رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 657082

در باره پیامدهای پارادایم

ساعت 24 -گاهی یک سخنران منظورش از پارادایم، جهان‌بینی ایدئولوژیک حاکم بر نظام سیاسی مانند نگاه کلان به سیاست و روابط اجتماعی است. گاهی طرز نگاه کلی حکومت به مسائل، مثل نگاه امنیت‌محور یا توسعه‌محور، و گاهی اصول بنیادین سیاست‌گذاری، مثلاً تقدم عدالت بر رشد اقتصادی یا برعکس، منظور است.

گروه دیگری که نمونه آن را در سخنرانی یک روشنفکر دینی دیدم، منظورشان از پارادایم، بیشتر باور‌های فلسفی یا دینی است که سیاست‌ها را شکل می‌دهند، مثل نگاه خاص به ماهیت جامعه یا نقش حکومت در اداره جامعه. در یک نگاه کلی‌تر که پس از جنگ تقویت شد، برخی به اجماع نخبگان سیاسی یا کارشناسان حول یک مسیر کلی، پارادایم می‌گویند. برخی نیز الگو‌های کوچک‌تر یا الگوواره‌های خاصی را در ذهن دارند و به دنبال آن هستند.

می‌بینیم که گویی هرکسی پشت این واژه، سنگر متفاوتی گرفته است. ظاهراً به‌نظر می‌رسد برخی با این واژه دنبال تغییرات جزئی و برخی دنبال تغییر نظام هستند. برای آنان که دنبال تغییرات اساسی هستند، گفتن «تغییر پارادایم» از بیان صریحی مثل «تغییر نظام» کم‌خطرتر است، چون ابهام دارد و می‌توان آن را انکار کرد.

جذابیت آکادمیک این واژه نیز به منتقدان اجازه می‌دهد حرف‌هایشان را علمی و غیرشخصی جلوه دهند (و این به‌نظرم بسیار برای آنان مهم است). بخش‌های رادیکال این جریان وقتی از «تغییر پارادایم» حرف می‌زنند، اما همزمان از «حاکمیت غیرپاسخگو»، «فساد ساختاری» یا «ناکارآمدی نظام» می‌گویند، به نظر می‌رسد منظورشان فراتر از تغییر سیاست‌های جزئی است.

اما در فضای سیاسی اصلاح‌طلبی کمتر صداقت دیده‌ام و برای همین معتقدم تغییر پارادایم برای گویندگان بیشتر فقط نوعی رسیدن به مقاصد دست‌دوم و گرفتن برخی مناصب قدرت است تا یک تغییر بزرگ. آنان به‌خوبی می‌دانند که تغییر بزرگ به‌مثابه یک انقلاب یقه خود آنان را نیز کمتر از مخالفان‌شان نخواهد گرفت.

روزنامه جوان 

پس «پارادایم‌گویی» آنان- اگر دست‌کم معنایی نزدیک به هم در ذهن داشته باشند- هدفش همین دستاورد‌های کوچک غیرملی است. در عین‌حال برخی با صراحت مشخص می‌کنند (مثل روزنه‌گشاها) که فقط به دنبال اصلاحات درون‌سیستمی مانند تعدیل سیاست‌های اقتصادی بدون تغییر قانون اساسی هستند. این ایده‌ها در مجموع مربوط به قشر نخبگانی است. در این فضا هستند کسانی که این اصطلاح را صرفاً پس از مد روز شدن و بدون پشتوانه فکری به کار می‌برند و هرگاه از مد افتاد، آن‌ها نیز کنار می‌گذارند!

در هر حال این یک ضعف آشکار است که گاهی پس از یک شوک یا بحران مثل جنگ یا نارضایتی‌ها، عده‌ای پشت واژه‌ای که در زمان تولدش پر از ابهام و نارسایی مفهومی بوده سنگر می‌گیرند و از جامعه نیز انتظار دارند تا آنان را درک کنند و آنان را در مقاصد خود همراهی ک

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها