رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 296130

لاریجانی و باهنر پیش به‌سوی پاستور 1400؟

ساعت24-با نگاهی به پیشینه سیاسی مرد لابی های مجلس، چندان دور از ذهن نیست که روزی بتوان باهنر را در لیست گزینه های احتمالی 1400 جای داد اما ...

655559
نزدیکی به علی لاریجانی، قرار گرفتن در جایگاه دبیرکلی جبهه پیروان و توانایی خاص برای نقش آفرینی در قالب یک«لابی من»، متغیرهایی هستند که موجب می شوند تا در معادلات سیاسی کشور، همیشه پای مهندس کاربلد اصولگرایان در میان باشد.

از محمدرضا باهنر صحبت می‌کنیم، مردی که نه تنها در زمان حضور مستمرش در مجلس چشم ها دائما به سمت تحرکات سیاسی اش، می چرخید بلکه زمانی که بی سروصدا کیفش را برداشت و از مجلس خداحافظی کرد، بسیاری به تجزیه و تحلیل این نیامدن پرداختند.

بسیاری خداحافظی باهنر از مجلس نهم و ثبت نام نکردن در انتخابات مجلس دهم را ناشی از زیرکی و شم سیاسی او میدانستند، چه آنکه مجلس دهم اجازه حضور به بسیاری از ژنرال های اصولگرا مجلس قبلی همچون حدادعادل و توکلی را نداد و آنها را محکوم به شکست کرد.

همین هم بود که تحلیل‌گران سیاسی این نیامدن باهنر را به حساب پیشگویی سیاسی او به عنوان لابی من قهار مجلس ثبت کردند، اما او در این رابطه چند ماه بعد از تشکیل مجلس دهم گفته بود:« هم شوخی و هم جدی میگویم که شما 28 سال راهی را برو، اگر حوصله کردی که در سال بیست و نهم هم این راه را بروی، به من توصیه کن.در واقع این اقدام بنده یک سوزن بانی برای تغییر ریل بود، وگرنه ما قاعدتا بازنشستگی نداریم. ما امید داریم تا زمان حیات، ان شاءالله از پیگیری و تلاش برای اصول و اهداف نظام غفلت نکنیم و حس بازنشستگی نداشته باشیم. اما اینکه حتما این خدمت باید در مجلس باشد، قاعدتا اینگونه نیست. به این دلیل بنده ثبت نام نکردم و ان شاءالله کارهای دیگر انجام می‌دهم. »

اما این خداحافظی از مجلس نهم و نیامدن در صف داوطلبان مجلس دهم، نقطه پایانی برای حاشیه های سیاسی باهنر نبود. این سیاستمدار کهنه کار کرمانی در 28 سال حضورش در مجلس، آنچنان «چم و خم» بازی های سیاسی را یاد گرفته بود که حتی خروجش از مرکز توجهی به نام مجلس، موجب فراموشیش در قامت یک «بازیگر بالقوه»برای «نقش اول سیاست» نشده است.

*انتخابات 96؛ اولین محفل برای هنرنمایی باهنر دور از مجلس

«خداحافظی از مجلس؛ سلام به پاستور» این جمله کلیدی برای تحلیل رفتار سیاسی باهنر بعد از خداحافظی از مجلس دهم، بارها و بارها تکرار شد.

انتخابات 96، اولین رویداد سیاسی بعد از مجلس دهم بود، همین موضوع موجب شد تا بسیاری در تلاش باشند تا قبایی جدید برای باهنر دوخته و آهسته آهسته صندلی پاستور را به او تعارف زده و باهنر را در مقابل روحانی قرار دهند.

کار به جایی رسید که نه تنها اصولگرایانی همچون ناصر ایمانی از احتمال حضور باهنر در انتخابات 96 سخن می گفتند:« آقای محمدرضا باهنر یکی از کاندیداهای اصولگرا هستند. ایشان گزینه شناخته‌شده‌ای هستند که می‌توانند در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده تاثیرگذار باشند.»، بلکه احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاح‌طلب هم با صراحت در آن زمان گفته بود:« اصولگرایان اگر قصد رقابت با روحانی را داشته باشند حول محور محمدرضا باهنر اجماع خواهند کرد. زیرا او تا به امروز کاندیدای ریاست‌جمهوری نبوده و شکستی در کارنامه خود ندارد. همچنین مهندس باهنر از مشکلات کشور به خوبی آگاه است و تجربه اجرایی بالایی دارد. البته باهنر یک اصولگرای جدی است اما به هیچ‌وجه تندرو نیست و قدرت مدیریت قوی دارد . رئیس جمهور شدن باهنر به معنی بحران در معنای دولت های نهم و دهم نیست. اگر چنین انتفاقی بیفتد و باهنر قبول کند که در مقابل روحانی کاندیدا شود فضای انتخابات مانند ۷۶ خواهد شد. دو جناح با تمام قوا رقابت خواهند کرد.»

اما گذر زمان نشان داد که باهنر نگاه به روزهایی دورتر دارد و باهوش تر از آن است که اهداف بلند مدتش را پای هدفی -شاید دست نیافتنی- در سال 96 قربانی کند.

*پیشنهاد اصولگرایان به روحانی کارگر نیفتاد

با پایان فصل انتخابات ریاست جمهوری، اما و اگرهای بسیاری حول چینش کابینه دوازدهم شکل گرفت. در این میان رفقای اصولگرا باهنر بیکار ننشستند و وقتی دیدند که دستشان از صندلی پاستور کوتاه شده است، تلاش کردند تا از باهنر در سیاست خرج کنند.

محسن کوهکن چهره اصولگرا مجلس در همان روزهای پرهیاهوی تعیین کابینه دوازدهم گفته بود:« قطعا و یقینا اگر آقای روحانی می خواهد از آقای باهنر استفاده کند شان وی معاون أولی است و در سطح وزیر نیست..»

البته باهنر باز هم خود را اسیر این پیشنهادهای غیرجدی رفقایش نکرد و با گفتن این جملات، قائله را ختم کرد:« قبلا هم برخی دوستان از جمله آقای کوهکن تصور داشتند که بهتر است من نامزد ریاست جمهوری شوم اما این کار را نکردم.اگر من جای آقای روحانی بودم، حتما باهنر را معاون اول نمی کردم. دلایلش هم روشن است. من برخی کارهای دولت یازدهم را تایید کرده و می کنم و امیدوارم در دولت دوازدهم هم موفق باشند. اما ما اختلاف نظرهایی هم با هم داریم و طبیعی است که روحانی کسی را که با او اختلاف دارد، به عنوان معاون انتخاب نکند.»

*لاریجانی و باهنر پیش به سوی پاستور 1400؟

با نگاهی به پیشینه سیاسی مرد لابی های مجلس، چندان دور از ذهن نیست که روزی بتوان باهنر را در لیست گزینه های احتمالی 1400 جای داد اما نباید فراموش کرد نزدیکی خاص باهنر به علی لاریجانی، نکته ای است که سرمنشاء اما و اگرهای بسیاری برای 1400 خواهد شد.

در واقع اگر باهنر همچون سایر حرکت های سیاسی چند سال اخیرش، همچنان مشی دوری از سیاست و بازی در پشت صحنه را پی بگیرد، باید منتظر ماند که او در قامت حامی قرص و محکم علی لاریجانی« میان داری»کند. شاید بهتر است که اینگونه بگوییم، اگر در 1400 علی لاریجانی که این روزها نام گزینه احتمالی ائتلاف اعتدالی‌ها-اصلاح طلبان با خود یدک می کشد، پای در کارزار ریاست جمهوری بگذارد، بدون شک یار غارش یعنی باهنر با تکیه بر فعالیت‌های حزبیش از هیچ تلاشی برای هموار کردن مسیر پاستور برای دوست چندین ساله اش فروگذاری نخواهد کرد.

جمنا یا فقط راست سنتی؟

قدرت حزبی باهنر عاملی است که دست او را برای حمایت های آتی از لاریجانی باز خواهد گذاشت. او که در بحبوحه انتخابات 96 با جمنا همراه نشد و بنابرگفته خودش« ‌واقعیت قضیه عدم حضور بنده در شورای مرکزی جمنا هم به این دلیل نبود که دیگران نمی خواستند، بلکه‌خودم نمی خواستم. وگرنه ‌قاعدتا خیلی سدی برای ورود من به شورای مرکزی جمنا نبود.» اما این روزها خبر می رسد که برای شورای مشورتی جمنا به او «بفرما» زده اند. شاید او اینبار بتواند جمنایی ها را با نفوذ خود به سمتی سوق و جهت دهد که ردپای سنتی ها در تصمیمات اصولگرایانه به دوران خوش گذشته بازگردد.

با این وجود باز هم دور از ذهن نیست اگر باهنر نخواهد پیمان قرص و محکمی با جمنایی ها ببندد و تلاش کند تا باز هم احزاب زیرمجموعه جبهه پیروان را سروسامان دهد و در روزهایی که نواصولگرایی بخاطر تصمیمات غلط و تک روانه دائما در حال تحمیل هزینه به جریان اصولگرایی است باردیگر پرچم رهبری جریان اصولگرا را به دست پیران سنتی اصولگرا بدهد.

قانون

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها