رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 654744

مثل کره شمالی با دستور دولت باید بیدار شوید

پویا جبل‌عاملی در دنیای نوشته است: یکی از اتفاقات خاصی که در کره‌شمالی رخ می‌دهد، صفیر صبحگاهی است که مردم را از خواب بیدار می‌کند. شما چه بخواهید، چه نخواهید باید در ساعتی که دولت تعیین کرده از رخت‌خواب بیرون بروید. همچنان‌که دولت باید کار و خوراک شما را تعیین کند، خواب شهروندان نیز باید در دست دولت باشد.

 گویی شهر پادگان است و شهروندان سرباز! وقتی در کره‌شمالی متولد می‌شوید حقوق خصوصی معنی ندارد؛ حتی در مقوله ساده خواب. مگر غیر از این است که اگر انسان هر وقت بخواهد بخوابد و هر وقت بخواهد بیدار شود با حیوان فرقی ندارد، پس صفیر صبحگاهی نشانه‌ای از یک جامعه متعالی است که هیچ کشوری به آن دست نیافته است. صفیر بیدارباش

از بد حادثه ما نیز چند صباحی است که به دردی کم و بیش مشابه گرفتار شده‌ایم. اگر آنجا ایدئولوژی صدای بوق صبحگاهی را درمی‌آورد، اینجا هم نگاه ایدئولوژیک باعث می‌شود کاری که در همه‌جا برای استفاده از روشنایی مرسوم است، یعنی کشیدن ساعت‌ها به میزان یک ساعت به جلو، رخ ندهد، در نتیجه کسری برق بیش از پیش خودنمایی می‌کند و آن‌گاه دولت مجبور است شروع کار را طوری تعیین کند که شهروندان کشور ساعت ۵صبح بیدار باشند. آیا ما پادگانی دیگر نساخته‌ایم؟

در تفسیر وقایع تاریخی، همواره دو رویکرد رقیب وجود داشته است؛ آنان که باور دارند این منافع است که وقایع و تحولات را به پیش می‌راند و رویکرد دیگر که بر نوع نگاه و اندیشه آدمیان تاکید دارد و تحولات را زاییده تفکر و اندیشه انسان‌ها می‌داند. هرچند برای هر دو رویکرد مثال‌ها و تفاسیر مختلفی می‌توان اقامه کرد، اما در مورد جلو نکشیدن ساعت، باید گفت هیچ ذی‌نفع مستقیمی وجود ندارد و تنها یک برداشت افراطی ایدئولوژیک موجب شده تا با وجود ناترازی شدید برق، کشور نتواند از روشنایی طبیعی بهره ببرد و ناترازی تشدید شده است.

برداشتی که حتما می‌خواهد ظهر ساعت۱۲ باشد و برای این خواسته، حاضر است میلیون‌ها نفر را از نعمت برق محروم کند. البته ناترازی برق تنها با این یک‌ساعت رفع نمی‌شود، اما مساله، آسیبی است که نگاه ایدئولوژیک به شهروندان می‌زند.

نمونه‌های بسیار دیگر نیز می‌توان آورد که چگونه‌اندیشه ناصواب، کشور را از توسعه‌یافتگی دور می‌کند. اما یک مثال بارز اخیر، عدم تعطیلی شنبه است. درحالی‌که بسیاری از مراجع، این امر را منع نکرده‌اند، اما برداشتی ایدئولوژیک موجب شده است تا توصیه فعالان اقتصادی و بدنه کارشناسی دولت مورد وثوق قرار نگیرد و عملا مساله تعطیلات آخر هفته بعد از سال‌ها بحث، هنوز لاینحل باشد. در این مورد هم عدم تعطیلی شنبه ذی‌نفع مستقیمی ندارد، بلکه نوع اندیشه تصمیم‌گیرندگان موجب شده این مساله ساده که در همه کشورهای اسلامی حل شده است، در کشور ما حل نشود.  

بد حادثه این است وقتی تصمیمات بر مبنای برداشتی از یک مرام فکری باشد، هرچند شما با طرف مقابل جلسه بگذارید، استدلال بیاورید، هزینه‌ها را گوشزد کنید و... اثری نخواهد داشت و تغییری روی نمی‌دهد. بدتر آنکه، اگر مسائل مختلف بخواهد بر مبنای آن برداشت مدیریت شود، در آن صورت انباشت مشکلات است که روی هم تلنبار می‌شود و ناظر بیرونی در حیرت آن است که چرا سیستم گامی در جهت اصلاح برنمی‌دارد؟

در این وضعیت، تنها راه چاره شاید جایی است که دیگر نتوان ادامه داد. آری، اندیشه سیاستگذاران، یکی از عوامل کلیدی است که روند تحولات کشور را شکل می‌دهد. بر مبنای آن اندیشه‌محوری البته ذی‌نفعانی سربرمی‌آورند که اصلاح را بسیار سخت می‌کنند. اما تاریخ روایتگر نمونه‌هایی بوده که با وجود آن اندیشه مخرب و پیله ذی‌نفعان، وضعیت به یک‌باره تغییر کرده است. شاید بار دیگر حق داشتن خواب طبیعی به مردم شهر لبخند زند.

* اقتصاددان

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها