۹ درس از جنگ تجاری آمریکا با جهان
ساعت ۲۴ - دونالد ترامپ در ابتدای ماه آوریل به جهان اعلام کرد که وارد جنگ تجاری شده، اما بعد از آن به مدت سه ماه برای مذاکره، آتشبس اعلام کرد. اکنون این آتشبس به پایان رسیده، تعرفهها مشخص شدهاند و از ۷ اوت، جهان با واقعیتی جدید روبهرو میشود: جایی که آمریکا - بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان - از تجارت به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر دشمنان، متحدان، و حتی مردم و کسبوکارهای خودش استفاده میکند.

اما اوضاع تا چه حد وخیم است و از نخستین مرحله از جنگ تعرفهای ترامپ چه نتایجی میتوان گرفت؟در اینجا ۹ دیدگاه اصلی کارشناسان و پژوهشگران درباره این وضعیت را مرور میکنیم. ۱. ترامپ متوقف نخواهد شد
برای ترامپ، تعرفهها ابزار فشار هستند. او آنها را بدون توجه به هیچ منطقی در اقتصاد، وضع یا لغو میکند. به همین دلیل، اقتصاددانان میگویند در این «آشوب تعرفهای» هیچ هدف مشخصی وجود ندارد. در واقع هدف خود آشوب است. ترامپ در هر لحظه ممکن است چماق تعرفه را بر سر هر کسی فرود بیاورد.
برای نمونه، به «توافق» اخیر او با اتحادیه اروپا نگاه کنید. اتحادیه اروپا بزرگترین شریک اقتصادی و نزدیکترین متحد نظامی آمریکا است. آمریکا اندکی بیشتر از آنچه به اروپا صادر میکند، از آنجا کالا وارد میکند، اما در عوض اتحادیه اروپا خدمات بیشتری از آمریکا خریداری میکند، در اقتصاد و کسبوکارهای آمریکایی سرمایهگذاری میکند و به دولت آمریکا وام میدهد. بنابراین در مجموع، روابط تجاری میان دو طرف متعادل است.با این حال، ترامپ مالیات واردات بر کل کالاهای وارداتی اروپا به آمریکا را ۱۵ درصد تعیین کرد. چرا؟پل کروگمن، اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزه نوبل، میگوید: «چون صرفا دلش خواسته است. به نظر میرسد ترامپ فکر میکند که پیروز شده، و همین باعث میشود که با شدت بیشتری جنگ تجاری را ادامه دهد. » ۲. اوضاع بدتر از قبل خواهد شد،
وقتی ترامپ در روز ۲ آوریل تعرفههای وارداتی جدید را اعلام کرد، واکنش جهانی سریع و روشن بود: سرمایهها به سرعت از آمریکا خارج شد. همزمان، نرخ دلار کاهش یافت، قیمت اوراق قرضه دولتی آمریکا پایین آمد، و ارزش سهام شرکتهای آمریکایی افت کرد. ترامپ بلافاصله اعلام آتشبس کرد. اما پس از پایان این وقفه، تعرفههایی که ابتدا بسیار بالا اعلام شده بودند، در عمل تعدیل شدند؛ نه ۴۰ تا ۵۰ درصد، بلکه در حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد.
اما این رقمها همچنان بالاست. تا پیش از بازگشت ترامپ به کاخ سفید برای دور دوم ریاست جمهوری، میانگین تعرفههای وارداتی آمریکا از ۳ تا ۴ درصد فراتر نمیرفت. اکنون، بر اساس محاسبات مرکز پژوهش بودجه دانشگاه ییل، این میانگین به ۱۷ تا ۱۸ درصد خواهد رسید.
این بیشترین میزان تعرفه از دهه ۱۹۳۰ تاکنون است. مقایسههای تاریخی نوید خوبی نمیدهد: در آن زمان منازعات تجاری، آمریکا را به ورطه رکود بزرگ کشاند و جهانی که از نظر اقتصادی ویران شده بود، وارد جنگ جهانی دوم شد. ۳. قربانی اصلی جنگ تجاری ترامپ، خود آمریکاست
اقتصاددانان هشدار داده بودند که تعرفههای وارداتی، به چند دلیل اقتصاد آمریکا را به رکود خواهد کشاند. اول این که، افزایش قیمت کالاهای وارداتی باعث بالا رفتن هزینههای مصرفکنندگان و کسبوکارها میشود. در نتیجه مصرف و سرمایهگذاری کاهش مییابد. مدلسازیهای دانشگاه ییل پیشبینی میکند که قیمتها در کوتاهمدت ۱/۸ درصد افزایش یابد و این افزایش برای هر خانواده متوسط آمریکایی، معادل ۲۴۰۰ دلار هزینه اضافی در سال خواهد بود.
دوم، فضای مبهم اقتصادی باعث عقبنشینی کسبوکارها از برنامههای توسعه میشود که این امر پیشاپیش تاثیر منفی بر بازار کار گذاشته است. در حالی که پیش از این، اقتصاد آمریکا ماهانه بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار شغل جدید ایجاد میکرد، در سه ماه اخیر این رقم، بر اساس تازهترین گزارش وزارت کار آمریکا، به میانگین ضعیف ۳۵ هزار شغل کاهش یافته است.
همچنین آمارها نشان میدهند که رشد اقتصادی در آمریکا کند شده و قیمت کالاهای بادوام مانند یخچال و خودرو افزایش یافته است.اگر این روند ادامه یابد، خسارت وارد بر بودجه دولت آمریکا بیش از درآمد حاصل از تعرفهها خواهد بود؛ درآمدی که از دلایل اصلی حامیان وضع تعرفههاست. البته این درآمدها واقعا در حال افزایشاند. ۴. درآمدهای دولت آمریکا افزایش یافته، اما نه آنقدر که تاثیرگذار باشد
افزایش درآمد دولت از محل تعرفهها تعجببرانگیز نیست: تعرفه در واقع نوعی مالیات است و طبیعتا افزایش مالیات باعث رشد درآمد میشود. اما همانطور که پیشتر اشاره شد، این درآمد جدید با پیامدهای منفی همراه است: کاهش قدرت خرید مردم و کسبوکارها، کندی رشد اقتصادی، و در نتیجه افت درآمدهای کلی مالیاتی.
در عین حال، درآمدهای گمرکی در شش ماه گذشته دو برابر شده و طبق آمار رسمی، تنها در ماه ژوئن چهار برابر افزایش یافته و به ۲۷ میلیارد دلار رسیده است.اما پیتر هارل، مقام پیشین وزارت بازرگانی در دولت بایدن و پژوهشگر بنیاد کارنگی، هشدار میدهد: «در مقیاس اقتصاد آمریکا، این ۲۷ میلیارد دلار تاثیر چندانی ندارد. »
خبرگزاری رویترز هم برآورد کرده است که سهم درآمدهای گمرکی از کل درآمد دولت آمریکا از ۲ درصد پیش از آغاز جنگ تجاری، به حدود ۵ درصد رسیده است. ۵. تقریبا همه با تعرفهها مخالفاند، به جز ترامپ.
بیشتر فعالان اقتصادی با تعرفهها مخالفاند، چون نیمی از واردات آمریکا شامل مواد اولیه و قطعاتی است که در داخل کشور به محصول نهایی تبدیل میشود. افزایش هزینه تولید باعث میشود این کالاها، هم در داخل کشور و هم در بازارهای جهانی، قدرت رقابت خود را از دست بدهند.
ترامپ مدعی است که برای حمایت از تولید داخلی تعرفه وضع میکند، اما در عمل این تعرفهها شامل کالاهایی مانند موز، قهوه و دیگر محصولات گرمسیری هم میشود که طبیعتا در ایالتهایی مثل آلاسکا یا مونتانا قابل تولید نیستند.
در واکنش به این سیاستها، چند ایالت آمریکا و گروهی از لابیگران کسبوکارهای متوسط از ترامپ شکایت کردهاند. دادگاه بدوی رای را به نفع آنها صادر کرد، اما ترامپ موفق شد اجرای حکم را تا صدور رای نهایی به تعویق بیندازد.
این پرونده سرانجام به دیوان عالی خواهد رفت، جایی که قضات وفادار به ترامپ در اکثریت هستند. با این حال، احتمال غیرقانونی شناخته شدن تعرفهها در داخل آمریکا، دست شرکای تجاری واشنگتن را در میز مذاکرات بازتر و اعتماد به نفسشان را بیشتر کرده است. ۶. «توافقهای» ترامپ زودگذرند و آمارها غیرواقعی
ترامپ در دوره ۹۰ روزه وقفه تعرفهای وعده داده بود که با ۹۰ کشور، ۹۰ توافق تجاری امضا خواهد کرد. اما در عمل، فقط چند «توافق» با حدود ده شریک تجاری امضا شد. جزئیات این توافقها در بهترین حالت مبهم و آمارهایی که کاخ سفید با افتخار اعلام کرده، برای کارشناسان پرسشبرانگیز است.
برای مثال ترامپ پس از توافق با اتحادیه اروپا اعلام کرد که اروپا در سه سال آینده ۷۵۰ میلیارد دلار منابع انرژی از آمریکا خواهد خرید، یعنی سالی ۲۵۰ میلیارد دلار.
در حال حاضر کل واردات انرژی اروپا از آمریکا نهایتا به ۱۵۰ میلیارد دلار در سال میرسد، و هیچ راهی برای دو برابر کردن این رقم بدون ایجاد تکانههای شدید در بازار جهانی انرژی وجود ندارد.
اما یک مشکل دیگر هم وجود دارد. مقامهای اتحادیه اروپا وعده دادهاند واردات انرژی از آمریکا را افزایش دهند، اما آنها در عمل نمیتوانند به شرکتهای خصوصی اروپایی دستور بدهند که نفت و گاز خود را دقیقا از کجا بخرند.
و مهمتر از همه این که ترامپ ممکن است فردا نظرش عوض شود، از چیزی دلخور شود و همان توافقی را که تازه امضا کرده، یکطرفه لغو کند. او پیش از این برای گرفتن امتیازهای جدید، تمام توافقنامههای تجارت آزاد با کشورهایی مانند مکزیک، کانادا، کره جنوبی و دیگران را نقض کرده است، در حالی که برخی از این توافقها را خودش در دوره قبلی ریاستجمهوریاش امضا کرده بود. ۷. تعرفهها قدرت ترامپ را تقویت میکنند
تعرفههای وارداتی به ضرر مردم آمریکاست، اما به سود ترامپ. این تعرفهها به او امکان میدهد بر کشورهای دیگر فشار وارد کند و در داخل کشور نیز درآمد مردم و شرکتها را به نفع دولت فدرال - و شخص خودش - بازتوزیع کند.
پل کروگمن، اقتصاددان برنده نوبل، میگوید: «تعرفهها عملا نوعی مالیات بر فروش هستند. این مالیات، درآمد واقعی اقشار کمدرآمد را حدود ۱/۵ درصد کاهش میدهد، در حالی که کاهش سایر مالیاتها معمولا به نفع ثروتمندان تمام میشود. »
در واقع این مالیات جدید را مصرفکنندگان و کسبوکارها میپردازند. در نتیجه جیب آنها خالیتر و دست دولت، به رهبری ترامپ، پرتر میشود. و این ترامپ است که تصمیم میگیرد پولهای جمعآوریشده از مردم و واردکنندگان را به چه کسانی بازگرداند.
هواداران ترامپ در کنگره حتی پیشنویس لایحهای را تهیه کردهاند که بر اساس آن چکهایی از طرف ترامپ به عنوان «جبران خسارت» ناشی از تعرفهها برای مردم آمریکا فرستاده شود؛ تعرفههایی که خود مردم آنها را پرداخت کردهاند.
اما فراتر از این بازتوزیع پول از بخش خصوصی به دولت، تعرفهها برای ترامپ یک اهرم قدرت بسیار مهم دیگر نیز به همراه دارد: در ساختار فعلی، این رئیسجمهور است که به تنهایی تصمیم میگیرد علیه چه کشوری تعرفه وضع کند و به چه کشوری معافیت بدهد.
این روند کاملا مبهم است. خبرگزاری اقتصادی بلومبرگ محاسبه کرده که ترامپ تا کنون برای بیش از یک تریلیون دلار واردات، معافیت صادر کرده است.بزرگترین بهرهمندان این معافیتها شرکتهایی چون لنوو چین، سامسونگ کره جنوبی، شرکتهای نفت و گاز، استخراجکنندگان بیتکوین و صنایع دارویی بودهاند. ۸. اروپا ضعیف به نظر میرسد. پوتین مقصر است
اروپا توانسته نرخ نسبتا مطلوب ۱۵ درصدی تعرفه واردات برای کالاهایش را به دست آورد، اما در ازای آن تصمیم گرفت وارد رویارویی مستقیم با ترامپ نشود و «سلاح تجاری» آمادهاش را کنار بگذارد، چرا که کمکهای آمریکا برای حفاظت از اروپا در برابر تجاوز احتمالی روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین حیاتی است.
پل کروگمن مینویسد: «اروپا امتیاز چشمگیری نداد، اما وانمود کرد که داده و از اقدامات تلافیجویانه صرفنظر کرد، با اینکه کاملا حقش بود، چون آمریکا عملا همه توافقنامههای قبلی را نقض کرده بود. »او هشدار میدهد: «نتیجه این شد که اتحادیه اروپا امروز ضعیف به نظر میرسد و این برای بحرانهای واقعی مثل حمایت از اوکراین، بسیار خطرناک است.» ۹. چین قدرتمند ظاهر شد، چون ترامپ چنین خواست
در نقطه مقابل اروپا، چین برنده دور فعلی جنگ تجاری با ترامپ به نظر میرسد. در حالی که رئیسجمهور آمریکا جنگ تعرفهای را اساسا با هدف مقابله با چین، مهمترین رقیب اقتصادی و نظامی واشنگتن، آغاز کرده بود، در ادامه تمرکز خود را از پکن برداشت و آن را به کشورهای دیگر، از جمله نزدیکترین متحدان ایالات متحده، معطوف کرد. در برابر چین اما آتشبسی تا اواسط ماه اوت اعلام شد.
به نظر میرسد این وقفه چند ماه دیگر هم تمدید شود، چرا که ترامپ امیدوار است پاییز امسال دیداری رو در رو با شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، داشته باشد. پروفسور گراهام الیسون، کارشناس ارشد روابط چین و روسیه در دانشگاههاروارد، میگوید: «پیشبینی من این است که ترامپ در آن نشست همه را شگفتزده میکند و آغاز دورهای تازه از دوستی با چین را اعلام خواهد کرد. »
«با توجه به اینکه ترامپ به میراث سیاسی خود فکر میکند، توافقی با چین که پایهگذار نظمی نوین در آسیا باشد، میتواند این فرصت را برایش فراهم کند که در تاریخ به عنوان یک صلحساز بزرگ شناخته شود. »
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.