کد خبر
77230
سخنگوی سازمان انرژی اتمی: مصاحبه با دانشمندان هستهاي از سال ٨٤ بهبعد انجام شد
همهچیز در مورد پروتکل الحاقی
در دولت قبل علاوه بر پارچين از شيان و لويزان نيز بازرسي شده
ساعت 24- پروتکل الحاقی چندوقتی است که به دغدغه اصلی منتقدان مذاکرات هستهای تبدیل شده است. عمده نگرانی هم به موضوع بازرسیها و احتمال دسترسسی به سایتهای نظامی بازمیگردد که طبیعتا میتواند تبعات زیادی ایجاد کند. در نشستی که به همت گروهی از رسانهها برگزار شد، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی و عباسعلی منصوریآرانی که در این نشست حضور داشتند، به سوالات مطروحه در مورد پروتکل الحاقی پاسخ دادند.

div align="justify">چهچيزي موجب شد پروتکل الحاقي در آژانس بينالمللي انرژی اتمی تصویب شود؟
سال ١٩٦٨ كه معاهده انپیتی امضا شد، این دید وجود داشت که کشورهای جهان در حرکت بهسوی تفریحات هستهای با این معاهده کنترل میشوند و درعینحال میتوانند از مزایای انرژی هستهای بهرهمند شوند. یکی از مفاد معاهده این است که کشورهای عضو در طول ششماه موافقتنامهای با آژانس بینالمللی انرژی اتمی امضا کنند. ایران در سال ١٩٧١ معاهده انپیتی را امضا کرد و دو، سهسال بعد با آژانس نیز موافقتنامه پادمانی را امضا کرد. سال ١٩٩١ میلادی زمانی که مسئله عراق پیش آمد، برخی معتقد بودند باید اختیارات آژانس افزایش یابد و برخی دیگر اعلام کردند که اختیارات باید به شورای امنیت داده شود. برهمیناساس پروتکل الحاقی مورد توجه قرار گرفت. درواقع این پروتکل مورد استقبال کشورهای مستقل بود و کشورهای غربی انتظار دیگری داشتند. سال ١٩٩٧ این پروتکل متولد شد. درواقع پروتکل الحاقی متولد شد تا خلأهای موجود در موافقتنامه پادمانی را برطرف کند.
پروتكل چه چيزي بر پادمان اضافه ميكند؟
در پروتکل الحاقی دو نکته موردتوجه است، نمونهگیری و مشاهده ملموس از مکانهایی که امکان انجام فعالیتهای هستهای در آنجا وجود دارد یا مواد هستهای در آنجا هست. اگر پادمان را با پروتکل الحاقی مقایسه کنیم، پروتکل تفاوتهایی با آن دارد، اما واقعیت این است پادمان هم برای نظارت دقیق بر فعالیتهای صلحآمیز اعضا کفایت میکرد. بااینحال پروتکل الحاقی اختیارات آژانس را بیشتر کرده است. در پادمان، سایتهای اعلامشده موردبازرسی و راستیآزمایی قرار میگیرند و بعضی نقاط داخل تأسیسات و سایتها هم موردبازرسی در هر زمان و هر شرایط قرار میگیرد. بر اساس پادمان، سایتهای هستهای بازرسي ميشوند ولي در پروتکل الحاقی هر مکان دیگر هم برای بازرسی ذكر شده، البته آن را تعریف کرده و موضوع را باز نگذاشته است. منظور جاهایی است که در آن چرخه سوخت انجام میشود یعنی ظرفیت غنیسازی دارد همچنین جایی که سانتریفیوژ ساخته یا تحقیق و توسعه انجام میشود. مواد پنج تا ٩ پروتکل الحاقی اینها را تعریف میکند. پروتکل میگوید اگر آژانس بخواهد به چنین جایی دسترسی داشته باشد، باید این امکان فراهم شود و اگر کشوری معذوریتی دارد، میتواند دسترسی به مکانهای همجوار بدهد که این هم از طریق نمونهگیری کفایت میکند، چراکه غبارهای مواد رادیواکتیو همانند گرد و خاک مینشیند و در عین حال پایداری زيادي دارد و میتوان رد آن را گرفت. کار دیگر مشاهده عینی مربوط به مواد است، بهفرض اگر مواد بستهبندی شده و چیزی دیده نمیشود، يا مواد مشکوک به هستهای یا فعالیت هستهای دارید، آژانس میتواند اين موارد را بازديد كند. اینطور نیست که فهرستی از مراکز نظامی ارائه شود و بهصورت الفبایی سراغ آنها بروند.
يكي از مشكلات، مشخصنبودن يا معتبرنبودن مباني ادعاهاي آژانس است كه ميتواند در اجراي پروتكل الحاقي موانعي ايجاد كند. در این زمینه چه اقدامی ميتوان انجام داد؟
اگر قرار است از پروتکل الحاقی تفسیری داشته باشيم باید به گذشته برگردیم که چطور تفسیر و به چه نحو اجرا شده است. اتفاقا دسترسی به سایتهای نظامی براساس پروتکل الحاقی نبود. بیشتر مراجعات و مصاحبهها با دانشمندان هستهای کشورمان بعد از زمان اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی بود، یعنی زمانی که اعلام کردیم دیگر پروتکل را اجرا نمیکنیم. همچنین این نکته باید موردتوجه قرار گیرد که پادمان نیز این ظرفیت را دارد که امکان بازدید از مکانهای غیرهستهای در جهت تکمیل اطلاعات را بدهد. تنها تفاوت آن این است که این روند اندکی مشکل است. در سالهای اخیر از سوی برخی کشورهای غربی مطلب جدیدی مطرح شد که این پروتکل الحاقی نیز کافی نیست و باید پروتکل «پلاس» Protocol Plus مطرح شود، یعنی به همان پروتکل الحاقی هم تبصرههایی اضافه شود. بر این اساس رویکرد آژانس نسبت به موضوعات، براساس کشورها قرار میگیرد نه براساس مؤسسات هستهای که در اینباره هنوز جای بحث وجود دارد.
بازرسي بر اساس پادمان
اكنون بازرسيها دغدغههاي زيادي ايجاد كرده است. بازرسيها بر اساس پادمان و پروتكل چه شرايطي دارد؟
بر اساس پادمان، بازرسیهاي متنوعي امكان انجام دارد. اولین بازرسی برای راستیآزمایی، بازرسی «موردی» است. مرحله دوم بازرسیهای «معمول» است که براساس توافق و مذاکرات طرفین انجام میگیرد. پس از آن بازرسیهای «سرزده» مطرح میشود که درباره مکانهای داخل سایت است. معمولا این بازرسیها با اطلاعرسانی ٤٨ ساعت قبل انجام میگیرد، مگر موارد خاصی باشد، در این صورت ممکن است اطلاعرسانی دو ساعت قبل باشد. مرحله دیگر بازرسیهای «ویژه» است که در پادمان نیز گنجانده شده است و امكان دسترسیهای بیرون از سایت هستهای را میدهد که دراینباره دو طرف گفتوگو و مذاکره میکنند. اگر به توافق نرسند، این موضوع به شورای حکام داده میشود و در صورت عدمتوافق مرحله داوری مطرح میشود. قبل از هر بازرسی توافق میشود، این توافق بر سر مکان است، اما نه هر مکانی. همچنین بازرسان اعلامشده از سوی آژانس از سه ماه قبل معرفی میشوند که کشور مقابل باید آن بازرس را تأیید کند و هر زمان میتواند اعلام کند که دیگر آن بازرس را نمیخواهد.
بازرسي بر اساس پروتكل الحاقي
پروتکل الحاقی برای ورود به سایتهای نظامی نیست؟
براساس پروتکل الحاقی از سایتهایی که مواد هستهای داشته باشد یا امکان استفاده برای فعالیت هستهای داشته باشد، میتواند بازرسی انجام گیرد اما این بهمعنای هر سایت یا هر مرکز نظامی نیست. بهطورکلی پروتکل الحاقی برای ورود به سایتهای نظامی نیست، حتی در متن پروتکل یک کلمه از مرکز نظامی نام برده نشده است، فقط میگوید سایت هستهای و هر مکان دیگر که آن را نیز محدود کرده است. در طول عمر این دولت باوجود درخواستها هیچ بازرسی به یک سایت نظامی نرفته و با هیچیک از دانشمندان هستهای مصاحبهای انجام نشده است. هرگونه مصاحبه از سال ٨٤ به بعد انجام شد و این مصاحبهها براساس پروتکل نبود بلکه براساس مذاکرات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. درحالحاضر ما، هیچ کاری بر مبنای پروتکل الحاقی اجرا نمیکنیم تنها یک سری همکاریها با آژانس براساس برنامه اقدام مشترک داریم که این همکاریها اندکی بیشتر از پادمان است.
اجازه دسترسی به سایت و مصاحبه با دانشمندان را ندادهایم
برخي كشورها پروتکل الحاقي را مشروط پذیرفتهاند؟ مكانيزم اين پذيرش چيست؟
زمانی که کشورهای قدرتمند معاهده انپیتی را امضا کردند، موافقتنامه پادمانی برای آنها اجباری نبود، درواقع برخی قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و دارندگان سلاح هستهای پروتکل الحاقی را مشروط امضا کردند. دستهای دیگر وجود دارد و آن کشورهایی است که بهطورکلی معاهده انپیتی را امضا نکردند که میتوان به پاکستان و هند اشاره کرد و دسته سوم کشورهایی هستند که غنیسازی دارند مانند هلند و آلمان و بهطورکلی ١٢٤ کشور آن را امضا کردند. این دسته از کشورها پروتکل الحاقی را بهصورت کامل اجرا میکنند.
آرژانتین، مصر و برزیل وضعیت مشابهی مانند ایران دارند اما چرا پروتکل الحاقی را امضا نکردند؟
مصر که چیزی ندارد، برزیل و آرژانتین نیز هرکدام در یک حوزه یعنی در آب سنگین یا غنیسازی تخصص دارند. ما در نوع خود نمونه هستیم؛ در هر دو حوزه تخصص داریم. از سوی دیگر دلیل مشکل ما سیاسی است. در گذشته برخی در داخل فکر میکردند میتوانند مشکلات را بهصورت فنی و حقوقی برطرف کنند اما پشت آژانس بینالمللی انرژی اتمی شورای حکام است که جریانسازی میکند و تا زمانی که سازمانهای بینالمللی از نظر بودجه استقلال نداشته باشند، دچار مشکل میشوند. ما یک پرونده استثنایی هستیم، آنها بهطور کلی میخواستند ما هستهای نشویم اما شدیم. هنر دیپلماسی در این است که بتوانیم با حفظ اصول خود به دعوا خاتمه دهیم. درحالحاضر آنها غنیسازی را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناختهاند. در تاریخ جهان درحالحاضر یک دیپلماسی بینظیر در جریان است. هنر این نیست که با همه کشورها دعوا کنیم و ملت را تحتفشار قرار دهیم و از طرف دیگر سانتریفیوژها را بیشتر کنیم.
در گذشته ١٨ هزار سانتریفیوژ داشتیم که ٩هزارو ١٥٠ سانتریفیوژ کار میکرد و نصف دیگرش کار نمیکرد یعنی به آنها گاز تزریق نمیشد دلیلش هم سیاسی بود و به این دولت مربوط نمیشد. در واقع برای ادامه مذاکرات این کار انجام میشد.
برخي منتقدان پذيرش پروتكل الحاقي معتقدند كه بعضي از بندهاي پروتکل الحاقی ابهام دارد. اين ابهام چگونه قابلرفع است؟ آيا قابلمذاکره است؟
موارد ابهامی در پروتکل تفسیربردار است. ابهام میتواند به نفع دو طرف باشد. تفسیر که فقط متعلق به یک طرف نیست. اینگونه نیست که ابهام همیشه به نفع یک طرف تمام شود. درواقع کشورهای غربی به دلیل وجود این ابهامات خواهان تدوین پروتکل «پلاس» هستند. پروتکل الحاقی با تفسیر عقلی و معقول چیزی نیست که از آن بترسیم، میتوانیم اشکالات آن را برطرف کنیم. اگر دیپلماسی فعال داشته باشیم، براي سیستم نظارتی خوب در دنیا دو مکانسیم پادمان و پروتکل را داریم. طرف مقابل میگوید پادمان کم است در کنگره میگوید پروتکل هم کم است، این طرف هم میگویند پروتکل زیاد است ولی بالاخره باید مکانیسمی را بپذیریم؛ پروتکل به این شکلی که هست چیزی نیست که از آن بترسیم.
تضعیف پروتکل الحاقی به نفع ما نیست
اگر پروتكل درست تفسیر شود، راه را برای بازديد از مراکز نظامی بسته است. با تفسیر معقول پروتكل چیزی نیست که از آن بترسیم، اگر اشکالاتی دارد میشود بهمرور زمان و با فعالیت در آژانس آن را اصلاح کرد. اگر اين سيستم نظارتي ضعیف شود، فکر نکنید به نفع ما است بلكه دیگران از آن سوءاستفاده میکنند.
دوبار بازرسي از پارچين برمبناي پادمان انجام شد؟
بازرسی پارچین بر اساس همکاری داوطلبانه انجام شد و در سندهای مختلف و گزارشهاي آژانس اشاره شده كه داوطلبانه بوده است؛ فقط پارچین نیست، شیان و لویزان هم بازرس رفت بر اساس اسناد،Gov/٢٠٠٣/٧٥،Gov/٢٠٠٤/١١،Gov/٢٠٠٤/٦٠،،Gov/٢٠٠٤/٨٣، Gov/٢٠٠٤/٨٣،Gov/٢٠٠٥/٦٧ آژانس اعلام کرده كه اين بازديدها براساس همکاری داوطلبانه بودهاست. ما نه از ناحیه پادمان زیان دیدیم و نه از پروتکل. مابازای این همکاری، بستن پرونده است. یکی از اشکالات همکاریهای داوطلبانه گذشته ایران این بود که اعلام نشد با این همکاریها باید پرونده بسته شود اما از اولین روز دولت جدید مطرح شد که این پرونده باید درنهایت بسته شود و مدير كل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش جديدي براي اولينبار بهصراحت اعلام کرد این روند بیانتها نیست.
سال ١٩٦٨ كه معاهده انپیتی امضا شد، این دید وجود داشت که کشورهای جهان در حرکت بهسوی تفریحات هستهای با این معاهده کنترل میشوند و درعینحال میتوانند از مزایای انرژی هستهای بهرهمند شوند. یکی از مفاد معاهده این است که کشورهای عضو در طول ششماه موافقتنامهای با آژانس بینالمللی انرژی اتمی امضا کنند. ایران در سال ١٩٧١ معاهده انپیتی را امضا کرد و دو، سهسال بعد با آژانس نیز موافقتنامه پادمانی را امضا کرد. سال ١٩٩١ میلادی زمانی که مسئله عراق پیش آمد، برخی معتقد بودند باید اختیارات آژانس افزایش یابد و برخی دیگر اعلام کردند که اختیارات باید به شورای امنیت داده شود. برهمیناساس پروتکل الحاقی مورد توجه قرار گرفت. درواقع این پروتکل مورد استقبال کشورهای مستقل بود و کشورهای غربی انتظار دیگری داشتند. سال ١٩٩٧ این پروتکل متولد شد. درواقع پروتکل الحاقی متولد شد تا خلأهای موجود در موافقتنامه پادمانی را برطرف کند.
پروتكل چه چيزي بر پادمان اضافه ميكند؟
در پروتکل الحاقی دو نکته موردتوجه است، نمونهگیری و مشاهده ملموس از مکانهایی که امکان انجام فعالیتهای هستهای در آنجا وجود دارد یا مواد هستهای در آنجا هست. اگر پادمان را با پروتکل الحاقی مقایسه کنیم، پروتکل تفاوتهایی با آن دارد، اما واقعیت این است پادمان هم برای نظارت دقیق بر فعالیتهای صلحآمیز اعضا کفایت میکرد. بااینحال پروتکل الحاقی اختیارات آژانس را بیشتر کرده است. در پادمان، سایتهای اعلامشده موردبازرسی و راستیآزمایی قرار میگیرند و بعضی نقاط داخل تأسیسات و سایتها هم موردبازرسی در هر زمان و هر شرایط قرار میگیرد. بر اساس پادمان، سایتهای هستهای بازرسي ميشوند ولي در پروتکل الحاقی هر مکان دیگر هم برای بازرسی ذكر شده، البته آن را تعریف کرده و موضوع را باز نگذاشته است. منظور جاهایی است که در آن چرخه سوخت انجام میشود یعنی ظرفیت غنیسازی دارد همچنین جایی که سانتریفیوژ ساخته یا تحقیق و توسعه انجام میشود. مواد پنج تا ٩ پروتکل الحاقی اینها را تعریف میکند. پروتکل میگوید اگر آژانس بخواهد به چنین جایی دسترسی داشته باشد، باید این امکان فراهم شود و اگر کشوری معذوریتی دارد، میتواند دسترسی به مکانهای همجوار بدهد که این هم از طریق نمونهگیری کفایت میکند، چراکه غبارهای مواد رادیواکتیو همانند گرد و خاک مینشیند و در عین حال پایداری زيادي دارد و میتوان رد آن را گرفت. کار دیگر مشاهده عینی مربوط به مواد است، بهفرض اگر مواد بستهبندی شده و چیزی دیده نمیشود، يا مواد مشکوک به هستهای یا فعالیت هستهای دارید، آژانس میتواند اين موارد را بازديد كند. اینطور نیست که فهرستی از مراکز نظامی ارائه شود و بهصورت الفبایی سراغ آنها بروند.
يكي از مشكلات، مشخصنبودن يا معتبرنبودن مباني ادعاهاي آژانس است كه ميتواند در اجراي پروتكل الحاقي موانعي ايجاد كند. در این زمینه چه اقدامی ميتوان انجام داد؟
اگر قرار است از پروتکل الحاقی تفسیری داشته باشيم باید به گذشته برگردیم که چطور تفسیر و به چه نحو اجرا شده است. اتفاقا دسترسی به سایتهای نظامی براساس پروتکل الحاقی نبود. بیشتر مراجعات و مصاحبهها با دانشمندان هستهای کشورمان بعد از زمان اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی بود، یعنی زمانی که اعلام کردیم دیگر پروتکل را اجرا نمیکنیم. همچنین این نکته باید موردتوجه قرار گیرد که پادمان نیز این ظرفیت را دارد که امکان بازدید از مکانهای غیرهستهای در جهت تکمیل اطلاعات را بدهد. تنها تفاوت آن این است که این روند اندکی مشکل است. در سالهای اخیر از سوی برخی کشورهای غربی مطلب جدیدی مطرح شد که این پروتکل الحاقی نیز کافی نیست و باید پروتکل «پلاس» Protocol Plus مطرح شود، یعنی به همان پروتکل الحاقی هم تبصرههایی اضافه شود. بر این اساس رویکرد آژانس نسبت به موضوعات، براساس کشورها قرار میگیرد نه براساس مؤسسات هستهای که در اینباره هنوز جای بحث وجود دارد.
بازرسي بر اساس پادمان
اكنون بازرسيها دغدغههاي زيادي ايجاد كرده است. بازرسيها بر اساس پادمان و پروتكل چه شرايطي دارد؟
بر اساس پادمان، بازرسیهاي متنوعي امكان انجام دارد. اولین بازرسی برای راستیآزمایی، بازرسی «موردی» است. مرحله دوم بازرسیهای «معمول» است که براساس توافق و مذاکرات طرفین انجام میگیرد. پس از آن بازرسیهای «سرزده» مطرح میشود که درباره مکانهای داخل سایت است. معمولا این بازرسیها با اطلاعرسانی ٤٨ ساعت قبل انجام میگیرد، مگر موارد خاصی باشد، در این صورت ممکن است اطلاعرسانی دو ساعت قبل باشد. مرحله دیگر بازرسیهای «ویژه» است که در پادمان نیز گنجانده شده است و امكان دسترسیهای بیرون از سایت هستهای را میدهد که دراینباره دو طرف گفتوگو و مذاکره میکنند. اگر به توافق نرسند، این موضوع به شورای حکام داده میشود و در صورت عدمتوافق مرحله داوری مطرح میشود. قبل از هر بازرسی توافق میشود، این توافق بر سر مکان است، اما نه هر مکانی. همچنین بازرسان اعلامشده از سوی آژانس از سه ماه قبل معرفی میشوند که کشور مقابل باید آن بازرس را تأیید کند و هر زمان میتواند اعلام کند که دیگر آن بازرس را نمیخواهد.
بازرسي بر اساس پروتكل الحاقي
پروتکل الحاقی برای ورود به سایتهای نظامی نیست؟
براساس پروتکل الحاقی از سایتهایی که مواد هستهای داشته باشد یا امکان استفاده برای فعالیت هستهای داشته باشد، میتواند بازرسی انجام گیرد اما این بهمعنای هر سایت یا هر مرکز نظامی نیست. بهطورکلی پروتکل الحاقی برای ورود به سایتهای نظامی نیست، حتی در متن پروتکل یک کلمه از مرکز نظامی نام برده نشده است، فقط میگوید سایت هستهای و هر مکان دیگر که آن را نیز محدود کرده است. در طول عمر این دولت باوجود درخواستها هیچ بازرسی به یک سایت نظامی نرفته و با هیچیک از دانشمندان هستهای مصاحبهای انجام نشده است. هرگونه مصاحبه از سال ٨٤ به بعد انجام شد و این مصاحبهها براساس پروتکل نبود بلکه براساس مذاکرات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. درحالحاضر ما، هیچ کاری بر مبنای پروتکل الحاقی اجرا نمیکنیم تنها یک سری همکاریها با آژانس براساس برنامه اقدام مشترک داریم که این همکاریها اندکی بیشتر از پادمان است.
اجازه دسترسی به سایت و مصاحبه با دانشمندان را ندادهایم
برخي كشورها پروتکل الحاقي را مشروط پذیرفتهاند؟ مكانيزم اين پذيرش چيست؟
زمانی که کشورهای قدرتمند معاهده انپیتی را امضا کردند، موافقتنامه پادمانی برای آنها اجباری نبود، درواقع برخی قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و دارندگان سلاح هستهای پروتکل الحاقی را مشروط امضا کردند. دستهای دیگر وجود دارد و آن کشورهایی است که بهطورکلی معاهده انپیتی را امضا نکردند که میتوان به پاکستان و هند اشاره کرد و دسته سوم کشورهایی هستند که غنیسازی دارند مانند هلند و آلمان و بهطورکلی ١٢٤ کشور آن را امضا کردند. این دسته از کشورها پروتکل الحاقی را بهصورت کامل اجرا میکنند.
آرژانتین، مصر و برزیل وضعیت مشابهی مانند ایران دارند اما چرا پروتکل الحاقی را امضا نکردند؟
مصر که چیزی ندارد، برزیل و آرژانتین نیز هرکدام در یک حوزه یعنی در آب سنگین یا غنیسازی تخصص دارند. ما در نوع خود نمونه هستیم؛ در هر دو حوزه تخصص داریم. از سوی دیگر دلیل مشکل ما سیاسی است. در گذشته برخی در داخل فکر میکردند میتوانند مشکلات را بهصورت فنی و حقوقی برطرف کنند اما پشت آژانس بینالمللی انرژی اتمی شورای حکام است که جریانسازی میکند و تا زمانی که سازمانهای بینالمللی از نظر بودجه استقلال نداشته باشند، دچار مشکل میشوند. ما یک پرونده استثنایی هستیم، آنها بهطور کلی میخواستند ما هستهای نشویم اما شدیم. هنر دیپلماسی در این است که بتوانیم با حفظ اصول خود به دعوا خاتمه دهیم. درحالحاضر آنها غنیسازی را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناختهاند. در تاریخ جهان درحالحاضر یک دیپلماسی بینظیر در جریان است. هنر این نیست که با همه کشورها دعوا کنیم و ملت را تحتفشار قرار دهیم و از طرف دیگر سانتریفیوژها را بیشتر کنیم.
در گذشته ١٨ هزار سانتریفیوژ داشتیم که ٩هزارو ١٥٠ سانتریفیوژ کار میکرد و نصف دیگرش کار نمیکرد یعنی به آنها گاز تزریق نمیشد دلیلش هم سیاسی بود و به این دولت مربوط نمیشد. در واقع برای ادامه مذاکرات این کار انجام میشد.
برخي منتقدان پذيرش پروتكل الحاقي معتقدند كه بعضي از بندهاي پروتکل الحاقی ابهام دارد. اين ابهام چگونه قابلرفع است؟ آيا قابلمذاکره است؟
موارد ابهامی در پروتکل تفسیربردار است. ابهام میتواند به نفع دو طرف باشد. تفسیر که فقط متعلق به یک طرف نیست. اینگونه نیست که ابهام همیشه به نفع یک طرف تمام شود. درواقع کشورهای غربی به دلیل وجود این ابهامات خواهان تدوین پروتکل «پلاس» هستند. پروتکل الحاقی با تفسیر عقلی و معقول چیزی نیست که از آن بترسیم، میتوانیم اشکالات آن را برطرف کنیم. اگر دیپلماسی فعال داشته باشیم، براي سیستم نظارتی خوب در دنیا دو مکانسیم پادمان و پروتکل را داریم. طرف مقابل میگوید پادمان کم است در کنگره میگوید پروتکل هم کم است، این طرف هم میگویند پروتکل زیاد است ولی بالاخره باید مکانیسمی را بپذیریم؛ پروتکل به این شکلی که هست چیزی نیست که از آن بترسیم.
تضعیف پروتکل الحاقی به نفع ما نیست
اگر پروتكل درست تفسیر شود، راه را برای بازديد از مراکز نظامی بسته است. با تفسیر معقول پروتكل چیزی نیست که از آن بترسیم، اگر اشکالاتی دارد میشود بهمرور زمان و با فعالیت در آژانس آن را اصلاح کرد. اگر اين سيستم نظارتي ضعیف شود، فکر نکنید به نفع ما است بلكه دیگران از آن سوءاستفاده میکنند.
دوبار بازرسي از پارچين برمبناي پادمان انجام شد؟
بازرسی پارچین بر اساس همکاری داوطلبانه انجام شد و در سندهای مختلف و گزارشهاي آژانس اشاره شده كه داوطلبانه بوده است؛ فقط پارچین نیست، شیان و لویزان هم بازرس رفت بر اساس اسناد،Gov/٢٠٠٣/٧٥،Gov/٢٠٠٤/١١،Gov/٢٠٠٤/٦٠،،Gov/٢٠٠٤/٨٣، Gov/٢٠٠٤/٨٣،Gov/٢٠٠٥/٦٧ آژانس اعلام کرده كه اين بازديدها براساس همکاری داوطلبانه بودهاست. ما نه از ناحیه پادمان زیان دیدیم و نه از پروتکل. مابازای این همکاری، بستن پرونده است. یکی از اشکالات همکاریهای داوطلبانه گذشته ایران این بود که اعلام نشد با این همکاریها باید پرونده بسته شود اما از اولین روز دولت جدید مطرح شد که این پرونده باید درنهایت بسته شود و مدير كل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش جديدي براي اولينبار بهصراحت اعلام کرد این روند بیانتها نیست.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.