رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 660182

مجادله عارق با جعفر قائم پناه

جدال عارف و قائم پناه در توئیتر؟

ساعت 24 - هدف قراردادن یکدیگر در توییتر تنها ظاهر ماجراست؛ اختلاف میان عارف و قائم‌پناه بازتابی از تقابل «تجربه‌محورها» و «تحول‌خواهان» در دولت پزشکیان است؛ تقابلی که می‌تواند پیامدهایی فراتر از یک جدال شخصی داشته باشد.
محمدرضا عارف به‌عنوان یکی از چهره‌های باسابقه جریان اصلاح‌طلب، نماد رویکرد محافظه‌کارانه‌تر و محتاطانه‌تر در سیاست‌گذاری است. به گزارش تابناک او در سال‌های گذشته همواره بر ضرورت «تعامل گام‌به‌گام»، «کاهش تنش» و «اجتناب از رادیکالیسم» تاکید داشته است. در مقابل، قائم‌پناه به‌عنوان چهره‌ای جوان‌تر و نزدیک به طیف‌های ساختارشکن‌تر جریان اصلاحات، با ادبیاتی صریح‌تر به سراغ آسیب‌شناسی میراث مدیریتی گذشته می‌رود و از «تصمیم‌گیری‌های شجاعانه» سخن می‌گوید.

این اختلاف از مدت‌ها قبل در بدنه حامی دولت وجود داشت؛ اختلافی که اکنون در فضایی غیررسمی و آزاد مثل توئیتر آشکار شده است. در واقع، تقابل فعلی را می‌توان ادامه دو گفتمان رقیب در دولت پزشکیان دانست؛ گفتمان «تجربه‌محور» که بر کارنامه و روش‌های آزموده‌شده تاکید دارد و گفتمان «تحول‌خواه» که معتقد است ساختارهای قدیمی دیگر پاسخگوی چالش‌های جدید نیستند.
چرا اختلاف علنی شد؟ نقش فشارهای بیرونی و مدیریت افکار عمومی

افزایش فشار افکار عمومی بر دولت پزشکیان در حوزه‌هایی مانند اقتصاد، تورم، وضعیت آب‌وهوا و تنش‌های منطقه‌ای، فضای سیاسی را ملتهب‌تر کرده است. در چنین شرایطی، معمولاً شکاف‌های درونی در تیم حاکم خود را سریع‌تر نشان می‌دهند.


هر دو طرف تلاش دارند در این فضای پرچالش، هویت گفتمانی خود را تثبیت کنند. قائم‌پناه با انتقاد غیرمستقیم از مدیران گذشته، عملاً می‌کوشد نشان دهد که جناح تحول‌خواه در دولت قصد دارد از دوران محافظه‌کاری عبور کند. پیام او بیشتر خطاب به جوانان، لایه‌های فعال جامعه مدنی و نیروهای جدید اصلاح‌طلب است.

پاسخ عارف تلاش برای دفاع از میراث اصلاح‌طلبی در دو دهه گذشته است. او نمی‌خواهد اجازه دهد این جریان به‌عنوان «مدیریت ناکارآمد گذشته» معرفی شود؛ بنابراین، نقدهای قائم‌پناه را بی‌تجربگی و هیجان‌زدگی می‌داند.

علنی شدن این اختلافات نشان می‌دهد هر دو طرف جنگ را «گفتمانی» می‌بینند و نه صرفاً اختلاف شخصی.
پیامدهای سیاسی. اگر این روند ادامه یابد، دولت پزشکیان با چند آسیب روبه‌رو خواهد شد:

آسیب به انسجام درونی دولت

در شرایطی که دولت نیازمند جبهه‌ای واحد برای مواجهه با مشکلات اقتصادی است، اختلافات علنی میان چهره‌های شاخص می‌تواند تصویر «دولتی با چند صدا» را در ذهن مردم تقویت کند.
کاهش سرمایه اجتماعی جریان اصلاح‌طلب

اصلاح‌طلبان در سال‌های اخیر به دلیل عملکرد متفاوت و نبود اجماع درونی، بخشی از توده اجتماعی خود را از دست داده‌اند. این نوع درگیری‌ها عملاً نشان می‌دهد که هنوز نتوانسته‌اند یک استراتژی واحد و منسجم ارائه دهند.

انتقال منازعه به بدنه رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی

درگیری توییتری به‌سرعت تبدیل به خوراک رسانه‌ای می‌شود و فضای افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این روند می‌تواند باعث قطبی شدن بیشتر پایگاه اجتماعی دولت شود.

اگر اختلاف عمیق‌تر شود، می‌تواند به شکل‌گیری دو قطب درون دولت منجر شود، قطب محافظه‌کارِ با سابقه حول چهره‌هایی مثل عارف، قطب تحول‌خواه جوان به رهبری چهره‌هایی مانند قائم‌پناه.
آیا این اختلاف می‌تواند فرصت هم باشد؟

اگرچه ظاهر ماجرا منفی است، اما برخی تحلیلگران معتقدند این اختلاف می‌تواند فرصتی برای بازتعریف نقش‌ها و پالایش گفتمانی باشد. در بسیاری از دولت‌ها، رقابت درونی باعث شکل‌گیری ایده‌های تازه، چابکی در تصمیم‌سازی و شفافیت بیشتر می‌شود.

اما این امر زمانی مفید است که از حالت علنی و کنایه‌محور خارج شود، به جلسات رسمی و گفت‌وگوی کارشناسی منتقل شود و به قطبی‌سازی در افکار عمومی منجر نشود.

در نهایت اینکه تنش اخیر میان جعفر قائم‌پناه و محمدرضا عارف را باید جدی گرفت، نه به‌عنوان یک مشاجره شخصی، بلکه به‌عنوان نخستین نشانه از صف‌بندی‌های گفتمانی در دولت پزشکیان.

اگر این شکاف مدیریت نشود، ممکن است به تضعیف انسجام درونی دولت و کاهش سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان منجر شود.

اما اگر دولت بتواند این رقابت را به سمت گفتگو، هم‌افزایی و تولید ایده‌های نو هدایت کند، این تنش می‌تواند به فرصتی برای ارتقای کیفیت حکمرانی بدل شود.
دنیای اقتصاد

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها