رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 659402

«روحانی‌ستیزی» در مجلس

شدارهای رئیس‌جمهور پیشین آب در خانه تندروهای مجلس بود؛


ساعت 24 - در روزهایی که کشتی سیاست ایران در امواج سهمگین چالش‌های داخلی و خارجی دست و پا می‌زند، حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین، بار دیگر موجی از واکنش‌ها را در میان جریان‌های تندرو مجلس و محافل سیاسی برانگیخته است.

روحانی بیش از چهار دهه تجربه در حساس‌ترین مناصب امنیتی و سیاسی، این روزها در قامت یک ناظر منتقد ظاهر شده، عملکرد مجلس و ساختار حکمرانی را زیر سوال برده و از پیامدهای سیاست‌های جاری، به‌ویژه در عرصه داخلی و خارجی، سخن گفته است.

این اظهارات، که از عدم نمایندگی واقعی مردم در تصمیم‌گیری‌ها تا انتقاد از حضور نظامیان در اقتصاد و جهت‌گیری شرق‌گرایانه در سیاست خارجی را دربرمی‌گیرد، با خشم و حملات بی‌سابقه نمایندگان تندرو مجلس مواجه شده، تا جایی که شعار «محاکمه» و «مرگ بر فریدون» در صحن علنی مجلس طنین‌انداز شده است.  

نقد ساختار حکمرانی و صدای مردم

حسن روحانی در تازه‌ترین پیام ویدئویی خود، با تاکید بر اینکه «غرق شدن این کشتی، غرق شدن همه است»، به نقد صریح ساختار حکمرانی پرداخت. او مشروعیت تصمیمات مجلس را زیر سوال برد و پرسید که مجلس تا چه میزان نماینده واقعی مردم است، در حالی که ۸۰ تا ۹۰ درصد مردم با تصمیمات آن مخالف هستند.

روحانی، قانون‌گذاری برخلاف نظر اکثریت قاطع مردم را بی‌ارزش دانست و هشدار داد: «اگر حکمرانی تغییر نکند، خود حکمرانان تغییر خواهند کرد. » این سخنان، تنها یک انتقاد ساده نبود، بلکه بازتابی از درکی عمیق از شکاف میان حاکمیت و ملت بود که در سال‌های اخیر به وضوح خود را نشان داده است. 

حسن روحانی که خشم تندروهای بهارستان را برانگیخته است، در سخنرانی اخیر خود با انتقاد شدید از وضعیت حکمرانی و مشروعیت مجلس، هشدار داد که شکاف میان حاکمیت و مردم به حدی رسیده که بقای کشور را تهدید می‌کند. او تاکید کرد که اگر رویکرد حکمرانی تغییر نکند، حکمرانان تغییر خواهند کرد و «غرق شدن این کشتی، غرق شدن همه است»، که نشان‌دهنده واقعیت بحران موجود و لزوم بازنگری در سیاست‌هاست

خشم تندروها؛ برچسب وادادگی 

اظهارات روحانی، همانطور که انتظار می‌رفت، با واکنش‌های تند و خشم‌آلود جریان خالص‌ساز و نمایندگان تندرو مجلس مواجه شد. این طیف، که سال‌هاست روحانی را به «وادادگی» در برابر غرب متهم می‌کنند، این بار نیز با برچسب‌های مشابه به میدان آمدند.

امیرحسین ثابتی، نماینده حداقلی تهران در مجلس، در نطقی تند، روحانی را «منفورترین سیاستمدار ایران» خواند که «همچنان زبانش دراز است.» او با اشاره به انتقاد روحانی از تصمیمات مجلس، او را به «درد آمدن» از فساد «بانک آینده» متهم کرد و پرسید: «نکند اینجا هم منافعی وجود دارد؟

» ثابتی همچنین فاجعه آبان ۹۸ را به گردن روحانی انداخت و گفت اگر مردم برایش مهم بودند، درباره «اسنپ‌بک» از آن‌ها نظرسنجی می‌کرد. او درنهایت خواستار رسیدگی قوه قضائیه به «سوءفعل‌های حسن روحانی» شد تا او «به جایگاه اصلی‌اش که پشت میله‌های زندان است برسد. » این سخنان، بلافاصله پس از نطق ثابتی، با شعارهای «محاکمه» و «مرگ بر فریدون» از سوی تعدادی از نمایندگان رادیکال مجلس همراه شد که نشان از اوج‌گیری تقابل دارد.

حمید رسایی، دیگر نماینده تندرو مجلس با اشاره به دولت‌های روحانی گفت که ۸ سال کرنش و التماس در برابر آمریکا، نتیجه‌ای جز تهدید، تحریم‌های سنگین و توهین بیشتر برای کشور نداشته است.

محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، نیز در اظهاراتی مشابه، مواضع روحانی و ظریف را «غیرمسئولانه» خواند و مدعی شد که این مواضع «روند همکاری‌های راهبردی ایران و روسیه را تحت‌تاثیر قرار داده است.» او با تاکید بر اینکه «دستاوردهای ملی کشور با حمایت شرکای جهانی به ثمر نشسته»، از همه جریان‌های سیاسی خواست که منافع ملی را بر مصالح جناحی مقدم دارند.

 تکرار ادعاهای شاذی نظیر محاکمه چهره‌هایی چون ظریف و روحانی، نه به گویندگان آن وجاهت می‌دهد و نه گره از کار رقابت سیاسی می‌گشاید؛ بلکه تنها بر عمق بحران و شکاف‌های موجود می‌افزاید. این رویکرد حذفی، که به جای رقابت منصفانه و ارائه استدلال، به تخریب و حذف فیزیکی و سیاسی متوسل می‌شود، در بلندمدت به بی‌اعتمادی عمومی و کاهش مشارکت سیاسی منجر خواهد شد

این ادعای قالیباف، سوالات جدی را مطرح می‌کند که چگونه دو دولتمردی که هیچ سمت رسمی ندارند، صرفاً با اظهارنظر خود می‌توانند به «مسیر همکاری راهبردی با روسیه لطمه بزنند»؟ آیا روس‌ها از نظرات تک تک شهروندان ایرانی و مسئولان سابق ناراحت می‌شوند و به این دلیل قطع ارتباط می‌کنند؟

احمد زیدآبادی، فعال سیاسی در واکنش به انتقاد قالیباف از روحانی و ظریف نوشت: «در هیچ جای دنیا اظهارنظر مقام‌های سابق، لطمه‌ای به روابط دولت‌ها وارد نمی‌کند. » او تاکید کرد: «اگر چنین شرطی وجود داشته باشد، معنایی جز رابطه‌ای استعماری و تحقیرآمیز ندارد. » این نوع اتهام‌زنی، به نظر می‌رسد بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، تلاشی برای سرکوب صدای منتقدان و توجیه سیاست‌های فعلی است. 

چگونه می‌توان روسیه را «شریک راهبردی» نامید، در حالی که تمامی شش قطعنامه تحریمی ایران در شورای امنیت سازمان ملل با رای مثبت این کشور همراه بوده است؟

آیا شریک راهبردی، در زمان صلح تحریم می‌کند، در زمان جنگ ایران سلاح می‌گیرد و در جنگ ایران تماشاچی است؟ این پرسش‌ها، ادعای لطمه زدن دو دولتمرد سابق به چنین «همکاری راهبردی» را بی‌اساس جلوه می‌دهد و نشان می‌دهد که نارضایتی از روحانی و ظریف، ریشه‌های عمیق‌تری دارد تا نگرانی از روابط با روسیه. به نظر می‌رسد این نوع اتهام‌زنی، بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، تلاشی برای سرکوب صدای منتقدان و توجیه سیاست‌های فعلی است.

توسعه ایرانی 

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها