رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 627951

شهروندان به زندگی بخورونمیر قانع نیستند

ساعت 24ر -رییس یولت سیزدهم اگر سخنور توانایی بود شاید شمار بیشتری از شهرونیان پای سخنان خود که هرچند روز یک بار بر زبان را می‌نشاند و راهبرد امیدوارسازی با سخنرانی را با کارامدی بیشتر به سرانجامی که دلخواهش است می‌رساند ، اما شوربختانه او این هنر را ندارد چون در 40 سال فعالیت خود در مقام ارشد قوه قضا ییه نیاز به به سخنرانی نداشت.

 از سوی دیگر رییسی نیز همچون دورییس دولت پیشین تاب شنیدن و اجرا کردن راهبردهای اقتصادی سرچشمه گرفته از دانش روز اقتصاد را ندارد. اقتصاددانان دلسوز به این مرزوبوم به همه دولتهای پس از خاتمی یاد آورشده‌اند و درهر فرصتی فریاد زده‌اند باید اقتصاد ایران در مسیر اصلاحات بنیادین بیفتد وگرنه راه اصلاحات مسدود می‌شود و به بن‌بست می‌رسیم. درهمه دهه‌های هدررفته سیاستمداران و گردانندگان کشور با خوش‌خیالی ، خیالبافی و رویا پردازی و با امید به اینکه کارها خود به خود روی روال می‌افتد فریادها را نشنیده گرفته و تازه اصلاح ‌طلبان اقتصادی را به عنوان غربگرا و لیبرال معرفی کرده وراه را برآن‌ها بسته و آن‌ها را به نگفتن وادار کرده‌اند. به همین دلیل است که جاده اصلاح اقتصاد ایران هر روز و هر ساعت که با راهبرد کنونی اداره شود باریک و باریک‌تر می‌شودو بخواهیم یا نخواهیم باید احتمال مسدود شدن جاده اصلاحات را در معادلات سیاسی- اقتصادی پیش‌روی ایرانیان لحاظ کنیم و پیامدهای سهمگین بن‌بست اصلاحات بررسی شود. شاید اداره کنندگان جامعه ایرانی باور دارند می‌توان در همین وضعیت ایرانیان را متقاعد کرد کشور در خطر است و باید برای صیانت از امنیت موجود زندگی بخور و نمیر را بپذیرند کنند و به آن‌ها وعده داد پیروزی بر آمریکا نزدیک است و سرانجام روزهای رفاه و خوشبختی از راه می‌رسند ،تاب بیاورید و اعتراض نکنید و… این تصور و باور اداره کنندگان جامعه از دهنیت و خواسته ایرانیان فرسنگها فرسنگ فاصله دارد ایرانیان با بستن بار سفر به کشورهای دیگر که هرروز شتاب تازه‌ای می‌گیرد نشان داده و می‌دهند نمی خواهند به روزهای بدتر برسندوروزهایی را ببینند که همین بخور ونمیر نیز به آسانی به دست نیاید. از سوی دیگر مدیران جامعه هرگاه چنین سخنانی از سیاستمدار یا علاقمند به اقتصادسیاسی می شنوند یا می‌خوانند اورا به سیاه نمایی متهم می‌کنندو می‌گویند چرا ناامیدی می‌آفرینید.

اما چیزی که در دهه ۱۳۹۰ شاهد آن بودیم و حالا در دهه ۱۴۰۰ تکرار می‌شود خلاف این را نشان می‌دهد. دست قدرت سیاسی برای بهتر کردن اداره اقتصاد و کسب وکار و معیشت شهروندان همانند دهه‌های پیش از دهه تازه سپری شده باز نیست و این را مردم هم فهمیده‌اند. شهروندان ایرانی نمی خواهند ونمی توانند تنها به اب و نان و اندکی پوشاک قناعت کنند. حقیقت این است که سیاستمداران دست‌اندرکار و حتی سیاستمداران فعلا مغضوب و دور از قدرت در دهه‌های تازه‌سپری‌شده درآمد و ثروتی قابل اعتنا جمع‌آوری کرده وآنقدر دارند که به تیر غیب بدبختی و بیچارگی فقر و فرودستی نیفتند و به همین دلیل نمی‌توانند روزگار سخت میلیون‌ها کارگر ایرانی، پیشه‌وران خرده‌پا، کارمندان ساده دولت و آموزگاران را لمس کنند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها