چاوز یک کشور ثروتمند را بدبخت کرد
ساعت 24. شهروندان ایرانی در دهههای تازه سپری شده در دریای خبرهای مربوط به استکبار و غرب ستیزی رسانههای حکومتی غرق شدهاند که کمتر فرصت پیدا کردهاند بدانند در همین 20 سال اخیر یک کشور ثروتنمند و دارای دموکراسی چگونه با اراده گرایی و بی اعتنایی یک رییس جمهور خود شیفته ویک رییس جمهور کم دانش و پرادعا بدبختی را با هم پوست وگوشت و استخوان احساس میکند.

این کشور ثروتمند در آمریکای جنوبی واقع و نامش ونزوئلا است و رییس جمهور مستبد آن هوگوچاوزی بود که ثروت کشورش را با برنامههای به درد نخور هدرداد و جانشین او که راننده اش بود حالا با تورم شگفت انگیز ومردمی فقیر با زور کشوررا اداره میکند. اقتصاد ونزوئلا پیش از روی کار آمدن هوگو چاوز فریاس و اعوان چاویستش، یک دموکراسی نسبتا کارا، نرخ رشد اقتصادی بالا (بالای ۶ درصد در دو دهه پیش از روی کار آمدن چاوز) و یک طبقه متوسط رو به فربه شدن داشت. در شاخصهایی نظیر سطح آموزش، مراقبتهای بهداشتی کارآمد و همچنین رشد میزان سرمایهگذاری، در میان ۴۰ کشور برتر دنیا قرار داشت. مجنبی اسکندر ، پژوشگر نوشته است : اکنون تمامی آن مواریث اقتصادی و سیاستی در ونزوئلا به لطف سیاستهای چاویستی (الگوی سوسیالیستی خاص هوگو چاوز کهاندکی با مارکسیسم کلاسیک تفاوت داشت و در کسبوکارهای خرد مالکیت را به رسمیت میشناخت)، اکنون یک Failed state تمامعیار است که تا ابد به آینه عبرت جهانیان بدل خواهد شد. دسترسی به خدمات آبونمانی مانند گاز و آب و برق، جیرهبندی شده و ساعات طولانی قطع این خدمات هر روز رو به افزایش است و کالاهای مصرفی مانند مربا و لبنیات و دستمال توالت و خمیر دندان به کالاهای لوکس و دستنیافتنی بدل شدهاند. نان نیز مشمول جیرهبندی شدید است و افراد به شکل سهمیهای و با ثبت در سامانههای دولتی میتوانند به نان دسترسی داشته باشند.
مطابق با آخرین آمار نشنالاینترست، کیفیت نان از نظر ۸۶ درصد از شهروندان چیزی شبیه به فاجعه است و افراد فکر میکنند که از خاک اره چوب نیز در خمیرگیری نانها استفاده میشود! جرم و جنایات هر روزه در کشور رو به فزونی میرود و سرقت و کیفقاپی به عنوان بیشترین پرونده طرح دعاوی قضایی در این مملکت مطرح است. حسب نظرسنجی گالوب، بیش از ۷۷ درصد از مردم برای تردد در خیابانهای کاراکاس پس از ساعت ۶ عصر، احساس امنیت نمیکنند. دموکراسی نسبتا پیشرفته پیشین که با آزادی انتخابات، آزادی مطبوعات و تجمعات و آزادی اقتصادی نسبی همراه بود، جای خود را به یک دیکتاتوری نظامی داده که رفتهرفته ویژگیهای یک نظام توتالیتر کمونیستی را از خود بروز میدهد. اگر در یک کلمه بخواهیم چرایی این سقوط را ترسیم کنیم، تنها میتوانیم آدرس داس و چکش سرخ و ویرانگر «سوسیالیسم» را بدهیم. در رقابتهای انتخاباتی سال ۱۹۹۹، هوگو چاوز فریاس که از بومیان دورگه ونزوئلایی بود، با وعده هدایت مردم به بهشت عادلانه سوسیالیسم و با شعار Esperanza Y Cambio (امید و تغییر) پیروز رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری شد. چاوز مانند همه پوپولیستهایی که در ملل ثروتمند به قدرت میرسند، از تکیهگاه دماگوژیک «ثروت ملی و فقر ملی» بهره برد. او به مردم میگفت که ونزوئلا یک کشور ثروتمند است و سرمایه ملیاش (نفت)، توسط شرکتهای آمریکایی و ابرکمپانیهای بینالمللی به تاراج میرود. چاوز از الگوی ویرانگر کوبایی خودش پیروی میکرد: فیدل کاسترو روز! او هم مانند کاسترو عاشق سخنرانیهای پرشور انقلابی بود که بعضا تا ۷ ساعت به طول میانجامید.
چاوز حتی یک برنامه تلویزیونی اختصاصی برای خودش دست و پا کرد که طی آن، ناگهان زیر آواز میزد و نواهای اسپانیولی و بومیان را با صدایی فالش میخواند. اصل نخست: هرگاه دیدید که یک چهره سیاسی صاحب قدرت در سرزمین شما زیر آواز زد یا دست به کار محیرالعقول دیگری زد، در فرار کردن تردید نکنید! چاوز در برنامه اقتصادی خود نخست به سراغ مصادره یا به اصطلاح «ملیسازی» شرکتهای خصوصی داخلی و خارجی مستقر در ونزوئلا رفت و به همگان اطمینان داد که دولت او تمامی کمپانیها (به ویژه کمپانیهای نفتی) را بهتر از بخش خصوصی و خارجیها (مشخصا شرکتهای آمریکایی انرون و اگزونموبیل و رویال داچشل که در ونزوئلا مشغول استخراج نفت و بهرهبرداریهای پالایشگاهی بودند) اداره خواهد کرد و سود حاصل از درآمدهای این شرکتها را به طور یکسان میان مردم تقسیم خواهد کرد. او همانند اسلاف سوسیالیست خود که قراردادهای معتبر را در برابر دوربینها پاره میکنند، چنین کرد و خواستار حق و حساب بالاتری شد و به دلیل امتناع این شرکتها، آنها را به عنوان عناصر نامطلوب از کشور اخراج کرد و داراییهایشان را نیز مورد مصادره قرار داد. سلبریتیهای عمدتا چپگرایهالیوودی نیز از این تصمیمات چاوز حمایت و او را حامی اصیل فقرا و «جنبش جهانی سوسیالیسم» قلمداد کردند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.