آینده فولاد سبز است
ساعت 24 - فولاد را میتوان یکی از مهمترین عناصر توسعه جامعه بشری دانست. هر جامعهای برای توسعه زیرساختهای خود در بخشهای عمرانی و صنعتی به فولاد نیاز دارد. به همین علت فولاد عملاً محصولی جدانشدنی از زندگی امروزه است. اما امروزه در کنار نیاز جوامع به توسعه دغدغه مهم تغییر اقلیمی نیز وجود دارد. تغییرات اقلیمی میتوانند تاثیرات جبرانناپذیری برای جامعه بشری داشته باشند.
تولید فولاد به روش سنتی دارای میزان انتشار بالای گازهای گلخانهای بوده، بهنحوی که سهم آن از کل انتشار گازهای گلخانهای بین 7 الی 9 درصد است پس پتانسیل آن را دارد که برای مقابله با تغییرات اقلیمی دچار تحول و تغییراتی شود. یکی از این تغییرات اساسی تولید فولاد سبز است که در ادامه به شرح آن پرداخته میشود. 1- تولید فولاد یکی از پیچیدهترین و حیاتیترین فرآیندهای صنعتی است که در قلب توسعه صنعتی و اقتصادی جهان قرار دارد. فولاد بهدلیل خواص مکانیکی برجسته و انعطافپذیری بالا، کاربردهای فراوانی دارد که از مهمترین مواد استفاده آن میتوان به بخشهای ساختوساز، خودروسازی، حملونقل، بستهبندی، و بخشهای انرژی اشاره کرد. در زمینه مقابله با اثرات منفی تولید فولاد به روشهای سنتی یکی از راهکارها تولید فولاد سبز است. فولاد سبز به فولادی گفته میشود که با روشهایی تولید آن تاثیر کمتری بر محیطزیست دارد، به ویژه از نظر انتشار دیاکسید کربن و سایر گازهای گلخانهای. توسعه و اهمیت این رویکرد بهدنبال کاهش اثرات زیستمحیطی ناشی از تولید و استفاده از فولاد است. 2- اخیراً، فناوریهای نوینی مانند تولید فولاد با استفاده از هیدروژن بهعنوان عامل احیاءکننده مورد توجه قرار گرفته است این روش انتشار گازهای گلخانهای کمتری دارد و مقدار آن به نوع هیدروژن مصرفی وابسته است. علاوه بر فرآیندهای نوین تولید، فناوریهای کاهش انتشار کربن نیز در صنعت فولاد مورد توجه قرار گرفتهاند. این فناوریها شامل جذب و ذخیرهسازی کربن (CCS) و استفاده مجدد از دی اکسید کربن (CCUS) میشود. هر دو رویکرد بهدنبال کاهش اثرات زیستمحیطی فرآیندهای تولید فولاد هستند، با این تفاوت که CCUS بهدنبال بازیافت و تبدیل دی اکسید کربن به محصولات مفید دیگر است. استفاده از برق تجدیدپذیر برای تامین برق فرایند کوره قوس الکتریکی نیز دیگر گزینه مفید برای کاهش انتشار محسوب میشود. 3- فرآیند جذب و ذخیرهسازی کربن (CCS) در صنعت فولاد بهطور خاص، سه مرحله اصلی جمعآوری، جداسازی، و ذخیرهسازی دی اکسید کربن را شامل میشود. ابتدا، دی اکسید کربن حاصل از فرآیندهای تولید، مانند کورههای بلند و واحدهای احیاء مستقیم، از گازهای خروجی جمعآوری میشود. سپس، از طریق فرآیندهای فیزیکی یا شیمیایی، دی اکسید کربن از سایر گازهای همراه جداسازی میشود. در نهایت، دی اکسید کربن جدا شده به مخازن زیرزمینی منتقل و ذخیرهسازی میشود یا برای استفادههای صنعتی دیگر مانند تولید مواد شیمیایی، بهکار گرفته میشود که به آن CCUS میگویند. 4- تولید فولاد سبز با استفاده از فناوری جذب، استفاده، و ذخیرهسازی کربن اگرچه هزینهبر است، اما با توجه به تاکید روز افزون بر کاهش انتشار گلخانهای و اجرای استانداردهای زیستمحیطی سختگیرانهتر، بهعنوان یک استراتژی کلیدی در جهت دستیابی به تولید پایدار در صنعت فولاد مطرح میشود. این رویکرد نه تنها به کاهش اثرات زیستمحیطی کمک میکند بلکه میتواند در بلندمدت، با افزایش کارایی انرژی و کاهش هزینههای احتمالی ناشی از مقررات زیستمحیطی، اقتصاد صنعت فولاد را نیز بهبود بخشد. 5- استفاده از برق تجدیدپذیر در صنعت فولاد ایران یکی از راهکاری نوآورانه برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و افزایش پایداری زیستمحیطی است. با توجه به ظرفیت بالای ایران در زمینه تولید برق تجدیدپذیر، بهویژه از طریق نیروگاههای خورشیدی، این رویکرد میتواند به کاهش وابستگی صنعت فولاد به سوختهای فسیلی کمک کند. فرآیندهای تولید فولاد، از جمله کورههای الکتریکی، میتوانند بهطور مستقیم از برق تجدیدپذیر بهرهمند شوند، که این امر منجر به کاهش چشمگیر انتشار دی اکسید کربن خواهد شد. 6- از نظر اقتصادی، سرمایهگذاری در تاسیسات تولید برق تجدیدپذیر و زیرساختهای مربوطه ممکن است در کوتاهمدت هزینهبر باشد، اما با توجه به افزایش قیمت سوختهای فسیلی و مزایای زیستمحیطی، در بلندمدت میتواند به صرفهجوییهای قابل توجهی منجر شود. علاوه بر این، توسعه فناوریهای نوین و بهرهگیری از حمایتهای دولتی میتواند موانع مالی پیشروی این تحول را تسهیل نماید و صنعت فولاد ایران را در مسیر توسعه پایدار هدایت کند. همچنین بازار برق نیز میتواند نقشی موثر در کاهش متناوب برق خورشیدی داشته باشد به این معنا که نیروگاه خورشیدی در زمان اوج تولید، برق به شبکه بدهد و بعد از آن برق معادل پایدار از شبکه دریافت کند. 7- بسیاری از کشورهای جهان که در صدر آنها کشورهای عضو «اتحادیه اروپا» قرارا دارند بر محصولات خود مالیات کربن اعمال کردهاند و حتی این مالیات علاوه بر محصول نهایی بر کل زنجیره تامین محصول اعمال میشود تا تولیدکنندگان محصولات اولیه انرژیبر مانند فولاد انگیزه برای کاهش انتشار داشته باشند و تولیدکنندگان نیز بهدنبال تامینکنندگان کم انتشار بروند. اما این مکانیزم در حال حاضر در محدوده داخل مرز اکثر کشورهای جهان اعمال میشود. استفاده از مکانیزم مذکور این مشکل را مخصوصاً برای کشورهای با مالیات بالا ایجاد میکند که تولیدکنندگان داخلی تحت فشار قرار میگیرند. 8- در عصر جدید صنعتی، الزام حرکت صنایع بهسمت تولید فولاد سبز از منظر تجاری، استراتژیک، بازار و برند، بیش از پیش مورد تاکید قرار گرفته است. با توجه به مسئله تغییر اقلیم و الزامات جدید زیستمحیطی، صنایع فولاد بهسرعت در حال انطباق با روشهای تولید پایدار هستند. از نظر تجاری، این انتقال نه تنها به کاهش اثرات زیستمحیطی کمک میکند، بلکه فرصتهای جدیدی را برای نوآوری و رشد بازار ارائه میدهد. 9- در زمینه حرکت صنایع فولادی بهسمت تولید فولاد سبز میتوان 3 دلیل نام برد: • تغییر رفتار مشتریها: امروزه شاهد رشد فزایند تقاضای فولاد سازگار با محیطزیست هستیم. بهعنوان مثال کارخانههای خودروسازی مانند «فولکس واگن» و «تویوتا» اهداف بلندپروازانهای برای حذف انتشار کربن از زنجیره ارزش خود از جمله تامین مواد اولیه بهخصوص فولاد تدوین کردهاند. دقت بر نحوه تولید مواد اولیه به این علت است که امروزه بررسی انتشار کربن نه تنها به بررسی محصول نهایی بلکه به بررسی کل چرخه عمر محصول میپردازد. در حال حاضر نحوه تولید مواد اولیه برای مشتریان اهمیت فراوانی پیدا کرده است. • مقرارت کاهش کربن: وضع مقررات توسط دولتها در زمینه تولید محصولات کم کربن حتی در بخش واردات • تبدیل مزیت به الزام: رشد سرمایهگذاری در بخش در حوزه محصولات سازگار با محیطزیست امروزه همچنان یک نواوری و مزیت رقابتی برای تولیدکنندگان محسوب میشود اما درآیندهای نه چندان دور به یک الزام برای ماندن در بازار و رقابت با سایر تولیدکنندگان تبدیل خواهد شد. 10- سرمایهگذاری در زمینه کاهش انتشار و توسعه فولاد سبز، اگرچه مستلزم هزینههای اولیه قابل توجهی است، اما با توجه به روند رو به رشد تقاضا برای محصولات پایدار و قوانین زیستمحیطی، میتواند سرمایهگذاری مفید و سودمندی باشد. این نوع سرمایهگذاریها، علاوه بر کمک به کاهش هزینههای انرژی در بلندمدت، میتواند به شرکتها امکان دسترسی به بازارهای جدید و ایجاد ارزش افزوده برای سهامداران را فراهم آورد. بنابراین، با توجه به چشمانداز آینده و نیاز به تولید پایدار، سرمایهگذاری در فناوریها و فرآیندهایی که به کاهش انتشار منجر میشوند، نه تنها یک انتخاب زیستمحیطی بلکه یک استراتژی تجاری هوشمندانه است. شرکتهایی نظیر ThyssenKrupp، ArcelorMittal و SSAB نیز این استراتژی را برای آینده خود در نظر گرفتهاند.
نویسندگان -محمدسینا صلصالی،حسن راعی، و عباس ملکی
ن
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.