طالبان نقشه تهران را محو کرد
ساعت 24 -در شرایطی که منطقه غرب آسیا بیش از هر زمان دیگری نیازمند اجماع و همکاری برای مقابله با تهدیدات مشترک امنیتی و اقتصادی است، ابتکار ایران برای برگزاری نشست ویژه کشورهای همسایه افغانستان در تهران، بار دیگر بر قصد ثباتآفرینی کشورمان در معادلات منطقهای صحه گذاشت.
با این حال، عدم حضور نمایندگان حکومت طالبان در این نشست مهم، که با هدف یافتن راهحلهای پایدار برای ثبات افغانستان و رفع تنشهای مرزی طراحی شده بود، نه تنها یک علامت سوال بزرگ در برابر سیاست خارجی کابل قرار داد، بلکه پرده از مجموعهای از تناقضات و بدعهدیها برداشت که روابط دیرینه دو کشور همسایه را تحتالشعاع قرار داده است.
نشست ویژه کشورهای همسایه افغانستان که به میزبانی تهران و با حضور نمایندگان ویژه پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، چین و روسیه برگزار شد، تلاشی بود برای احیای فرمتهای منطقهای که دو سالی به دلیل تحولات داخلی افغانستان متوقف شده بودند.
اما واکنش وزارت خارجه طالبان، لحنی متفاوت و توجیهگرایانه داشت. ضیاء احمد تکل، رئیس اطلاعات و روابط عامه این وزارتخانه، ضمن تایید دریافت دعوت، دلیل عدم شرکت را اینگونه بیان کرد که حکومت طالبان «از طریق سازمانهای منطقهای، فرمتها و همچنین مکانیسمهای دوجانبه، به طور مداوم روابط فعال با همه کشورهای منطقه دارد» و به توسعه تفاهم و همکاریهای منطقهای باور دارد.
تحلیلگران معتقدند که غیبت طالبان در تهران، بیش از آنکه ناشی از اطمینان به مکانیسمهای دوجانبه باشد، نشانهای از عدم تمایل این حکومت برای قرار گرفتن در معرض فشار جمعی منطقهای است. حضور در نشستی که در آن، کشورهای همسایه میتوانند به طور هماهنگ، مطالبات خود (از جمله در مورد حقآبه، امنیت مرزها و تشکیل دولت فراگیر) را مطرح کنند، برای ساختار متزلزل طالبان که فاقد مشروعیت فراگیر است، دشوار مینماید.
بازی نامتقارن پاکستان
تحلیلگران معتقدند که درگیری میان طالبان و پاکستان، یک جنگ نامتقارن است. طالبان با فقدان مشروعیت بینالمللی و ضعف ابزارهای حکمرانی، در موضع تدافعی قرار دارد. در مقابل، پاکستان مجموعهای از کارتهای اطلاعاتی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک را در اختیار دارد که میتواند علیه طالبان استفاده کند. ترکیب فشارها، ریسک تبدیل تنش به یک بحران فراگیر را برای افغانستان بالا میبرد.
استقبال هر دو طرف درگیر (طالبان و پاکستان) از نقش میانجیگرانه تهران، نشان میدهد که مسیر صلح پایدار میان این دو کشور، از پایتخت ایران میگذرد. ایران با بهرهگیری از ظرفیتهای خود، از جمله ارتباط گسترده با هر دو طرف و نفوذ فرهنگی و اجتماعی، میتواند فضای اعتمادسازی را ایجاد کند
اما در حال حاضر به نظر میرسد که طالبان قصد ندارد در جمعی بزرگتر از دیدار سه جانبه حضور داشته باشد. با این حال اگر ابتکار منطقهای تهران برای حل و فصل بحران رابطه بین طالبان و پاکستان با موفقیت همراه شود، این الگو میتواند به سایر مناقشات منطقهای نیز تعمیم پیدا کند و وزنه «ابتکارات منطقهمحور» را در مقایسه با نسخههای تجویزشده فرامنطقهای افزایش دهد. این امر، میدان مانور قدرتهای بزرگ و بازیگران فرامنطقهای مانند آمریکا را به طور قابل ملاحظهای محدود خواهد کرد.
دو راهی طالبان
سیاستهای متناقض طالبان، از یک سو رد دعوت تهران برای نشست همسایگان و از سوی دیگر استقبال از میانجیگری ایران در بحران با پاکستان، نشاندهنده سردرگمی و دوگانگی در ساختار حکومتی کابل است. جالب آنکه تشدید تنش میان طالبان و پاکستان، میتواند به طور ناخواسته منافع اقتصادی برای ایران به همراه داشته باشد. اگر اظهارات برخی مقامهای طالبان، مانند ملا عبدالغنی برادر، مبنی بر ضرورت کاهش یا قطع روابط تجاری با پاکستان عملی شود، وزن مبادلات تجاری کابل با تهران افزایش مییابد. این امر نقش مسیرهای جایگزین، به ویژه بندر چابهار، را پررنگتر میکند؛ بندری که اخیراً ایالات متحده معافیت تحریمی شش ماههای برای آن صادر کرده است، و این میتواند دست ایران و هند را در رقابتهای ترانزیتی منطقه بازتر کند.
با این حال، ایران به دلایل امنیتی و راهبردی، ثبات منطقهای را بر منافع اقتصادی کوتاهمدت ترجیح میدهد. بیثباتی در مرزهای افغانستان و پاکستان میتواند تاثیر منفی بر امنیت ایران داشته باشد، بهویژه در حوزه قاچاق مواد مخدر و مهاجرتهای گسترده. طالبان در حال حاضر با چالشهای متعددی از جمله فقدان مشروعیت بینالمللی، ضعف ابزارهای حکمرانی و وابستگی به منابع ناامن روبهرو است. این گروه برای نجات بلندمدت خود، چارهای جز پذیرش همکاریهای منطقهای ندارد. اما عدم همگونی داخلی و وجود جناحهای مختلف در طالبان، فرآیند تصمیمگیری را پیچیده کرده است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.