عقل معاش مردم حتما بیشتر از دولتها است
ساعت 24 - پرسش بنیادین این نوشته کوتاه این است که عقل معاش مردم برای خودشان بیشتر فایده دارد و کارسازتر است یا عقل دولت؟ برخی باوردارند عقل دولت بیشتر از عقل مردم است و بسیاری از آزاد اندیشان خلاف رای قبلی را دارند.

این مقوله بیشتر از هرجا درایران به مساله تبدیل شده است.ایرانیان اما وقتی به مقامی دست می یابند به جای اینکه وظیفه و ماموریت سازمانی که مسئولیت آن را بردوش گرفتهاند را با کارآمدی انجام دهند درنخستین فرصت هایی که به دست می آورندشهروندان را اندرز میدهند که این کاررانکنند و آن کاررا بکنند که روزگارشان خوش باشد یا روزگارشان ناخوش نشود. این گروه از ایرانیان که دردولت سیزدهم نیز حاضر هستند دراین روزهایی که شهروندان ایرانی به دلیل نرخ تورم شتابان کالاها ناراحتند با سخنان خودنمک بر زخم آنها می پاشند ودردشان را افزون میکنند.
به طورمثال همه روسای بانک مرکزی در ایران پای در دوره ریاست بر بانک مرکزی بارها به مردم می گویند و پای فشاری دارند قیمت هردلار آمریکا به صورت واقعی کمتر از قیمتی است که در بازار وجود دارد و ازشهروندان میخواهند دلارخریداری نکنند و یا به بازرگانان می گویند دلار خود را زیر قیمت بازار به ما بفروشید. حالا چرا به این نتیجه میرسند و چرا شهروندان باید دلار خود را به قیمت دلخواه آنها به بفروشند را توضیح نمی دهند بسیار دیده شده که مقامهای سیاسی بدون اینکه امور تحت مدیریتشان اقتصادی باشد نیز می گویند قیمت هردلاربه کمتراز عدد دولت اعلام کرده میرسد و به مردم اندرز معیشتی میدهند یا می گویند بازار سهام بازاار خوبی است یا به بازار خودر وارد نشوید و... شهروندان ایرانی که دراین فضای پراز شبکههای اجتماعی که خبرهای هررویدادی را به سرعت برق و باد دریافت میکنند با شنیدن این دست خبرها به نهاد دولت و به دولتمردان بی اعتمادتر میشوند.
دراین روزها که هرمدیر ارشد دولتی راه را برای فرار سازمان خود باز میکند و رفتار و گفتارش برپایه نجات حوزه مسئولیت خویش است این مقوله بیشتر به چشم می آید. شهروندان ایرانی اما اندرزهای روسای کل بانک مرکزی را البته جدی نخواهندگرفت زیرا به تجربه دیدهاند وقتی رییس کل سابق بانک مرکزی بارها خبر از ارزان شدن قیمت دلار به پول ایران داد این اتفاق نیفتاد. شهروندان ایرانی این روزها باخودمی گویند اگر حتی از بانک دولتی وامی می گرفتند و نرخ بهره آن وام 30 درصد هم بود و آن وام دریافت شده را دلار میخریدند در یک دوره 6 ماهه نرخ سود چند برابری به دست می آوردند و ضمن پرداخت اصل و سو د وام دریافت شده سود هنگفتی نیز نصیبشان میشد. حتی اگر یک شهروند ایران درشروع به کاردولت سیزدهم و درآخر تابستان 1400 هردلاررا 23000 تومان خریداری میکرد ودر بازارفعلی به 50000 تومان می فروخت بیشتر از 100 درصد سود میکرد که از نرخ سود همه بازارها شاید بیشتر است.
واقعیت این است که درایران نخبگان مدیران ارشد دولت و روشنفکران باورندارند منفعت فردی به آدمی چنان انگیزه و نیرویی میدهد که درمقام یک نفر آدم روزگار خوش یا ناخوش خود را بهتر از فرد دیگری تشخیص میدهد. نخبگان ایرانی به نادرستی درباره عقل معاش شهروندان داوری دارند و هماره براین باورند که مردم نیاز به پند و اندرز آنها به عنوان مدیر ارشد دولتی دارند.
این یک باور نادرست است که درنهایت وقتی با استفاده از نیروهای مرموز در هر جامعهای به فرمان حکومتی و خواسته حکومت و دولت تبدیل میشود و به نبرد نابرابر تبلیغاتی میان شهروندان ونهاددولت تبدیل میشود شاید درکوتاه مدت به زیان شهروندان باشد اما تجربه نشان داده است آنچه عقل معاش شهروندان به آن رای میدهند برترین شناخت بوده است. کاش دراین فضای به شدت غبارآلود داستان نرخ ارز و نرخ دلار میشد مجادله کارشناسی بدون هیچ محدودیت بین منتقدان و دولت برگزار میشد و این ادعا که عقل معاش یک جامعه بالاتر از عقل معاش چند مدیر دولتی بود ه و هستاثبات میشد. حالا که دولت در چنبره دشواریها گرفتار شده و به چشم میبیند داستانهای دولت عاقبت خوشی نداشته است شهروندان کمی و فقط کمی جسورتر و اقتصادی تر از بازار دوری میکنند. تجربه همه 13 سال اخیر از شروع کاردولت احمدی نژاد تا امروز شهروندان به چشم دیدهاند نرخ هردلار از 1000تومان سال 1384 به 50 هزارتومان افزایش یافته است. یک محاسبه سادنشان میدهد نرخ سود سرمایهگذاری دردلار از 1384 تا امروز به طورمتوسط بسیار شگفت انگیز بوده و هرکس بهاندرزهای روسای بانک مرکزی عمل نکرده برده است. عقل معاش شهروندان را نباید برای بلند مدت کم انگاشت و تصور کرد شهروندان کم میدانند.
.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.