فرصت چند ماهه ایران برای تثبیت موازنه قدرت
ساعت 24 - پس از دوازده روز جنگ آمریکا و اسرائیل مجبور شدند از ایران تقاضای آتش بس کنند اما معلوم نیست که این آتش بس به چه شکل است.در حالی که ایران با آمریکا و اسرائیل در شرایط اعلام جنگ قرار نداشت اما اسرائیلیها حد اقل سه بار رسما به ایران حمله کردهاند و تلاش کردهاند جنگ را راه بیاندازند
البته نه جنگ اسرائیل با ایران چون آنها به خوبی میدانند شرایط و امکانات تقابل با ایران را ندارند، بلکه جنگ میان ایران و آمریکا. در دو نوبت قبل تر دولت بایدن زرنگتر از این بود که در دام نتانیاهو بیافتد و جان سربازان آمریکایی را به خطر بیاندازد اما در این نوبت ترامپ در دام نتانیاهو افتاد و با تصور اینکه فقط یک عملیات هوایی نیاز است تا کار تمام شود نتانیاهو ترامپ را گول زد تا عملیاتی که حدود 16 سال بود آمریکاییها نقشه اش را میکشیدند انجام دهند و شواهد و قرائن نشان میدهد که هم عملیات آمریکا هم اسرائیل با شکست مفتضحانه مواجه شدند. نه اسرائیل موفق شد اهداف خود مبنی بر سرنگونی نظام و ایجاد شورش خیابانی و نابودی برنامه هستهای و دفاعی ایران را محقق کند ونه آمریکا موفق شد که تاسیات هستهای ایران را نابود کند. اینجا بد نیست به این نکته اشاره کرد، اینکه تاسیسات هستهای ایران آسیب دیدهاند نکتهای نیست که کسی روی آن اختلاف نظر داشته باشد اما اینکه آنها نابود شدهاند در واقع بحثی است که همه روی آن متفق القول هستند که اتفاق نیافتاده و ایران میتواند به راحتی به سرعت تاسیسات را بازسازی کند و یا جای دیگری کار غنی سازی خود را انجام دهد. اگر اینگونه نبود دولت آمریکا مجبور نمی شد دستگاههای امنیتی و رسانهها را تحت شدید ترین فشارها قرار دهد تا روایت حکومت را بیان کنند. اسرائیل هم تصور نمی کرد ایرانیها بتوانند طی دو سه روز خود را جمع و جور کنند و جوری به اسرائیل حمله کنند که اصلا در مخیله حمله کنندگان به ایران نگنجد. علیرغم شدید ترین سانسور نظامی و امنیتی اما همه خبرنگارانی که در اسرائیل فعالیت داشتند اذعان دارند که ایران موفق شده حد اقل سه شهر تل آویو و حیفا و بئر السبع را به غزهای دیگر تبدیل کند و اسرائیلیها همان بلایی را که سر غزه آوردهاند را در اسرائیل مشاهده کنند. مضاف بر اینها ایران در پاسخ به این حمله و خودداری مجامع بین المللی علی الخصوص آژانس بین المللی انرژی هستهای از موضع گیری در باره حمله وارد شرایط ابهام هستهای شده. شرایطی که روان همه دشمنان ایران را به هم ریخته چون آنها نمی دانند که برنامه هستهای ایران به کدام سمت و سو میرود. قبل از حمله آمریکا و اسرائیل سازمان بین المللی انرژی هستهای نسبتا اطلاعات بسیار زیادی از برنامه هستهای ایران را در اختیار داشت ومی توانست براورد کند که این برنامه به کدام سمت و سو میرود اما حالا دیگر معلوم نیست که آیا ایران به سمت ساخت بمب هستهای میرود یا نه یا اینکه اورانیومهای غنی سازی شده ایران همان مقدار سابق است یا اینکه از 60% به 90% رسیده یا مقدار این اورانیوم ها چه قدر است و... تهدید کشورهای اروپایی مبنی بر اجرای بند ماشه هم گذشته از غیر قانونی بودن آن خطرات بسیار زیادی را در پیش دارد چرا که اگر احیانا تحریمهای شورای امنیت بر علیه ایران برگردد ممکن است ایران به یکباره تصمیم بگیرد که از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای خارج شود و دکترین هستهای خود را تغییر دهد و بمب هستهای خود را آزمایش کند. نباید فراموش کرد که هدف ایران از مذاکره و رسیدن به توافق هستهای و حتی مذاکرات بعدی با آمریکاییها این بوده که تحریم ها رفع شود و سایه جنگ از ایران دور شود و اگر احیانا موجودیت ایران توسط دو کشور هستهای در خطر باشد هر منطقی ایجاب میکند که ایران بمب هستهای خود را تولید کند. وقتی تحریم ها برداشته نمیشود و جنگ هم میشود و موجودیت کشور در خطر است چه توقعی از ایران است؟ البته گزارشها از موفقیت ایران در تولید بمب الکترو مغناطیسی هم توسط رسانههای غربی منتشر شده و طبق این گزارشها اسرائیلیها تلاش داشتند پروژه را نابود کنند اما پروژه نابود نشده و ممکن است که ایران در صورتی که مورد حمله مجدد قرار گیرد اینبار از این بمب برای نابودی سامانههای دفاعی اسرائیل استفاده کند و بعد موشکهای خود را به اسرائیل پرتاب کند. در چنین شرایطی خطر حمله اتمی نیز وجود خواهد داشت که به نظر میرسد ایران مجبور خواهد بود در صورت تصمیم به استفاده از بمب الکترومغناطیسی خود قبل تر بمب هستهای خود را تولید کرده باشد تا موازنه هستهای ایجاد شده باشد و طرف مقابل جسارت استفاده از بمب هستهای بر علیه ایران را پیدا نکند. در چنین شرایطی به نظر میرسد نقش روسیه و چین برای ایجاد یک موازنه و تامین صلح در منطقه خاورمیانه امروزه بیش از پیش از حساسیت بیشتری برخوردار میباشد. در حالی که تصمیم در کشورهای غربی دست تعدادی روانی علاقه مند به کشت و کشتار و خونریزی افتاده امروزه چین و روسیه میتوانند با تامین تسلیحات ایجاد کننده موازنه قدرت در منطقه کاری کنند ایران از تولید سلاح هستهای و یا... بی نیاز شود. اگر روسیه و چین به ایران کمک کنند که تسلیحات کافی مدرن برای مقابله با هر حمله ممکن را داشته باشد و معلوم شود واقعا این تسلیحات به ایران رسیده عملا هم آمریکا و هم اسرائیل در هر حمله آتی ای به ایران مردد خواهند بود و چون احتمال حمله کاسته میشود بحث تولید تسلیحات هستهای توسط ایران هم به سایه میرود و ممکن است بعدها عقلایی در کشورهای غربی به قدرت برسند که متوجه شوند بحث و جدل با ایران فقط از طریق دیپلماسی قابل حل و فصل است. به نظر میرسد منافع استراتژیک چین و روسیه و جهان هم در این است که امروزه منطقه خاورمیانه منطقه با ثباتی باشد و ماجراجوییهای آمریکا و اسرائیل متوقف گردد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.