازن رشد کنند و حفظ شوند. با اتکا به یک مولفه از قدرت ملی نمی‌توان سیاست خارجی موثری را طراحی و اجرایی کرد. از همه مهم‌تر اینکه وارد بازی‌های بزرگ‌تر از توان کشور شدن می‌تواند مساله‌آفرین باشد. سیاست خارجی هم مثل جنگ است. می‌توان پیشروی کرد و بخش مهمی از سرزمین‌ها را به تصرف در آورد، ولی بعدش چه باید کرد؟ حفظ آن‌ها هزینه فراوان می‌خواهد، به علاوه حفظ آن‌ها به تنهایی چه فایده‌ای دارد؟ باید برای بعدش برنامه داشت و الا جنگ به صورت فرسایشی در آمده و قدرت را تضعیف می‌کند و عقب‌نشینی نیز پرهزینه خواهد شد. تجربه ایالات متحده در افغانستان برای همه آموزنده است. بنابراین از چنین ریسک‌هایی باید پرهیز کرد. با توجه به این نکات و بدون اینکه قصد و صلاحیت نقد جزییات سیاست خارجی کشور را داشته باشم، می‌پذیرم که ایران به لحاظ جغرافیای سیاسی در شرایط خاصی قرار دارد که تا حدی آن را در تنهایی قرار می‌دهد، شاید این را بتوان نقطه ضعف و در مواردی نقطه قوت آن دانست، ولی در هر حال وضعیت کنونی سیاست خارجی کشور تبدیل به یک مانع جدی در روند توسعه و پایداری کشور شده است. این مساله چه در قالب تحریم‌ها، چه در تنش‌های خارجی و چه در ناپایداری وضعیت، خود را بازتاب داده است. اثرات آن در مراودات اقتصادی، گردش مالی و سرمایه و انتقال فناوری و نیز روابط فرهنگی و اجتماعی مشهود است. پیش از آغاز به کار دولت مرحوم آقای رییسی در متنی نوشتم که اگر طرفداران دولت ایشان فکر می‌کنند بدون حل مشکل برجام و در واقع بدون حل سیاست خارجی می‌توانند اندکی از وعده‌های انتخاباتی خویش را محقق کنند، معلوم است خیلی از مرحله پرت هستند ولی اگر توانستند بدون حل برجام این کار را انجام دهند، معلوم است ما خیلی از مرحله پرت هستیم. سه سال گذشته و معلوم شد که چقدر از مرحله پرت بودند. بالتبع امروز هم این استدلال وجود دارد. البته حل مساله خارجی بدون وفاق داخلی ممکن نیست که خوشبختانه در این دولت در دستور قرار دارد و ما را به حل مساله خارجی نیز امیدوار می‌کند. به نظر من در قالب وفاق داخلی می‌توان سیاست خارجی را در مسیری قرار داد که اغلب این مشکلات در مسیر مثبت قرار گیرند.

عباس عبدی - اعتماد

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها