چاره کار عفو عمومی است
در این چند دهه بسیاری از کسانی که احضار، بازداشت، محکوم و زندانی شدهاند از ابوابجمعی همین انقلاب هستند. به علاوه تا حالا دیدهاید که کسی خواهان آزادی دزد و قاتل و فاسد مالی شود؟ حتی به آزادی و مرخصی آنان هم اعتراض میشود؟ آیا اینها نزد مردم محبوب هستند؟ پس چرا برای این دسته از محکومان و زندانیان مشهور به سیاسی ماجرا بر عکس است و اغلب محبوبیت بیشتری پیدا میکنند؟
همین که چنین رفتارهایی جرم دانسته و مجازات شود برای کشور و نظام سیاسی خوب نیست. این حرف من به معنای درستی مواضع و رفتار اینگونه محکومان و زندانیان نیست. ولی راه مقابله با هر سخنی ولو نادرست کشاندن آنان به دادگاه و زندان و شلاق نیست.
پیشنهاد میکنم با یک رویکرد متینتری که با معیارهای عمومی سازگار باشد تمامی این پروندهها را دوباره بررسی کنید و جز مواردی که به طور قانونی احساس شود که محکومیت حق آنان است، بقیه را آزاد کنید. راهحل قانونی آن نیز عفو است و نیاز به دادرسی دوباره نیست.
این شیوهها پاسخ نمیدهد. دیدم پس از جنگ اخیر جوان تحصیلکردهای (کلهرودی) را به علت نقدی منطقی، فوری بازداشت و البته سپس با قرار او را آزاد کردند ولی اینها نتیجه عکس دارد. نظام سیاسی باید دایره خطوط قرمز برای بقای خود را گسترش بدهد.
اطمینان نسبی دارم که آقای اژه ای اینها را به خوبی متوجه میشوند. بسیاری از نقدهای حتی نادرست امروز محصول ممنوعیت طرح آنها در گذشته بوده است که امروز امکان پاسخگویی هم ندارد.
بسیاری از فسادها و ناکارامدیها مستقیما ناشی از فضای انسدادی گذشته هستند. بسیاری از سیاستها و تصمیمات نادرست نیز محصول محدودیتهای رسانهای گذشته بودند. امروز سررسید آن محدودیتها است. ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. همین امروز اقدام کنید و برای فردا نگذارید.
عباس عبدی- اعتماد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.