قصه عجیب دیپلماسی استانی
ساعت 24 یکم- روزهای سخت و ترسناکی برای ایرانیان پدیدار شده و مردم نمیدانند با این روزگار ناجور چطور رفتار کنند. عجب شروع دهشتناکی. چه میخواهید در این چارچوب بنویسید؟ در پرسش امروز به داستان تازهساختهشدهای به اسم دیپلماسی استانی که در زمستان۱۴۰۳ از سوی وزارت خارجه اختراع شده و در روزهای تازهسپریشده دنبال شد میپردازیم.
دوم- مگر چه اتفاقی افتاده که یاد این داستان افتادهاید؟ واقعیت تلخ این است که گویا وزارت خارجه به هر دلیل که رکود در دیپلماسی بینالملل یکی از آنهاست میخواهد تنگناهای اقتصادی ایران را از مسیر دیپلماسی استانی برطرف کند. عباس عراقچی، وزیر خارجه دولت چهاردهم به اصفهان رفته و در جمع بازرگانان و صاحبان بنگاههای اقتصادی درباره لزوم فعال شدن دیپلماسی استانی و دیپلماسی حرف زده است.
سوم- حالا وی و دیگرانی که این رویای تازه را آفریدهاند تعریفی قابل قبول از اینکه دیپلماسی استانی چیست ارائه کردهاند؟ حقیقت این است که تعریف قابلاعتنایی که بشود از دل آن به هدفهای کمی و کیفی ویژهای دست یافت ارائه نشده است.
چهارم- بالاخره رییس دیپلماسی جمهوری اسلامی از پایتخت عزم سفر کرده و به اصفهان رفته تا چیزی بگوید. او چه گفته است؟ وزیر امور گفته است که باید از ظرفیتهای استانی برای دور زدن تحریمها استفاده شود… هنوز از این ظرفیتها استفاده نشده است… ماموریت نخست، تلاش برای رفع تحریمهاست ما باید بپذیریم که تحریم وجود دارد اما همزمان بپذیریم که با تحریم هم میتوان کشور را اداره کرد… وزارت خارجه راههای غیرتحریمی را نشان میدهد و…
پنجم- معلوم است که اینها کلیاتی است که همیشه زده میشود. پرسش شما از آقای عراقچی چیست؟ از وی میپرسیم آیا میدانید ته خط همه راهها و حرفها و آرزوها این است که کالاهای ایرانی صادر شوند و دلار وارد کشور شود؟ از وی باید پرسید بهتر نیست زور دیپلماسی را برای بازکردن راه اصلی بگذارید؟
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.