دومین سالگرد قتل «رومینا اشرفی»؛ در گفتوگو با یک جامعهشناس: قانون هم مردسالارانه است
تعصبی که با داس خونین شد/پدر بهمن خاوری: پسرم یک ماه به مرخصی آمد و الان در تبعید به سر میبرد/... «اگر بهمن را میکشتم، قصاص میشدم.»...
ساعت24-نباید به تبر؛ درختها را لو داد... پدر دختر پس از مشورت با یک وکیل دادگستری اطلاع پیدا کرد که در قانون مجازات اسلامی ولیدم قصاص نمیشود. بنابراین هنگامی که پلیس دختر نوجوان را طبق قوانین کشورمان به پدرش تحویل داد، پدرش هم سر او را با داس برید. امروز سالگرد قتل «رومینا اشرفی»؛ نوجوان ۱۴ ساله اهل تالش است. دو سال پیش در اول خرداد ماه سال ۱۳۹۹ در روستای «سفید سنگان لمیر»؛ بخش حویق شهرستان تالش در استان گیلان این دختر نوجوان توسط پدرش به قتل رسید.

اگر قاضی رومینا را تحویل پدرش نمیداد
شاید دختر کشته نمیشد
«امانالله قراییمقدم»، جامعهشناس در خصوص قتلهای ناموسی و خصوصا این جنایت هولناک به «اعتماد» میگوید: «متاسفانه یکی از پدیدههای شوم فرهنگی که اکثرا در خوزستان، کردستان، لرستان، سیستانوبلوچستان، اخیرا در شمال و نقاط دیگر کشور کم و بیش وجود دارد، مساله دخترکشی به دلیل تعصبات فرهنگی و ناموسی است. در فرهنگ ما دختر را صغیر میدانند و اجازه ازدواج دختر به دست پدر است. حتی این موضوع در میان اعراب خوزستان با اجازه پسرعمو، پدر و برادر دختر صورت میگیرد که یکی از نمونههای بارز این قتلهای ناموسی را در خوزستان همین چند ماه پیش مشاهده کردید که مرد سر بریده همسرش را در اهواز چرخاند و اصلا مالکیت دختر را حق طبیعی خودشان میدانند، چون اجازه دختر با پسرعمویش است. در خوزستان در میان اعراب اگر پسرعموی دختر اجازه ازدواج ندهد، دختر هیچ وقت نمیتواند ازدواج کند. نمونه فجیع دیگر که مربوط به قتلهای ناموسی میشود، قتل رومینا اشرفی است که به دست پدرش با داس کشته شد. این موارد از عواقب پدیدههای شوم فرهنگی است که در کردستان، آذربایجان، شمال خراسان و همچنین لرستان که تحت عنوان خونبس یا خون صلح نامیده میشود، وجود دارد. البته این موارد در این استانها به اندازه استان خوزستان نیست و قتلهای ناموسی یا «نهوه کردن» در خوزستان بسیار زیاد مشاهده میشود. بنده موضوع مربوط به نهوه کردن در خوزستان را که مساله دانشگاهی و علمی نیز است در سال 1378 در مجله شماره 3 قوه قضاییه آیتالله شاهرودی که برای قضات نوشته شد، عنوان کردم.» او در ادامه توضیح میدهد: «موضوع قتلهای ناموسی از نظر مردمشناسی ریشه در مساله فرهنگ آن جامعه دارد. ببینید در شهرستانها اگر دختری با پسری رابطه برقرار کند مثل همین رومینا اشرفی که حالا یا به دروغ یا به راست در میان اهالی روستا پیچید فلانی با آن پسر فرار کرده، پدرش، عمویش، برادرش و پسرعمویش کمر به قتل آن دختر میبندند که از این موارد در کشور ما خیلی هم فراوان است. حتی با این موضوع فیلمی با نام «عروس آتش» نیز ساخته شد که از نمونههای مقالات من بود. اینها همانطور که عرض کردم به دلیل تعصبات دینی و فرهنگی است. رومینا هم گرفتار همین تعصبات فرهنگی شد چون با پسری که میخواست فرار کرد و متاسفانه با ندانم کاری پلیس و قاضی به علت اینکه از شرایط فرهنگی آنجا اطلاع چندانی نداشتند دختر را تحویل پدرش دادند و او کشته شد. در حالی که اگر قاضی رومینا را تحویل پدرش نمیداد شاید دختر کشته نمیشد. تالش محیط کوچکی است و به اصطلاح خود آن پدر لکه ننگ بر خانواده نشسته بود و باعث میشد کسی دیگر به خواستگاری این دختر نرود، چراکه همه میگفتند این همان دختری است که با فلان پسر فرار کرده بود و اینجاست که مشکل شروع میشود.»
قانون حمایتی از زن و دختر نمیکند
این جامعهشناس درباره قتلهای ناموسی میگوید: «در سال 1349 من تحقیقاتی را در زمینه همین قتلهای ناموسی انجام دادم و متوجه شدم در نقاط مختلف کشور خانوادهها برخوردهای گوناگونی در مواجهه با ناموسشان انجام میدهند. به عنوان مثال در شمال استان خراسان وقتی دختر و پسری فرار میکنند، نزد بستگان دور و بزرگان فامیل میروند و آنها پادرمیانی میکنند و دختر و پسر ازدواج میکنند و به سر خانه و زندگیشان میروند. در کردستان از روستایشان فرار میکنند و به عراق میروند. در خوزستان اما دختر را میکشند. یا مثلا در تحقیقاتی که ما در استان خوزستان انجام دادیم، خانوادهای بود که پسرعمویش دختر را تا 40 سالگی نگذاشته بود شوهر کند و وقتی که زن پسرعمویش فوت کرد دختر را به پسرعمویش دادند. زنان و دختران در بسیاری از استانها قربانی فرهنگ آن منطقه میشوند. مثلا در لرستان در شهرستان الشتر زن و دختر ارث و میراثی که از پدرشان میگیرند را باید به برادر خودشان بدهند. در نتیجه زنان قربانی فرهنگ منطقهای که زندگی میکنند، میشوند. در تالش هم پدر رومینا او را به دلیل تعصبات فرهنگی کشت. وقتی در اصلاح تعصبات فرهنگی کاری انجام نمیشود و سختگیری صورت نمیگیرد نوعی خشونت علیه زنان به حساب میآید و رومینا هم از این دست است و وقتی پدر با داس سر دخترش را میبرد به اصطلاح خودش غیرتش را نشان میدهد. مساله ننگ خانواده برای جامعه ما و جامعه کوچکی که این دختر در آن زندگی میکرد، مهم بود. همانطور که اشاره کردم متاسفانه قاضی از این مشکل فرهنگی اطلاع نداشت و دختر را به کشتن داد. او را مجبور کرد به خانه پدرش برود و خب پدرش هم او را با داس به قتل رساند. بنابراین این موضوعات و مشکلات ریشه فرهنگی دارد. هرچند موارد اینچنینی کم شده چون تحصیلات دختران هم بالاتر رفته است. اطلاعرسانی زیاد شده و قضات هم به نسبت گذشته آگاهتر شدند، اما مشکلاتی نیز در این میان وجود دارد که اگر دختری به پلیس و مراجع قانونی مراجعه کند آنها هم میگویند اختیارت دست پدرت است. متاسفانه در قانون هم حق ازدواج دختر با پدرش است. این یعنی چی؟! یعنی قانون هم حمایتی از زن و دختر نمیکند. قانون هم مردسالارانه است. اگر پدری دختری را بکشد دیه آن نصف است. اینها نوعی خشونت جنسی است و قانون هم اینها را تایید کرده است. بنابراین باید قانونی هم تغییراتی کند و سختگیریها بیشتر شود که اگر کسی انسانی را میکشد باید مجازات شود.»
اعتماد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.