سه غول اروپایی علیه تهران
ساعت 24 - در تکرار خطرناکی از محاسبات اشتباه گذشته، سه کشور اروپایی – فرانسه، آلمان و بریتانیا – بار دیگر تنشها با ایران را تشدید میکنند، این بار با تهدید به بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل (به اصطلاح "اسنپ بک") در صورت شکست مذاکرات هستهای ایالات متحده و ایران. سه کشور اروپایی چنین اقدامی را به عنوان اعمال فشار برای وادار کردن ایران به امتیازدهی در مورد برنامه هستهایاش میبینند.
با این حال، این اقدام خطر از مسیر خارج کردن کامل دیپلماسی و فرو بردن خاورمیانه در بحران عمیقتر را به همراه خواهد داشت. تاریخ نشان میدهد که فشار فقط باعث میشود تهران عقبنشینی کند، نه اینکه تسلیم شود. از نظر عینی، هیچ دلیلی برای این امر وجود ندارد: بله، سطح غنیسازی ایران به ۶۰٪ رسیده که بسیار فراتر از ۳.۶۷٪ مجاز تحت برجام است. اما تهران همچنین پیوسته اعلام کرده که آماده مذاکره در مورد «همه چیز» است، مشروط بر اینکه حقوق غنیسازی داخلی آن رعایت شود. این امر فضای کافی برای مذاکره در مورد جزئیات فنی، مانند محدودیتهای غنیسازی، مفاد غروب آفتاب یا همان ( Sunset Clause )، سرنوشت ذخایر اورانیوم غنیشده و راستیآزمایی را باقی میگذارد.
مقامات ایرانی همچنین به طور خصوصی به احتمال توقف برخی از سانتریفیوژهای پیشرفته خود اشاره کردهاند در حالی که تهران در اصل با محدودیتهای دائمی بر برخی از جنبههای برنامه هستهای خود مخالف است، مذاکره برای تمدید مفاد غروب آفتاب برای ۵ یا ۱۰ سال دیگر نباید غیرممکن باشد. این امر به ترامپ اجازه میدهد تا ادعا کند که توافقی برتر از توافق دوره اوباما حاصل شده است. در مورد راستیآزمایی، ایران در یک گردش مهم، اعلام کرده که پذیرای ورود بازرسان آمریکایی به سایتهای هستهای خود در چارچوب بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
این پویاییها نشان میدهد که فضایی برای دیپلماسی وجود دارد. اصرار تندروها و سه کشور اروپایی بر ضربالاجلهای مصنوعی بیاساس است – مسائل پیچیده بین دو دشمن دیرینه را نمیتوان در چند جلسه در مسقط و رم حل کرد. ایجاد اعتماد به زمان نیاز دارد. اما به نظر میرسد آنچه برای سه کشور اروپایی بیشترین اهمیت را دارد، حل و فصل بنبست هستهای نیست، بلکه استفاده از اهرم فشار خود به عنوان یک هدف است. به نظر میرسد شعار جدید در پاریس، لندن و برلین این است که «از آن استفاده کن یا آن را از دست بده». چیزی که این روند را توضیح میدهد، تمایل آشکار سه کشور اروپایی برای مجازات ایران به دلیل مسائلی غیرمرتبط با پرونده هستهای، مانند روابط نظامی آن با روسیه یا ادعای آنها در نقض حقوق بشر در داخل ایران است.
این نگرانیها شاید قابل توجیه باشند؛ اروپا جنگ روسیه در اوکراین را یک تهدید وجودی میداند. از این منظر، اروپاییها دیدگاه مثبتی نسبت به ایران ندارند. مسائلی مربوط به فعالیتهای ادعایی سرویسهای اطلاعاتی ایران در خاک اروپا و دستگیری شهروندان اروپایی در ایران به دلایل ظاهراً واهی، که اتحادیه اروپا آن را گروگانگیری میداند، این برداشتهای منفی را تشدید میکند. هر چقدر هم که این نارضایتیها جدی و مشروع باشند، ادغام آنها با دیپلماسی هستهای، دستورالعملی برای شکست است. برجام هرگز قرار نبود به همه مشکلات با ایران رسیدگی کند؛ این یک توافق منع گسترش سلاحهای هستهای بود که با دقت تدوین شده بود. گروگان گرفتن توافق هستهای با خواستههای نامربوط، فروپاشی آن را تضمین میکند. تهران هشدار داده است که اگر سه کشور اروپایی به مکانیسم ماشه متوسل شوند، «عواقب شدیدی» در انتظارشان خواهد بود. در صدراین موارد، خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) قرار دارد، سناریویی که نظارت بینالمللی بر برنامه ایران را از بین میبرد. دولت میانهروی فعلی تضعیف خواهد شد – و در حال حاضر نیز با انتقاداتی از سوی تندروها مواجه است که ظاهراً برای پیشبرد امتیازات ایران، مانند آمادگی برای بازگشت موقت به سطوح غنیسازی در برجام، خیلی سریع عمل کرده است. در یک تجربه ناخوشایند پس از فروپاشی برجام در پایان ریاست جمهوری دولت عملگرای حسن روحانی (۲۰۱۷-۲۰۲۱)، تندروها میتوانند دوباره خود را نشان دهند و از قضا هر سیاستی را که سه کشور اروپایی دوست ندارند – یعنی غنیسازی تسریعشده، تعمیق روابط با روسیه و تشدید فشارها در داخل – را تشدید کنند.
به همین دلیل است که تهدید سه کشور اروپایی به بازگشت تحریمها نه تنها غیرمنطقی است، بلکه خود-ویرانگر است. اروپا که در حال حاضر با جنگ اوکراین دست و پنجه نرم میکند، به سختی میتواند بحران قابل اجتناب دیگری را تحمل کند. اگر سه کشور اروپایی نمیتواند به مذاکرات ایالات متحده و ایران کمک کند، حداقل باید از تضعیف فعال آنها خودداری کند. دیپلماسی ایرانی
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.