رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 654694

اصلاح طلبی انحصاری نیست

اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان دو موضوع جدا از هم و درعین‌حال مرتبط با هم هستند. مثل سوسیالیسم یا لیبرالیسم یا اصلاح‌طلبی، که سه کلمه و اسم مصدری هستند که فراتر از حزب و گروه و فرد، ناظر به توصیف سه رویکرد هستند؛ درحالی‌که سوسیالیست، لیبرال و اصلاح‌طلب اسم فاعل و ناظر به افراد یا گروه‌هایی هستند که درست یا نادرست خود را منتسب به این سه رویکرد و مکتب می‌دانند و‌ منحصر به هیچ فرد و‌ گروهی نیست.

اتفاقاً کمونیست‌ها از هنگامی سقوط کردند که حزب، گروه و فرد خود را داعیه‌دار تمامی کمونیسم دانستند و هرکس غیر از خود را مرتد و تجدیدنظرطلب دانستند و حکم به حذف آنان دادند. این روند میان مذهبی‌ها از هر فرقه و نحله‌ای نیز دیده می‌شود و اسامی فاعلی که خودشان باشند را تنها مصداق اسامی مصدری و‌ مفهومی می‌دانند و دیگران را تکفیر می‌کنند.

چنین رفتاری در رویکردهای لیبرالیستی کمتر دیده می‌شود و اتفاقاً برخلاف تصور اولیه که چنین تساهلی ممکن است به ناپایداری فکری آنان منجر شود، تجربه نشان داده که این گزاره غلط است و این رویکردهای متصلب هستند که در عمل شکننده‌ترند.

یکی از مشکلات مهم این است که در جریان عمل این دو ویژگی بر هم تطبیق پیدا می‌کنند. همه می‌دانند که «کلینکس» نام تجاری اولین دستمال کاغذی بود؛ ولی مردم برخی از کشورها، کم‌کم به‌جای دستمال کاغذی از کلمه کلینکس استفاده می‌کنند، درحالی‌که امروز ده‌ها مارک و نام دیگر وجود دارد. این موضوع در ایران در مورد پودر لباسشویی برف هم صادق است.

این خطا در مورد کالاهای مصرفی خطر چندانی ندارد؛ ولی اگر قرار باشد مکاتب فکری و سیاسی را نیز منحصر به گروه اولیه و بنیانگذاران کنیم، خطای بزرگی را مرتکب شده‌ایم.

اصلاح‌طلبی یک رویکرد و شیوه سیاسی است. اساس آن بر پرهیز از خشونت، رفتارهایی با ریسک و هزینه پایین، مشارکت حداکثری مردم، تغییرات گام‌به‌گام، به رسمیت شناختن دیگران، دفاع از حاکمیت قانون، دفاع از تناسب قدرت و مسئولیت، دفاع از شفافیت، دفاع از عقلانیت و علم و... در واقع اصلاح‌طلبی مجموعه‌ای از قواعد روش سیاسی برای تحولات مناسب و پایدار است.

اصلاح‌طلبان می‌دانند که این روش صبر و حوصله می‌طلبد. البته هزینه‌های آن کم و دستاوردهایش قطعی‌تر و پایدارتر است. درحالی‌که تجربه نشان داده است روش‌های رادیکال نه‌تنها پرهزینه است، بلکه یا موفق نخواهد شد یا در صورت موفقیت با چنان بحران‌هایی مواجه‌ می‌شوند که برای بقای خود در اولین گام همه اهداف اولیه خود را قربانی خواهند کرد.

خط‌مشی اصلاح‌طلبی که از دوم‌خرداد سال۱۳۷۶ آغاز شد، به مرور زمان و به دلایل گوناگون (که پرداختن به آن در اینجا ممکن نیست) با چالش‌های فراوانی مواجه شد. گرچه دوره ۷۶ تا ۸۴ بهترین دوره تاریخ جدید ایران از اغلب جهات بود، ولی بی‌توجهی اصلاح‌طلبان به تثبیت این دستاوردها ایران را وارد دوره سیاهی کرد که بدون تردید از اغلب جهات سیاه‌ترین دوره تاریخ جدید ایران بود.

متاسفانه برای جبران این دوره و این ضعف پیش‌آمده وارد باتلاق ۸۸ شدند که به‌جای بهبود، اوضاع را بدتر و امنیتی کرد و همه بدون استثنا زیان دیدند و دست تندترین نیروهای سیاسی را در عرصه عمومی باز کرد. البته افول اصلاح‌طلبان از پایان و حتی اواسط مجلس‌ششم آغاز شده بود و ریشه این افول نیز در عدول نسبی از برخی اصول پیش‌گفته بود. مشکل فقط افول اصلاح‌طلبی نبود؛ بلکه مترادف دانستن اصلاحات با اصلاح‌طلبی بود که عده‌ای شکست و عدم موفقیت یکی را به منزله شکست دیگری تلقی کردند.

مشکل بدتر این بود که برخی از منسوبین به اصلاحات سعی کردند که خود را متولی دائمی اصلاح‌طلبی بدانند و غیر خود را رد کنند؛ درحالی‌که خودشان بیش از حد از این اصول عدول کردند و امروز هم برخی از آنان تحت همین اسم ولی با رسم دیگری عمل می‌کنند.

در واقع، این مشکل محصول یک خطای انحصارطلبانه است. ابتدا باید از اصول اصلاح‌طلبانه دفاع کرد و هر گروهی که به آن اصول ملتزم است، حق دارد خود را اصلاح‌طلب بداند.

همه نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که هنوز اکثریت مردم شیوه اصلاح‌طلبی با تعریف فوق را بر هر شیوه دیگری برای بهبود امور خود ترجیح می‌دهند. اصلاح‌طلبی یک مغازه نیست؛ یک راه است. همه می‌توانند در آن حرکت کنند، اگر بخواهند. ..

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها