خاموشی چراغها در تولیپرس
در کارخانه تولیپرس، امروز تنها حدود ۱۰۰ کارگر باقیماندهاند؛ کارگرانی که از مردادماه سال جاری تاکنون، بیش از پنج ماه است حقوقی دریافت نکردهاند و در وضعیت بلاتکلیفی کامل به سر میبرند. نه تولیدی در جریان است، نه وضعیت شغلی آنها روشن شده و نه پاسخ شفافی درباره آینده کارخانه ارائه میشود.
ای
این کارگران هر روز به واحدی مراجعه میکنند که عملاً از مدار تولید خارج شده، اما معیشتشان همچنان به آن گره خورده و قطع این پیوند، به معنای فروپاشی کامل زندگی آنهاست.
این وضعیت، در کارخانهای رقم خورده که نام آن با حافظه صنعتی ایران پیوند خورده است. تولیپرس، وابسته به هلدینگ داروگر و مستقر در شهرک صنعتی البرز قزوین، سالها یکی از ارکان اصلی صنعت شوینده کشور به شمار میرفت.
مجموعهای که با بیش از ۱۲۰۰ کارگر فعالیت میکرد، برندهایی چون «جام» و «دریا» را به بازار معرفی کرد و محصولاتش به حدود ۲۰ کشور جهان صادر میشد. امروز اما از آن ظرفیت عظیم انسانی، تنها جمعی اندک باقیماندهاند و همان تعداد نیز ماههاست بدون دستمزد، نظارهگر خاموشی خطوط تولید هستند.
بررسیهای میدانی و اسناد در اختیار خبرنگار ایلنا نشان میدهد بحران کنونی تولیپرس نه حاصل تحریم است و نه نتیجه فقدان بازار یا تکنولوژی؛ بلکه پیامد مستقیم واگذاری این واحد صنعتی در سال ۱۳۸۹به بخش خصوصی و سپردن آن به افراد فاقد اهلیت است. واگذاریای که بهجای احیای تولید، مسیر کارخانه را به سمت انباشت بدهی، توقف فعالیت و بیثباتی نیروی کار سوق داد و تولیپرس را از یک ظرفیت راهبردی، به مسئلهای مزمن تبدیل کرد.
آنچه امروز در تولیپرس جریان دارد، صرفاً یک اختلاف مدیریتی یا بحران مالی مقطعی نیست؛ بلکه زنجیرهای از تصمیمات نادرست پس از واگذاری است که به خاموشیِ تقریبیِ یکی از بزرگترین ظرفیتهای صنعت شوینده کشور انجامیده است.
تضاد میان ظرفیت ۳۲۰ هزار تنی و سفره خالی کارگران
نخستین پرسش در مواجهه با بحران تولیپرس این است: چگونه شرکتی با ظرفیت تولید سالانه ۳۲۰ هزار تن، شامل ۲۰۰ هزار تن پودر شوینده و ۱۲۰ هزار تن محصولات مایع، از پرداخت حقوق حدود ۱۰۰ کارگر باقیمانده خود عاجز مانده است؟ برای درک ابعاد این تناقض، کافی است ظرفیت تولید رقبای فعال بازار بررسی شود؛ «پاکسان» با حدود ۱۵۰ هزار تن و «اکتیو» با نزدیک به ۱۲۰ هزار تن ظرفیت سالانه، در حال فعالیت هستند، در حالی که تولیپرس بهتنهایی ظرفیتی بیش از دو برابر آنها دارد اما خطوط تولیدش تقریباً خاموش مانده است.
ابعاد این تراژدی زمانی روشنتر میشود که بدانیم تولیپرس به دو خط تولید پیشرفته و نوی آلمانی مجهز است؛ تجهیزاتی که در سال ۱۳۸۹، درست پیش از واگذاری شرکت، با ارز ۸۰۰ تومانی وارد کشور شدهاند. این خطوط که هنوز حتی یکبار هم راهاندازی نشده و همچنان پلاستیکپیچ در انبارها نگهداری میشوند، در حالی خاک میخورند که کارگران کارخانه از مردادماه سال جاری تاکنون، یعنی بیش از پنج ماه، هیچ حقوقی دریافت نکردهاند. به گفته کارگران، این وضعیت حتی به ابزاری برای فشار بر دولت جهت دریافت امتیازات زیرساختی مانند آب، برق و گاز تبدیل شده است.
تبارشناسی یک سقوط؛ از واگذاری تا تصاحب برندها
ریشه بحران تولیپرس به سال ۱۳۹۰ بازمیگردد؛ زمانی که این شرکت از مجموعه سرمایهگذاری البرز جدا و با قیمتی نازل به بخش خصوصی و فردی به نام بیژن اسماعیلی واگذار شد. گزارشها نشان میدهد خریدار، با توسل به ترفندهای حقوقی و با طرح ادعای «عدم شفافیت صورتهای مالی فروشنده»، از پرداخت بخش قابلتوجهی از بدهیها و اقساط خرید خودداری کرده است؛ روندی که از همان ابتدا، مسیر کارخانه را به سمت بحران سوق داد.
پیامد این روند امروز بهروشنی قابل مشاهده است. تولیپرس حتی مالک برندهای نوستالژیک و شناختهشده خود نیز نیست. برندهایی چون «جام»، «دریا»، «شوما»، «ریکا» و «داروگر» به دلیل بدهیهای سنگین به شرکت پخش البرز واگذار و ارزشگذاری شدهاند. این وضعیت، به معنای وقوع فاجعهای مضاعف است: کارخانهای که نه تولید دارد و نه اختیار نامهای تجاریای را که دههها با آنها شناخته میشد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.