رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 654038

عوامل بازدارنده سرمایه خارجی به ایران

ساعت 24 - خبرهای آشکارشده از گفت‌وگوی ایران با آمریکا برای صلح و دوری از تنش و مجادله تا این‌جای کار مثبت و امیدوارکننده بوده است. این خبرها و گزارش‌ها که از سوی دوطرف در دسترس شهروندان ایرانی قرار گرفته نشان می‌دهد جمهوری اسلامی و نیز دونالد ترامپ به نقطه‌ای رسیده‌اند که باید پس از آن در راه صلح قرار گیرند.

البته که بده- بستان در دو سوی جبهه جنگ چیزی است که باید در باره آن چانه‌زنی‌های قابل‌اعتنا انجام شود. چیزی که علی شمخانی از آمریکایی‌ها خواسته و مقام‌های عالیرتبه نیز آن را نفی نکرده‌اند این است که داده آمریکایی‌ها گشایش فوری در بیرون‌راندن شبح تحریم‌ها از بالای ایران است. 

این خواسته مهم نشان می‌دهد جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده که دیگر نمی‌توان با وجود ادامه تحریم‌ها اقتصاد را حتی در اندازه بخور- نمیر برای خانواده‌ها اداره کرد. همچنین جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده برای جلوگیری از نابودی زیرساخت‌ها و آنچه از ان باقی‌مانده است باید اقتصاد کشور راهبرد دیگری را جانشین راهبردهای شکست‌خورده کند.  

کارشناسان می‌گویند جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده که ادامه وضعیت فعلی به عقب‌افتادن بزرگ میان ایران و رقبای منطقه‌ای آن یعنی عربستان و نیز ترکیه و حتی امارات منجر می‌شود و این موقعیت به زیان نظام است.

به‌دلایل یادشده است که جمهوری اسلامی تا این‌جای کار قبول کرده گفت‌وگو با خصم دیرین خود را قبول و کوشش کند در این مسیر راه‌های بسته‌شده برای ورود سرمایه‌های خارجی را باز کند. مدیران جمهوری اسلامی یادشان هست پس از اینکه دولت روحانی توانست برجام را به امضای شش‌کشور بزرگ جهان برساند و دولت وقت آمریکا نیز تحریم‌های ایران را برداشت، موجی از ورود نزدیک به ۲۰۰هیات از سرمایه‌گذاران بین‌المللی از همه کشورها به‌ویژه اروپا و کشورهای شرق آسیا به‌خصوص کره‌جنوبی و ژاپن به ایران سرازیر شدند.  

برخی کشورها مثل آلمان بالاترین مقام اقتصادی خود را به ایران فرستاد. در عمل نیز شرکت‌های بزرگی برای همکاری و تامین سرمایه مورد نیاز ایران در نفت و گاز و راه و راه‌آهن و دیگر بخش‌ها نمایندگان خود را به ایران فرستادند. در آن روزها مقام‌های ایرانی و نیز مدیران نهادهای کارفرمایی برای برنامه‌ریزی دیدارها نیز فرصت کافی پیدا نمی‌کردند. مشکل تامین سرمایه ارزی

واقعیت این است که برخلاف شعارهایی که از سوی مدیران سیاسی داده می‌شود و می‌خواهند با این شعارها ایرانیان را امیدوار کنند اما وضعیت سرمایه‌گذاری در ایران از سال۱۳۹۰ به این‌سو روندی نگران‌کننده داشته و برخی آمارها نشان می‌دهد نرخ استهلاک سرمایه‌های موجود حتی بیشتر از نرخ رشد سرمایه‌گذاری شده است. 

از سوی دیگر درآمد حاصل از صادرات نفت ایران به‌دلیل انحصار کامل خرید از سوی چین در موقعیت بسیار شکننده قرار دارد. جمهوری اسلامی با فروش غیرعادی نفت که از سوی نهادهای گوناگون یا به دست برخی افراد انجام می‌شود بخش قابل‌اعتنایی از درآمد صادرات نفت را از دست می‌دهد و نیز به‌دلیل تخفیف‌های غیرمنصفانه‌ای که شرکت‌های چینی می‌گیرند درآمد قابل تصرف نفتی‌اش آسیب می‌بیند.  

از سوی دگر برای به دست آوردن همان میزان درآمد نفت نیز باید با شرایط چینی‌ها که اصرار دارند در برابر دلارهای نفتی کالا به ایران بدهند سازش کند. برخی برآوردها نشان می‌دهد ایران برای رسیدن به رشد ۸درصد باید سالانه تا ۲۰۰میلیارد دلار سرمایه ارزی داشته باشد. محاسبه‌های سازمان برنامه نشان می‌دهد در صورت عادی‌شدن شرایط و با لحاظ کردن درآمد نفت دست‌کم باید تا ۴۰میلیارد دلار سرمایه خارجی به اقتصاد ایران تزریق شود. صخره‌ها و راهبندان‌ها

کارشناسان و فعالان اقتصادی باور دارند ورود سرمایه خارجی به ایران حتی پس از صلح کار آسانی نیست و برای اینکه این اتفاق بیفتد باید صخره‌ها را برداشت و راهبندان‌ها را برطرف کرد. یکی از صخره‌های بزرگ این است که شاید داستان برجام و بی‌اعتبار شدن آن تکرار شود.  

سرمایه‌گذاران خارجی با توجه به تجربه سال‌های پس از برجام و مخالفت‌های گسترده‌ای که نیروهای مخالف داشتند و از راه مجلس و دیگر نهادها به دولت وقت فشار آوردند بنابراین باید این صخره از سر راه برداشته شود. با توجه به اینکه این سد بزرگ را نمی‌توان به‌سادگی برداشت باید مقام‌های بلندپایه در این‌باره دقت لازم را داشته باشند.  

این یک مقوله بسیار مهم در جذب سرمایه خارجی است. در این وضعیت چیزی که باید در کانون توجه قرار گیرد دگرگونی در راهبرد مبارزه سیاسی در داخل برای رسیدن به قدرت سیاسی مجلس و دولت است. اگر این دگرگونی رخ ندهد سرمایه‌گذاران خارجی احساس آرامش نخواهند کرد. انحصارهای کوه‌پیکر

واقعیت این است که راهبرد خصوصی‌سازی در دولت‌های محمود احمدی‌نژاد راه را باز کرد تا علاوه‌بر انحصارهای کوه‌پیکر دولتی برخی شرکت‌های بزرگ در بخش ناپیداتر اقتصاد شکل بگیرند که به اسم شرکت‌های خصولتی مشهور شدند.  

علاوه‌بر این در سال‌های پس از اعمال تحریم‌های برخی شرکت‌های بزرگ وابسته به نهادهای قدرت توانسته‌اند خود را به‌عنوان انحصارگر و نجات‌دهنده اقتصاد جا بیندازند و همان باقیمانده طرح‌هایی که در این سال‌ها اجرا شده‌اند را به‌طور انحصاری در دست بگیرند.  

این بنگاه‌های کوه‌پیکر ادعا دارند می‌توانند در نفت و گاز و راه و نیروگاه و سد و جاده سرمایه‌گذاری کرده و نیروی ماهر به این بخش‌ها بیاورند. این داستان اگر مدیریت نشود به صخرهای بزرگ در مسیر ورود سرمایه‌گذاران خارجی عمل می‌کنند. داستان ارز

با سپری‌شدن بیش از چهاردهه جمهوری اسلامی هنوز سیاست ارزی سامان‌یافته و مدرن ندارد. در وضعیت حاضر نرخ‌های متعدد ارز وجود دارند و دولت نیز اصرار دارد هر ارزی که به کشور وارد می‌شود را با قیمت مورد توجه بانک مرکزی خریداری کند.  

نرخ ارزهای متعدد با فرض اینکه سرمایه‌گذاران بخواهند بیایند سردرگمی و آشوب اقتصادی پدیدار می‌کند. سرمایه‌گذار خارجی می‌خواهد دلاری که می‌آورد، بر بالاترین قیمت در بازارها عرضه شده تا از مزیت نسبی برخوردار شود و نیز در بیرون بردن دلارها دستی باز داشته باشد. اگر این مقوله در دستور اصلاح قرار نگیرد ورود سرمایه‌های خارجی را با تاخیر و شاید تعطیل روبه‌رو کند.  نرخ تورم

واقعیت تلخی درباره ایران وجود دارد که فزاینده‌شدن نرخ تورم و رسیدن به یکی از بالاترین نرخ‌های تورم و استمرار نرخ تورم بالاست. می‌دانیم نرخ تورم می‌تواند قاتل سرمایه‌گذاری باشد و سرمایه‌گذاران خارجی به این شاخص توجه خواهند داشت. 

در حال حاضر به‌دلیل گوناگون نرخ تورم در ایران بالاست و دولت نیز دانایی و توانایی برای رساندن نرخ تورم به‌اندازه‌های معمول در دنیا را ندارد. آیا مبارزه با تورم از مسیر توازن دخل و خرج دولت راهی است که بشود باز کرد؟

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها