رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 654145

غنی نژاد : وضع اقتصاد بدتر می شود اگر...

ساعت 24 - این روزها بحث توافق ایران و امریکا به شکل جدی پیش می‌رود. اما کماکان نگرانی‌ها برای توقف آن وجود دارد. این توقف به معنی تشدید تحریم‌ها به ویژه تحریم‌های نفتی است. آن هم در شرایطی که اعمال مکانیزم ماشه و اعمال تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران مرتفع نشده است.

در این میان، این پرسش مطرح می‌شود که آیا ادامه وضعیت موجود یا حتی بدتر شدن آن می‌تواند زنگ خطری برای اقتصاد ایران باشد ؟ بررسی شاخص‌های مختلف اقتصادی مانند تورم و بیکاری نشان از شرایط بسیار نامساعد اقتصادی دارد. جدیدترین گزارش مرکز آمار نشان می‌دهد که تورم ماهانه کل کشور از 3.3 درصد در اسفند سال قبل به 3.9 درصد در فروردین 1404 رسیده است. به تعبیر دیگر در فروردین‌ماه خانوارها برای خرید همان سبد اسفند ماه 3.9 درصد بیشتر هزینه کرده‌اند. تورم نقطه به نقطه نیز با وضعیت مشابهی از 37.1 درصد به 38.9 درصد رسیده که افزایش قابل‌توجهی به شما می‌رود. نرخ سالانه این شاخص نیز با خروج از کانال 32‌درصدی، به 33.4 درصد افزایش یافته است. پیش‌بینی‌ها نیز چندان امیدوارکننده نیستند. صندوق بین‌المللی پول در جدیدترین ارزیابی خود اعلام کرده رشد اقتصادی ایران کاهش خواهد یافت. بانک جهانی نیز چشم‌انداز مثبتی برای اقتصاد ایران ترسیم نکرده و حتی هشدار داده است که ممکن است، نرخ رشد اقتصادی به محدوده منفی برسد. تحلیل‌گران اقتصادی داخل کشور نیز شرایط را بسیار نگران‌کننده توصیف می‌کنند. از نگاه جمعی از این اقتصاددانان و فعالان اقتصادی با ادامه وضع موجود زنگ خطر اقتصاد ایران به صدا در می‌آید. موسی غنی‌نژاد اقتصاددان برجسته و مسعود خوانساری رییس سابق اتاق بازرگانی تهران از جمله کسانی هستند که نسبت به آینده ایران با ادامه وضع موجود یا تشدید وضع موجود نگران هستند و معتقدند فروپاشی اقتصادی در کمین ایران است. البته برخی اقتصاددان از جمله آلبرت بغزیان این موضوع را رد می‌کند و معتقد است اگرچه امروز شرایط اقتصاد نامناسب است. اما ادامه وضع موجود یا تشدید آن نمی‌تواند حرکت اقتصاد ایران را متوقف کند. اظهارات موسی غنی‌نژاد، مسعود خوانساری و آلبرت بغزیان را در گفت‌وگو با اعتماد بخوانید:

خوشبینم؛ اما نگران موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان برجسته ایران از جمله اقتصاددانانی است که نگران ادامه وضع موجود است. غنی‌نژاد در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره چشم‌انداز اقتصاد ایران هشدار می‌دهد و می‌گوید: با کسانی که معتقدند اقتصاد ایران روزبه‌روز بدتر می‌شود و به سمت فروپاشی می‌رود، موافق هستم. به گفته او، اگر وضعیت امروز را با چند سال قبل مقایسه کنیم، می‌بینیم که شرایط به‌مراتب بدتر شده است. از جمله در قدرت خرید عمومی مردم که به دلیل تورم بالا به‌شدت کاهش یافته، در حالی که دستمزدها هم‌پای تورم افزایش نیافته‌اند. در نتیجه، قدرت خرید کاهش یافته و فقر گسترش پیدا کرده است. او می‌افزاید: اکنون بر اساس برآورد اقتصاددانان، حدود ۵۰ درصد جمعیت کشور دچار فقر هستند؛ حتی ممکن است این میزان بیشتر باشد. این در حالی است که حدود ۲۰ سال قبل، این عدد بین ۱۵ تا ۲۰‌درصد بود. این جهش نگران‌کننده نشان می‌دهد، وضعیت معیشتی مردم به‌شدت آسیب دیده و بد شده است. این اقتصاددان برجسته ایران با اشاره به وضعیت زیرساخت‌های کشور، نشانه‌های بحران را جدی می‌داند و تصریح می‌کند که اگر گفته می‌شود اقتصاد در آستانه از هم پاشیدگی است؛ این ادعا بی‌مبنا نیست. ایران کشوری نفت‌خیز با ذخایر عظیم نفت و گاز است، اما با این حال، در زمستان با کمبود گاز و در تابستان با کمبود برق روبرو است. در حالی که هنوز تابستان نرسیده، هم‌اکنون با بحران برق مواجهیم. خاموشی‌ها هم به صنایع لطمه زده‌اند و هم سطح رفاه عمومی را پایین آورده‌اند. اینها همه نشانه‌هایی از بحرانی‌بودن شرایط اقتصادی کشور هستند. غنی‌نژاد درباره اینکه مذاکرات جاری ایران و امریکا چقدر می‌تواند درکنترل وضع موجود یا بهبود آن موثر باشد ؟ می‌گوید: برای پاسخ روشن به این سوال کافی است به واکنش بازار ارز نگاه کنیم. به‌محض انتشار کوچک‌ترین خبر مثبت از انجام مذاکرات ایران و امریکا، نرخ ارز به‌شدت کاهش پیدا می‌کند. اوایل امسال، با شروع مذاکرات، نرخ دلار حدود ۲۵‌درصد پایین آمد. به اعتقاد این اقتصاددان، تاثیر فضای مذاکرات را فقط در بازار ارز نمی‌توان دید؛ بازار سرمایه هم واکنش مثبت نشان می‌دهد و انتظارات در کل اقتصاد بهبود می‌یابد در نتیجه اثر مذاکرات روی اقتصاد، بسیار جدی و فوری است. غنی‌نژاد در بخشی از اظهاراتش تاکید می‌کند: کاهش نرخ ارز به ثبات اقتصادی کمک می‌کند، قدرت خرید مردم را افزایش می‌دهد و انتظارات تورمی را کاهش می‌دهد. وقتی انتظارات تورمی مهار شود، اقتصاد نیز بهتر عمل می‌کند. بنابراین، اگر این مذاکرات به توافق منجر شود، می‌تواند اقتصاد ایران را وارد مسیر ترمیم تدریجی کند. در این صورت، فضا خوشبینانه می‌شود، تولید افزایش می‌یابد، بازار سرمایه رونق می‌گیرد، نرخ ارز تثبیت می‌شود و تورم کنترل می‌شود. البته اینها در صورتی محقق می‌شود که توافقی پایدار و قابل‌اطمینان حاصل شود؛ نه توافقی موقتی و بی‌ثبات که آینده آن نامشخص باشد. او تاکید می‌کند: اگر این مسیر به توافق پایدار منجر شود، شرایط مثبت‌تری رقم خواهد خورد. اما اگر مذاکرات به نتیجه نرسد یا متوقف شود، تبعات آن برای وضعیت اقتصادی فعلی و آینده کشور بسیار منفی خواهد بود. غنی‌نژاد درباره بازه زمانی اثرگذاری توافق نیز می‌گوید که در کوتاه‌مدت، بلافاصله پس از توافق، انتظارات مثبت شکل می‌گیرد و نرخ تورم تثبت پیدا می‌کند به تعبیر بهتر از تلاطمش کم می‌شود و انتظارات تورمی پایین می‌آید. اما برای اینکه سرمایه‌گذاری خارجی وارد کشور شود و رشد اقتصادی بالا برود مثلا رشد ۷ یا ۸ درصدی شود؛ به زمان بیشتری نیاز داریم. حداقل یکی دو سال لازم است تا زیرساخت‌های بانکی و مالی اصلاح شوند، اعتماد سرمایه‌گذاران جلب شود و تجارت بین‌المللی در مسیر طبیعی خود قرار گیرد. این اقتصاددان می‌گوید با توجه به فشارهای موجود باید هرچه سریع‌تر وضعیت ایران در جامعه بین‌المللی در مورد مذاکرات با امریکا و مکانیسم ماشه مشخص شود. اگر در مذاکرات به توافق نرسیم، ممکن است فشار حداکثری دوباره بازگردد و ما وارد وضعیت اقتصادی بسیار بدتری شویم. اما احساس من این است که در نهایت به نوعی توافق خواهیم رسید؛ هرچند نمی‌توان با قطعیت آن را پیش‌بینی کرد. امیدوارم این توافق، پایدار و قابل‌اعتماد باشد، چراکه اگر متزلزل باشد، اثر مثبت چندانی بر اقتصاد نخواهد گذاشت.

حرکت به سمت گسست تقریبا همه فعالان اقتصادی بخش خصوصی نسبت به آینده ایران با ادامه وضع کنونی نگران هستند. یکی از این فعالان اقتصادی مسعود خوانساری رییس سابق اتاق بازرگانی تهران است. رییس سابق اتاق بازرگانی تهران، در گفت‌وگو با «اعتماد» می‌گوید تا زمانی که توافقات بین‌المللی بین ایران و امریکا حل نشود و تحریم‌ها برطرف نشود، هرگونه پیش‌بینی درباره آینده اقتصاد ایران ناممکن است. او معتقد است: مساله اصلی اقتصاد ایران، حل تعاملات بین‌المللی به ویژه حل مشکلات ایران با امریکا است. اگر ایران بتواند مشکلات خود را با امریکا حل کند و تحریم‌ها برداشته شود؛ امکان ارایه پیش‌بینی‌هایی درباره آینده اقتصادی کشور وجود دارد. اما در شرایط کنونی که دور نمای تاریکی وجود دارد، نمی‌توانم ارزیابی مشخصی از آینده اقتصاد ایران ارایه دهم. رییس سابق اتاق بازرگانی تهران با اشاره به تحریم‌ها یک دهه اخیر گفت: حکمرانی غلط وناکارآمد باعث تورم فزاینده شده است که روز به‌روز سفره مردم راکوچک‌تر و انبوهی از جمعیت را به زیر خط فقر برده است، صنعت کشور دچار مشکل شده و از تکنولوژی روز دنیا سال‌ها عقب افتاده‌ایم. اگر تحریم‌ها تشدید شود، با مشکلات بیشتری روبرو خواهیم شد. او در ادامه به تاثیرات این وضعیت بر معیشت مردم می‌پردازد و می‌گوید که مشکلات اقتصادی ایران کاملا آشکار است. کاهش روزافزون ارزش پول ملی، کوچک‌تر شدن سفره مردم و افزایش قیمت‌ها در بازار، همه نشانه‌های این بحران هستند. تمامی شاخص‌های اقتصادی نشان ازفروپاشی اقتصادی است. خوانساری درباره مشکلات ساختاری اقتصاد ایران نیز می‌گوید که کشور با ناترازی‌های گسترده‌ای مواجه است.ناترازی در برق، آب، سوخت، صندوق‌های بازنشستگی دچار مشکل هستند و کسری بودجه کشور حداقل ۵۰ درصد برآورد می‌شود. او در واکنش به موضوع پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی (FATF) می‌گوید 10‌سال پیش باید این تصمیم گرفته می‌شد. امروز ارتباط ما با نظام مالی بین‌المللی به واسطه تحریم‌ها قطع است. با هیچ بانک خارجی مرتبط نیستیم. تمامی صادرات و واردات از طریق واسطه و با هزینه‌های گزاف انجام می‌شود به همین دلیل قدم اول برداشتن تحریم‌هاست وهمزمان پیوستن به FATF. درباره سیاست‌های اخیر دولت و بانک مرکزی برای توسعه روابط تجاری ایران و روسیه نیز رییس سابق اتاق بازرگانی تهران می‌گوید ارتباط با همه کشور‌ها خوب است.تقویت روابط با روسیه هم خوب است ولی باید باور کنند که این کشور نمی‌تواند مشکلات اقتصادی ایران را حل کند. روسیه خود تحت تحریم‌های شدید قرار دارد. باید از مقامات بپرسیم که حجم مبادلات ایران با روسیه چقدر است؟ چقدر از روسیه واردات داریم و چقدر به روسیه صادرات داریم که بتواند مشکل ما را برطرف کند. او در ادامه هشدار می‌دهد که در صورت ادامه این روند، اقتصاد ایران به سمت یک فروپاشی اقتصادی حرکت خواهد کرد.

حیات اقتصاد ایران ادامه دارد در میان تحلیلگران اقتصادی که معتقدند با ادامه وضع موجود زنگ خطر فروپاشی اقتصادی ایران به صدا در می‌آید، آلبرت بغزیان، اقتصاددان، با رد کاربرد واژه فروپاشی اقتصادی در توصیف وضعیت اقتصاد ایران، تاکید می‌کند که این تعبیر نادرست و نابجا است و حتی غلط است. او می‌گوید کشورهایی که دچار گسست اقتصادی شده‌اند، معمولا هیچ درآمدی ندارند، با کسری بودجه مزمن مواجهند، تورمی چندرقمی دارند، نرخ بیکاری در آن‌ها بسیار بالا است و بدهی خارجی گسترده‌ای دارند. باید مثالی از چنین کشورهایی ارایه شود تا بتوان ایران را با آن‌ها مقایسه کرد.  

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها