احتمال دیدار پزشکیان و ترامپ در عمان
سفیر سابق ایران در انگلستان در گفت وگو با شرق درباره سفرمسعود پزشکیان، رییسجمهوری ایران که به دعوت مقامهای رسمی عمان امروز در راس هیاتی عازم مسقط میشود،نکاتی را طرح کرده است که در ادامه میخوانید:
روابط ایران و عمان، اگرچه ریشههایی تاریخی دارند، اما آنچه در حافظه روابط دو کشور برجستهتر است، به دوران معاصر و بهویژه سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بازمیگردد. در آن دوره، حکومت پهلوی به سلطان عمان برای مقابله با شورش ظفار کمک کرد. این حمایت تاریخی باعث شد عمانیها از آن زمان تا به امروز نوعی قدردانی همیشگی نسبت به ایران داشته باشند و این سپاسگزاری را در رفتار سیاسی و دیپلماتیک خود نشان دهند.
از طرفی طی این سالها، روابط دو کشور ابعاد مختلفی داشته است؛ از تبادلات تجاری گرفته تا حمایتهای سیاسی عمان از ایران، بهویژه در مقاطعی که شورای همکاری خلیجفارس به رهبری عربستان و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در رقابتهای منطقهای علیه ایران، به ویژه در دوران جنگ تحمیلی و حمایت از عراق زمان حاکمیت صدام، در برابر تهران قرار داشتند. در آن بازه زمانی، عمان برخلاف بسیاری از کشورهای عربی منطقه، موضع متعادلی اتخاذ کرد و میتوان گفت تا حدود زیادی رویکردی همراه با ایران داشت.
عمان همواره نقش مهمی در میانجیگری میان ایران و امریکا ایفا کرده است. برای نمونه، در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، مذاکراتی میان دکتر علیاکبر صالحی و طرف امریکایی در مسقط برگزار شد. این نقش میانجیگرانه، نشاندهنده اعتمادی است که هر دو طرف (ایران و امریکا) به عمان دارند.
گاهی این روابط حتی جنبههای شخصی پیدا میکند؛ عمانیها در مقاطع مختلفی مساعدتهایی داشتهاند و ما نیز متقابلا پاسخ دادهایم. چنین روابطی میتواند در آینده نیز ادامه پیدا کند و نقشی مهم در تعاملات ایران با جهان ایفا کند، چه در مواجهه با کشورهای عربی، چه غرب و چه در مقابله با تحریمها. از این رو رفتوآمدهای دیپلماتیک میان دو کشور همواره برقرار بوده است.
وزرای خارجه عمان بارها به ایران سفر کردهاند و بالعکس، وزرای خارجه ایران و حتی روسای جمهور نیز سفرهایی به مسقط داشتهاند. در حال حاضر نیز، این روند میتواند در راستای سیاست خارجی اعلامی از سوی دکتر پزشکیان که توسعه روابط خوب با همسایگان را مدنظر دارد، ادامه یابد.
عمان، به نوعی همسایه آرام ماست؛ کشوری که نه تنها در گذشته، بلکه امروز نیز، در شرایط سخت اقتصادی و سیاسی، به ایران یاری رسانده است. اما ذکر این نکته اهمیت دارد که همزمانی سفرهای مقامات ایرانی به عمان با ازسرگیری مذاکرات میان ایران و امریکا نیز معنادار است. این مذاکرات، اگرچه در دورههایی به شهر رم کشیده شد، اما همچنان در محل اقامت سفیر عمان در ایتالیا برگزار میشد.
علت این امر نیز آن بود که اروپاییها احساس نکنند از روند مذاکرات کنار گذاشته شدهاند. به همین دلیل، عمانیها ترتیبی دادند که نقش اروپا نیز در این مذاکرات حفظ شود. گرچه مذاکرات دور پنجم با اروپاییها که در استانبول برگزار شد و ریاست آن را آقای مجید تختروانچی برعهده داشت کمی پرتنش بود، اما هدف این بود که پیام مشخصی به اروپا داده شود و آن این است که ایران آنها را از روند رایزنیها حذف نکرده است.
توجه داشته باشید که سفر آقای دکتر پزشکیان به عمان از پیش برنامهریزی شده بود و البته که نمیتوان گفت که کاملا بیارتباط با مساله دور پنجم مذاکرات است. اگر این سفر ناگهانی مطرح شده بود، میشد این گمانه را تقویت کرد، اما از طرفی طبیعی است که در خلال این سفر درباره مسائل مهمی مانند مذاکرات هم گفتوگو شود.
روابط ما با عمان، علاوه بر دوجانبه، ماهیتی چندجانبه دارد و در چنین دیدارهایی موضوعات منطقهای، ازجمله غزه و تحولات بینالمللی، در دستور کار قرار میگیرد. بنابراین طبیعی است که درباره مذاکرات با امریکا و اروپاییها نیز صحبت شود و رییسجمهور مواضع ایران را منتقل کند، اما نمیتوان گفت که اصل سفر صرفا به دلیل مذاکرات بوده است.
یکی از نکات برجسته مذاکرات دور پنجم، تاخیرهایی بود که در زمانبندی این دور از گفتوگوها یعنی بعد از انجام راند چهارم ایجاد شد و علت آن به رسانهای شدن اظهارات متناقض استیو ویتکاف مبنی بر انجام غنیسازی صفر درصدی بود. امریکاییها اعلام کردند ایران نباید حتی یک درصد هم غنیسازی داشته باشد.
اما ایران با صراحت گفت که این مساله خط قرمز ماست و از آن کوتاه نخواهیم آمد و همین عامل باعث شکلگیری تنشهای رسانهای میان دو طرف شد که برگزاری دور پنجم را با تاخیر رو بهرو کرد. البته در این زمینه اگر بخواهیم به پیشینه این اختلاف رجوع کنیم باید بگوییم بعد از خروج آقای ترامپ از برجام، ایران تا حدود یک سال به تعهدات برجامی خود پایبند ماند.
غنیسازی فقط در سطح ۳.۶۷درصد انجام میشد، نسل سانتریفیوژها در سطح یک و دو محدود ماندند و بازرسان آژانس طبق برنامه بازدید میکردند. در این مدت، ایران به اروپاییها نیز اعتراض کرد که چرا با وجود پایبندی ایران، آنها به تعهداتشان عمل نکردند.
در پاسخ، اروپاییها اینستکس را پیشنهاد دادند که البته نتوانست به عنوان جایگزین کارآمدی برای برجام عمل کند. بنابراین پس از خروج ترامپ از برجام، شرکتهای اروپایی عقبنشینی کردند؛ چراکه نگران تحریمهای امریکا بودند. ترس از فشارهای امریکا باعث شد که این شرکتها ترجیح دهند با ایران همکاری نکنند.
بله کاملا درست است. پیشتر اشاره کردم در دوران تشدید تحریمها، یکی از مهمترین کانالهای تجاری ایران، عمان بوده است. این ارتباط به ویژه در زمینه تبادل کالاهایی مانند فلزات گرانبها ازجمله طلا، که از آفریقا و از طریق عمان به ایران راه پیدا میکند، اهمیت پیدا کرده است. مچنین محصولات کشاورزی از دیگر اقلامی است که در قالب روابط دوجانبه میان دو کشور مبادله میشود. فراموش نکنیم همواره در گفتوگوها و بحثهای منطقهای، نقش عمان در کاهش تنشها و تسهیل گفتوگوها مثبت و قابلتوجه بود. امروز نیز، در شرایط دشوار ناشی از تحریمهای طولانیمدت، روابط دوجانبه ایران و عمان همچنان فعال و موثر است. در حوزههای مالی و تجاری، کمکها و همکاریهایی از سوی عمان صورت گرفته که در کاهش اثرات فشارهای ناشی از تحریمها نقش داشته است.
همچنین بخشی از مسائل مربوط به صادرات نفتی ایران از طریق عمان حلوفصل شده است. اگرچه جزییات این همکاریها به دلایلی روشن قابل ذکر نیست، اما در مجموع میتوان گفت عمان یکی از مسیرهای تنفس اقتصادی برای ایران در دوره فشارهای بینالمللی بوده و خواهد بود.
باتوجه به نکاتی که شما متذکر شدید به نظر میرسد همین رویه در بازه زمانی کنونی در حال تکرار است؟ اینبار فرآیند رایزنیها میان تهران و واشنگتن در جریان است و اروپا خود را خارج از این میدان میبیند.
در این زمینه باید گفت اتفاقا از همان زمان خروج ترامپ از برجام زمینههای تشدید تنش و دلخوریها میان ایران و سه کشور اروپایی تشدید شد. از طرفی ایران احساس کرد که اروپا همپیمان قابل اعتمادی نیست. برخی در ایران تصور میکردند باید اروپا را تحت فشار قرار داد؛ بحثهایی مانند زمستان سخت اروپا توسط افرادی ناآگاه مطرح شد، اما این راهبرد نادرست بود. اروپا نیاز خود به انرژی را از طریق امریکا تامین کرد و به جای نرمش، فاصله بیشتری گرفت. همزمان با این تحولات ادعاهایی مطرح شد مبنی بر اینکه ایران به روسیه پهپاد و موشک داده تا علیه اوکراین استفاده شود، درحالی که اروپا در کنار اوکراین ایستاده بود. این مساله باعث شد اروپاییها احساس کنند ایران وارد جنگ شده و تهدید کردند مکانیسم ماشه (اسنپبک) را فعال خواهند کرد. اما با تغییر دولت در ایران و تعریف شدن چهرههایی چون آقای تختروانچی و آقای غریبآبادی در تیم مذاکرهکننده، چهار دور مذاکره با اروپا برگزار شد. اما وقتی عمانیها پیشنهاد مذاکرات مستقیم با امریکا را مطرح کردند، مذاکرات با اروپا متوقف شد. البته ایران اعلام کرد که مذاکرات با اروپا را جداگانه ادامه میدهد. دو دور از این گفتوگوها به رم منتقل شد و مذاکرات مستقیم با اروپا در استانبول پی گرفته شد.
اینگونه به نظر میرسد، چراکه ایران به اروپاییها این پیام را مخابره کرده است که مذاکرات با شما ادامه دارد و با امریکا هم همزمان رایزنیها در جریان است. به نظر میرسد هدف این است که چارچوبی شبیه به برجام شکل بگیرد که همه طرفها ازجمله امریکا، اروپا، چین و روسیه در آن مشارکت داشته باشند. حتی وزیر خارجه اعلام کرده که نتایج هر دور مذاکره به اطلاع کشورهای گروه ۱+۵ میرسد.
توجه کنید که در دورههای سوم و چهارم مذاکرات، جزییات فنی ازجمله غنیسازی ۶۰ و ۲۰درصدی مطرح شد. ازسویی طرف امریکایی ادعاهایی را علیه کشورمان مطرح کرد ازجمله اینکه ایران به بازرسان آژانس اجازه کامل نمیدهد و قانون اقدام راهبردی مجلس هم محدودیتهایی را براین نظارتها یجاد کرده است. با این حال، ایران اعلام کرده که غنیسازی را در پاسخ به بدعهدی طرف مقابل افزایش داده و بارها گفته هدف آن نظامی نیست. حتی براساس فتوای رهبری، ساخت بمب اتمی در سیاست جمهوری اسلامی جایی ندارد.
از این رو به دلیل حساسیت موضوع غنیسازی ۶۰درصدی، به نظر میرسد پیشنهاد عمانیها این بود که کنسرسیومی از کشورهای عربی تشکیل شود که بر فعالیتهای صلحآمیز ایران نظارت کند. اعضای این کنسرسیوم میتوانند فرآیند را کنترل و گزارشدهی کنند تا اعتماد امریکا جلب شود. شواهد امر حاکی از آن است که وزیر خارجه عمان روی این مساله تاکید دارد و میگوید این بهترین راه برای اثبات غیرنظامی بودن برنامه هستهای ایران است، بدون اینکه ایران مجبور به توقف کامل غنیسازی شود که همواره خط قرمز تهران بوده است.
اکنون نیز به نظر میرسد در دور بعدی مذاکرات، بحث درباره سازوکار عملیاتی کنسرسیوم، وضعیت اورانیومهای ۶۰ و ۲۰درصدی و نحوه لغو تحریمها توسط امریکا در دستور کار قرار گیرد. همچنین، ایران تاکید دارد که اگر قرار است اقدامی صورت گیرد، باید گام به گام و همزمان باشد؛ یعنی اگر امریکا تحریمها را لغو کند، ایران نیز برنامه غنیسازی را محدود خواهد کرد، اما بازگشت یکجانبه به تعهدات گذشته دیگر مورد قبول ایران نیست.
این امکان وجود دارد که چنین اتفاقی بیفتد، اما نه در دور ششم مذاکرات. به نظر من، به عنوان یک تحلیلگر، بهطور منطقی وقتی طرفین به توافقاتی برسند، ممکن است برنامهای طراحی شود که در آن، دوطرف بتوانند همدیگر را ملاقات کنند. این دیدار ممکن است به شکل اتفاقی یا به بهانه یک مناسبت در یک اجلاس بینالمللی برگزار شود که ایران نیز در آن حضور پیدا کند. در گذشته، در زمان آقای خاتمی چنین اجازهای داده نشد و در دوران آقای روحانی هم فقط یک گفتوگوی تلفنی بین روسای جمهور انجام گرفت، اما اینبار احتمال دارد که دیدار حضوری میان دو رییسجمهور رخ دهد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.