رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 29837

پوپر، انقلاب یا اصلاح؟

محمدرضا ستاری

ساعت 24- انقلاب ها مهمترین رخداد تاثیر گذار بر تحولات قرن بیستم بوده اند، و به همین دلیل متفکران بسیاری چگونگی و چرایی و پیامدهای انقلاب ها را بررسی کرده اند. به طور کلی دو دسته مطالعه روی انقلاب ها صورت گرفته است، الف: مطالعات پیشینی ب: مطالعات پسینی. مطالعات پیشینی مربوط به جنبه های نظری وقوع انقلاب ها است که متفکرانی همچون مارکس به آن پرداخته اند. از سوی دیگر مطالعات پسینی بیشتر به نتایج پس از وقوع انقلاب می پردازند.

پوپر، انقلاب یا اصلاح؟
در حالی که قرن بیستم را می توان سده انقلاب ها نامید، اما در سده بیست و یکم که به پانزده سالگی آن می رسیم، انقلاب دیگر طرفداران پرشمار خود را ندارد. بیشتر سیاست ورزان امروز در دنیا بیش از آن که طرفدار انقلاب باشند، طرفدار اصلاحات شده اند. اما هنوز شاید در ذهن شماری از روشنفکران و توده مردم در آسیا و آمریکای لاتین، عنصر انقلاب برای دگرگونی بر اصلاحات ترجیح داده می شود. با توجه به پیشینه انقلاب ها در جوامع و نگاهی دقیق به طالبان در افغانستان و داعش در عراق و سوریه و همچنین رهبران سودان و کره شمالی که خود را در زمره انقلابیون می دانند، این سوال مطرح می شود که چرا انقلاب دیگر مورد اقبال قرار ندارد؟ یکی از دلایل آن را می توان به شیوع اندیشه افرادی مثل کارل پوپر نسبت داد.

کارل پوپر به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم نیز به یکی از مهمترین پیامدهای انقلاب که پیامد سیاسی آن باشد پرداخته است. اگرچه پوپر کتاب یا مقاله مدونی در باب انقلاب ندارد، اما نظریات اصلاح طلبانه اش در قبال انقلاب تاثیر زیادی بر اندیشه سیاسی در قرن گذشته داشته است. اهمیت وی را می توان در پیش بینی های بی نقص اش در ناکامی حکومت های توتالیر و فاشیستی جست. از دیدگاه وی انقلاب در دو جامعه امکان وقوع می یابد. اول جامعه ای سنتی که به سبب تضعیف سنت هایش دچار آشفتگی شده و مردم آن به دنبال مدینه فاضله می گردند، و دوم جامعه بازی که به سبب آزادی و مسئولیت فراوانی که مردمش در اختیار دارند ممکن است دچار واپس زدگی، مسئولیت گریزی و آرمان گرایی شوند و به همین سبب رو به سوی سنت های گذشته بیاورند.
از دیدگاه پوپر ساختن مدینه فاضله غیر ممکن است، و تنها عملی که می توان به صورت منطقی انجام داد توجه به وضع حال و تغییراتی است که می توان در این وضع انجام داد. وی معتقد است تعیین این که چه چیزی مردم را خوشبخت می کند، نه تنها ممکن نیست بلکه این خطر را به دنبال دارد که جامعه را به آرمان گرایی سوق دهد، از این روکانت نیز معتقد است: هر کس سعادت خود را به نحوی که می پسندد دنبال می کند و به احتمال زیاد حکومتی که بر مبنای اصل خیرخواهی نسبت به مردم تاسیس می شود حکومتی پدر سالار و استبدادی خواهد بود. بر اساس همین نظر است که پوپر نیز مشخص کردن هرگونه خیر و خوشی را برای آحاد مردم اشتباهی بزرگ قلمداد می کند که منجر به، به وجود آمدن حکومت های استبدادی می شود. وی در کتاب معروف خود به نام جامعه باز و دشمنانش یادآور می شود ( در بین همه آرمان های سیاسی، آرمان شاد و سعادتمند ساختن مردم احتمالا خطرناک ترین آرمان ها است. به همین دلیل است که می توان نتیجه گرفت که مشخص کردن خیر و خوشی و لذت برای مردمان در یک جامعه دشوار است، زیرا اکثر خیر و خوشی های افراد نه تنها همسو نیستند بلکه گاهی متضاد نیز می باشند. به عقیده پوپر مشخص کردن مسائل و مشکلات اجتماعی و توافق بر سر آن ها بسیار ساده تر است، زیرا مشکلات پدیده هایی هستند که انسان ها آن را لمس کرده و اکثرا بر سر آن با هم تفاهم دارند.
به گفته پوپر انقلابیون به تغییرات جزئی رضایت نمی دهند و از آنجا که خواستار دگرگونی کل ساختاهای جامعه هستند در نتیجه با ویران کردن وضع موجود عملا راه را بر حرکت های گام به گام و تدریجی می بندند. آن ها به دلیل اینکه به کلیات می پردازند و مسائل جزئی را به دیده حقارت می نگرند نمی توانند به امور واقعی و ملموس نزدیک شوند.
دلایل پوپر در نگاه تردید آمیز وی به انقلاب ها را می توان به طور خلاصه چنین توضیح داد:
اول این که در جریانات انقلابی، بلافاصله اقداماتی گسترده و فراگیر صورت می گیرد و در نتیجه نمی توان به راحتی دریافت که نتایج کدامیک از این اقدامات موثر واقع شده است.
دوم این که چون برنامه ریزی های پس از انقلاب معمولا آرمانی صورت می گیرد، این امر اغلب منجر به نادیده انگاشتن هدف اصلی می شود.
سوم این که روش مهندسی اجتماعی تمامیت گرا، ایجاد دولتی آرمانی را در جامعه هدف اصلی خود می داند و از آن جا که همه کارها و فعالیت های سیاسی باید در خدمت این هدف باشد در نتیجه این امر به احتمال زیاد سبب اعمال خشونت می شود.
دلیل چهارم آن که، از آن جا که کوشش ها برای بازسازی جامعه با منافع گروه های اجتماعی برخورد می کند، در نتیجه انقلابیون را به سمت سرکوب مخالفان سوق می دهد.
در نتیجه پوپر از جمله فیلسوفانی است که با هرگونه تغییر و دگرگونی بنیادین و سریع اجتماعی به مخالفت می پردازد و پیامدهای سیاسی انقلاب را منفی ارزیابی می کند. در مقابل وی روش های اصلاحی و تدریجی که در توان شناختی بشر است، را برای حل مشکلات و رنج های اجتماعی پیشنهاد می کند.
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها