مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری منتشر کرد
ترکیه رویگردانی از غرب و لبخند به شرق
ساعت24-تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ترکیه به عنوان همسایه دیوار به دیوار ایرا که سالانه فقط 3 میلیون ایرانی برای سفر به این کشور می روند و با توجه به رقابت میان دوکشور در رسیدن به پله اول در منطقه برای جامعه ایران حساسیت برانگیز است.
در سیر تحول هویتی و سیاستی در ترکیه، در نیمه دوم زمامداری حزب عدالت و توسعه و بهویژه پس از تحولات موسوم به انقلابهای عربی و کودتای نافرجام نظامیان در ترکیه، شاهد دورهای جدید هستیم. دورهای که تغییر گامبهگام چشمانداز استراتژیک ترکیه از یک کشور مسلمان، سکولار و طرفدار غرب به یک کشور در تلاش برای تبدیلشدن به یک قدرت منطقهای بانفوذ در بستر رتوریک ضد غربی قابل ردیابی است. در واقع یکی از راهبردهای اصلی دولت ترکیه در این دوره، تهدیدزدایی از دولتملت و بازیابی نفوذ منطقهای این کشور بوده است. تهدیدزدایی که با درکی از تهدید در بستر بازامنیتی شدن عامل کردی؛ عامل شیعی؛ عامل سلفی و حتی عامل اروپایی در ارتباط است. شاید بتوان این دوره کنش هویتی و سیاستی ترکیه را به دلیل تضعیف فرایند اروپایی شدن ترکیه بهویژه بعد از سال 2005 میلادی و بعد از کودتای نافرجام نظامیان، دوره "نوعثمانیگری غیرشمولگرا" نامید. در ضمن در این دوره، شاهد امتزاج عامل "ناسیونالیسم غیر شمولگرا" و بعد هویتی کمتر شمولگرای اسلامی در ترکیه هستیم. به نظر میرسد تغییر تدریجی نگاه ترکیه به طرفهای غربی، از اتحادیه اروپا گرفته تا آمریکا و ناتو نیز در بستر تغییرات هویتی و سیاستی فوق شکل گرفته است. به عنوان مثال در ارتباط وثیق با باز امنیتی شدن مسئله کردی در ترکیه، این کشور همواره اروپا و آمریکا را به حمایت از حزب کارگران کردستان و کردهای سوریه متهم کرده است. در ضمن به نظر میرسد مقامات ترک به این نتیجه رسیدهاند که احتمال سلب حمایت آمریکا از کردهای سوریه بعید به نظر میرسد چرا که آمریکا به یک نیروی توانمند نظامی در روی زمین برای جلوگیری از بازیابی قدرت داعش و جلوگیری از نفوذ بیشتر ایران و حزبالله در سوریه نیازمند است. همچنین میدانیم که سوءظن بخشهایی از جامعه و برخی مقامات ترک در خصوص احتمال دست داشتن نهادهای غربی در کودتای نافرجام اخیر در ترکیه همچنان پابرجاست و استرداد آقای گولن از آمریکا، به مسئلهای تنشزا در روابط دو کشور تبدیل شده است. در نظرسنجی اخیر موسسه پیو نیز، 72 درصد مردم ترکیه قدرت آمریکا را به عنوان یک تهدید بزرگ قلمداد کردهاند. (مانویچ، 2017) در پشت درب نگاهداشتن ترکیه توسط اتحادیه اروپا نیز نقش غیرقابلانکاری در کاهش گرایشهای اروپاگرایانه در ترکیه داشته است. بخشهای مهمی از مقامات و جامعه ترکیه چنین میاندیشند که تلاشهایشان چه در حوزه اصلاحات داخلی و چه به عنوان شریکی قابلاعتماد در کاهش مخاطرات امنیتی اروپا در حوزههایی چون بحران پناهجویی کمارزش دانسته شده است. به عنوان مثال ترکیه اتحادیه اروپا را به خلف وعده در خصوص اختصاص کامل کمک مالی سه میلیارد یورویی در حوزه توافق پناهجویی و اعمال رژیم ویزای آزاد بین دو طرف متهم میکند. امتزاج بیشازپیش لایههای هویتی ترکی و اسلامی در دوره اخیر نیز یکی از عوامل تأثیرگذار بر سیاست اروپایی و غربی ترکیه بوده است. به این معنا که دولت حاکم در ترکیه در سالهای اخیر تلاش نسبتاً موفقی را در امتزاج عناصری از هویت اسلامی با عناصری از هویت ملی به سرانجام رسانده است. تلاشی که با نزدیکتر کردن گروهها و احزاب ملیگرا به حزب عدالت و توسعه، عامل توفیق دولت در پیشبرد دستورکار سیاسی خود از جمله در حوزه تغییرات قانون اساسی جدید بوده است. بدیهی است استفاده از رتوریک ضد غربی و ضد اروپایی، بهویژه در حوزه مسائل حساس ملی چون کودتا و یا مسئله کردی از جانب دولت ترکیه، بر جذب آراء و حمایت گروههای ملیگرا بیتأثیر نبوده است. در واقع، حمایت اتحادیه اروپا و آمریکا از کردها، به نقطه مرجعی مهم برای متقاعد کردن رأیدهندگان ترک توسط حزب حاکم بدل شده است. در این نگاه، پویشهای مرتبط با ناسیونالیسم، در ساختن آیندههای سیاسی ترکیه تأثیر قابلتوجهی خواهند داشت.
شاید از این زاویه بتوان حوزه چالشبرانگیز اصلی پیش روی حزب عدالت را سر برآوردن حزبی جدید "نیک" به رهبری خانم آکشنر دانست که روایتی شمولگراتر از ناسیونالیسم ترکی ارائه میکند. روایتی که با امتزاج مؤلفههایی چون حکمرانی قانون، دموکراسی و همگرایی با جامعه بینالمللی با ناسیونالیسم، بهاحتمال زیاد رقیب اصلی روایت حزب عدالت و توسعه از ناسیونالیسم خواهد بود.
نگاه طرف اروپایی به کنشهای سیاستی و هویتی ترکیه
بحران در روابط ترکیه و اتحادیه اروپا باید در چارچوب گرایش گستردهتر ترکیه در دور شدن تدریجی از غرب مورد ارزیابی قرار گیرد. در واقع در نظر اروپا، ترکیه هم از منظر ارزشها و هم از منظر سیاست خارجی در حال دورتر شدن از اروپا است. در این نگاه، دور شدن تدریجی ترکیه از معیارهای اروپایی در حوزه حقوق بشر و حاکمیت قانون و تضعیف نظام "کنترل و موازنه" در ترکیه و همچنین نزدیکتر شدن این کشور به محور شرق از جمله نگرانیهای اروپا است. روابط ترکیه و اتحادیه اروپا از اواسط سال 2010 که در نظر اروپا آقای اردوغان آغاز به نمایش تمایلات اقتدارطلبانه خود کرد رو به تیرگی رفته است. با این وجود، پس از کودتای نظامی اوت سال 2016 و برخورد گسترده دولت ترکیه با فعالین جامعه مدنی و رسانهای- با استدلال همراهی آنها با کودتا- روابط ترکیه و اروپا بیشازپیش تیره شده است. روندی که با انجام اصلاحات قانون اساسی و دستگیری تعدادی از شهروندان آلمانی ابعاد جدیدی نیز یافته است.
نزدیکتر شدن ترکیه به محور شرق نیز از دیگر نگرانیهای اروپا و نهادهای غربی/اروپایی چون ناتو بوده است. گرچه در بستر تضعیف لایه هویتی اروپایی/غربی، بروز رفتارهای سیاست خارجی چندبعدی و مستقلتر ترکیه به همراه تمایل این کشور به استفاده از فرصتهای اوراسیایی و تعامل بیشتر با روسیه دور از ذهن نبود. ترکیه یکی از بازیگران مهم امنیتی/نظامی ناتو است و بهویژه پس از تحولات اوکراین، نقش موازنه بخش قدرت دریایی این کشور در مقابل نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه مورد توجه اروپا و ناتو بوده است. یکی از شواهد مثال این نگرانی، به خرید سیستم ضد هوایی اس 400 ساخت روسیه توسط ترکیه بازمیگردد. مقامات عالیرتبه ناتو در خصوص پیامدهای بهکارگیری همزمان سیستم ضد هوایی اس 400 ساخت روسیه و هواپیماهای اف 35 که تحویل آنها به ترکیه در برنامه قرار دارد، هشدار دادهاند. چرا که این هواپیماها در نیروهای هوایی برخی از کشورهای عضو ناتو نیز استفاده میشوند و استفاده همزمان سیستم ضد هوایی اس 400 ساخت روسیه و هواپیماهای اف 35، مخاطرات امنیتی قابلتوجهی به همراه خواهد داشت. (اینسینا، 2017) بدیهی است اتحادیه اروپا از ابزارهای نهادی خود برای تحت فشار قرار دادن ترکیه در راستای انطباق با هنجارهای سیاست داخلی و خارجی اروپایی استفاده کرده است. رأی غیر الزامآور پارلمان اروپا به تعلیق مذاکرات عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا و تصمیم الزامآور اخیر پارلمان اروپا در کاهش "پرداخت پیش از عضویت" ترکیه و تعلیق کمک اضافی وعده داده شده به این کشور، از جمله واکنشهای نهادی اتحادیه اروپا به پویشهای سیاستی ترکیه بوده است.
با این وجود اهمیت نکات فوق، گسترش تنش در روابط ترکیه و اتحادیه اروپا به مرحله غیرقابل مدیریت و اتخاذ تصمیم در خاتمه بخشیدن به مذاکرات خروج ترکیه از این اتحادیه به چند علت دور از ذهن به نظر میرسد. نخست آنکه اعمال فشار بیشتر بر ترکیه میتواند ترکیه را بیثبات و غیرقابلپیشبینی کند. دیگر آنکه، اروپا به استفاده از ظرفیت موجود در سپهر سیاسی و اجتماعی ترکیه از جمله جمعیت 49 درصدی که علیه اصلاحات قانون اساسی مورد نظر آقای اردوغان رأی دادند چشم دوخته است. جمعیتی که در نظر اروپا، عمدتاً اروپاگرا و از ابزارهای مهم دموکراتیزاسیون در ترکیه هستند. در این نگاه، کنشهایی چون توافق رسمی برای خاتمه بخشیدن به مذاکرات خروج ترکیه از این اتحادیه، میتواند هم به فرسایش اثربخشی اتحادیه اروپا در حوزه مسائل حقوق بشری و دموکراسی در ترکیه منجر شود و از دیگر سو، فشار داخلی جمعیت طرفدار اروپا را برای اصلاحات داخلی کاهش دهد. در این نگاه، اروپا نگران است که مواجهه سخت با ترکیه، به گسترش دستور کار ضد اروپایی رئیسجمهور یاری رساند و موجبات پیروزی او را در انتخابات ریاست جمهوری سال 2019 فراهم آورد. در ضمن، با توجه به چیرگی نقش عامل ناسیونالیسم در سپهر سیاسی ترکیه، دور از ذهن نیست که اتحادیه اروپا از قدرتیابی جریانهای سیاسی چون حزب خانم آکشنر استقبال کند. نکته مهم دیگر برای اروپا، نقش غیرقابلانکار ترکیه در کاهش مخاطرات برآمده از موج پناهجویی است. ترکیه میلیونها سوری، افغان و عراقی را در خاک خود پذیرفته است و توافق پناهجویی ترکیه و اتحادیه اروپا، تعداد پناهجویانی را که از طریق مرزهای ترکیه وارد مرزهای اروپا میشدند بهشدت کاهش داده است. دیگر آنکه دورتر کردن ترکیه از اروپا، اختلافات دو طرف را در حوزه سیاست خارجی افزایش خواهد داد و موجبات نزدیکتر شدن ترکیه را به محور شرق و ساختارهایی چون اتحاد اوراسیایی فراهم خواهد کرد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.