بازگشت اقتصاددان به مردم به جای نصیحت مسئولان
ساعت 24 - مسعود نیلی در همه سالهای پس از جنگ کوشش سازمانیافته، گسترده و سختی برای بنا نهادن ساختمانی از جنس خرد انسانی و دانش اقتصاد برای بهروزی ایرانیان و دور کردن این سرزمین از نادانی و فرمانروایی دهشتناک بازدارنده فرمانروایی ناجور به همراه دوستان نزدیکش را از سالهای پس از جنگ در دستور کار داشته و دارد.

نگارنده نیز از راه دور و در سالهایی کمی از نزدیکتر این کوشش را دیده و با گوشه و کنار سختیها و دشواریهای آن آشنا بوده و هستم. مسعود نیلی در همه این سالها و در هر جایی که بود کوشش میکرد سیاستورزان و سیاستگذاران را به راه خرد و دانش بکشاند و به گفته خودش در حالی که کامیابیهایی داشت، اما به سقف آرزوهایش نزدیک نشد. این رویکرد تازه نیلی به اینکه به جای نصیحت کردن بزرگان و سیاستمداران باید به سوی مردم رفت، البته ناگهانی نبوده است. همه آنهایی که در اسفند ۱۳۹۶ به دانشگاه شریف آمده بودند تا در گردهمایی کوچکی که برای رونمایی از کتاب تازه مسعود نیلی و یکی از همکارانش به نام «برنامهریزی در ایران ۱۳۱۶ -۱۳۱۶ –»بود، سیمایی تازه از مسعود نیلی دیدند که برایشان این سیما در یک گردهمایی تازه بود. نیلی در اسفند ۱۳۹۶ و پس از پایان صحبتهایش تاکید داشت یک متن کوتاه منسوب به صفی اصفیا رییس سازمان برنامه و بودجه را بخواند. البته چهره مغموم و کمی برافروخته و مبهم نیلی در وقت خواندن نوشته اصفیا برای حاضران که بیشتر از کارشناسان و مدیران سازمان برنامه و بودجه و همکارانش بودند نیز جذاب بود و برخی از آنها این موضوع را تایید کردند. نیلی به صفحه ۶۰ کتاب تازه نوشتهشده اشاره کرد و سخنان اصفیا را از همین کتاب برای حاضران خواند. صفی اصفیا درباره ایران و تاریخ آن چنین گفته است: «ایران سرزمین شگفتآوری است. تاریخ آن از نظر رنگارنگی و گوناگونی کمنظیر است. بزرگترین مردان و پستترین مردان در این آب و خاک پرورده شدهاند. حوادثی که بر سر ایران آمده بدانگونه است، شکستهای شرمآور، مصیبتهای بسیار و کامرواییهای بسیار، گویی روزگار همه بلاها و بازیهای خود را بر ایران آزموده است. آن را بارها لب پرتگاه برده و باز از افتادنش بازش داشته، ایران شاید سختجانترین کشورهای دنیا باشد، دورههایی بوده است که با نیمهجانی زندگی کرده، اما از نفس نیفتاده است، چون بیمارانی که میخواهند نزدیکان خود را بیازمایند، درست در همان لحظه که همه از او امید برگرفته بودند، چشم گشوده و زندگی را از سرگرفته است.» نیلی در جمعبندی خود در کتاب یادشده نوشته است: توسعه ایران داستانی سرشار از غمها و شادی زیاد است که سرنوشتی نامعلوم آن را رقم زده است. چالش میان تکنوکرات و سیاستمدار نمیتواند به شکل گذشته ادامه یابد. این چالش هم مانند بسیاری از چالشهای دیگر که ناماندگار مینمایند ما را در زمره جوامع در حال گذار قرار داده که نحوه این گذار و هزینههای انتقال غیرقابل پیشبینی است.» این پایان غمانگیز برای کتاب نیلی و چهره مبهم او در روز رونمایی از کتاب برنامهریزی در ایران ۱۳۵۶- ۱۳۱۶ و اصرار بر خواندن متن عجیب صفی اصفیا نشان از روزهای نهچندان شاد برای مسعود نیلی داشت. مسعود نیلی رفتار ۷ سال پیش در اسفند ۱۳۹۶ را در درون خود بزرگ و بزرگتر کرد تا در همین روزها و باز هم در اسفندماه یک سخنرانی احساسی داشته باشد. او چند روز پیش در جمع فعالان اقتصادی ایران از بخش خصوصی متنی را که آماده کرده بود خواند. راستگویی، درستگویی و نیز دلسوزی برای ایران ارجمند، چون راستگویانه این را میخواند از سوی یک استراتژیست اقتصاد ایران راه را بازتاب گسترده ماهیت این سخنرانی نیلی هموار کرد. نیلی در سخنانش در جمع فعالان اقتصادی با بغض گفت: ایران را از دست ندهیم، ایران باید بماند و به از دست رفتن ثروت ملی و هدر دادن ثروت ایران عزیز اشاره کرد. او از فعالان کسبوکار در ایران و علاقهمندان به ایرانزمین تمنا کرد راهی بیابند که ایران عزیز با مرگ تدریجی از دنیای امروز بیرون نشود. برگشت به متن زندگی شهروندان و آگاهیبخشی به آنها از سوی مسعود نیلی میتواند سرمشق اقتصاددانان جوان باشد و آنها را پیش از اینکه دیر شود به نوشتن و گفتن درباره ایران و ایرانیان تشویق کند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.