همین چند صنعت موجود را نگهداریم هنر کرده ایم
هزاران میلیارد تومان ثروت از دست رفته در صنعت
ساعت 24- ببخشید می توانم بپرسم این فنجان چای خوری تولید کدام کشور است؟ پسرجوان بدون تامل و بدون پرده پوشی های پیشین باصراحت گفت : تولید چین است و تاکید کرد همه اجناس داخل فروشگاه در چین تولید شده است. این یک واقعیت است که کارخانه های تولیدکننده بلورجات دیگر درکمتر فروشگاهی جای دارند. این در حالی است که ایران به لحاظ زمانی بسیار زودتر از چین درتاریخ معاصر بلورسازی داشت.
ایران بسیار دیرتر از کشورهای اروپای غربی مثل آلمان، فراسنه و انگلستان و حتی آمریکا دنبال توسعه صنعتی رفت. با این همه اما ایرانیها در آسیا و خاورمیانه شاید زودتر از بقیه کشورها خواست که صنعت را به اقتصاد ملی وصل و از مزیتهای آن برای رشد و توسعه و اشتغال استفاده کند.دقت در برنامههای عمرانی نشان میدهد ایران دستکم از شروع اجرای برنامه سوم عمرانی (1346-1341) راه توسعه صنعتی را به مثابه یک راهبرد در دستور کار قرار داد. سرمایهگذاریهای قابل توجه دولت در صنعت و پس از آن باز کردن راه ورود سرمایهگذران خصوصی به صنعت در برنامه چهارم عمرانی (51-1347) برای توسعه صنعتی از اقدامهای قابل توجه در تاریخ اقتصاد ایران بوده است. از طرف دیگر اما نگاهی از سر اشاره به سیاستهای کلان اقتصادی و راهبرد توسعه صنعتی در ایران نشان میدهد ایران در دهه 1340 به مسیری افتاد که نظریهپردازان تئوری وابستگی از یک طرف و تئوریپردازان نظریه جایگزینی واردات افتاد.
این دو نظریه به لحاظ ذهنی با روشهای دستوری دولتهای وقت به ویژه نظام سیاسی حاکم بر ایران سازگار بود. محمدرضا پهلوی بارها و بارها در صحبتهای گوناگون و در نوشتههایش با افتخار از طرد سیاستهای اقتصاد آزاد سخن گفته و تاکید کرده است صنعت ایران باید روی پای خود بایستد و باید آنچه نیاز داریم در داخل تولید کنیم. این راهبرد موجب شد تاکتیکهایی برای حمایت از صنعت داخلی اتخاذ شود. افزایش میانگین تعرفه واردات کالاهای صنعتی که در داخل تولید میشد، دادن اعتبارات ارزی و ریالی ارزانقیمت، محدود کردن و سهمیهبندی واردات برخی کالاها، محدود و معطوف کردن تولید داخل به بازارهای ملی و اجتناب از مبارزه برای کسب سهم از بازارهای جهانی اشتباه بود. صنعت ایران در ان سالها در گلخانه و با ناز و نوازش دولت در مقابله با خارجیها والبته مطیع و رام بودن صاحبان کارخانهها رشد. کرد. این وضعیت موجب شد که قدرت رقابت تولید صنعتی ایران روندی کاهنده را تجربه کند.
در 15 سال از 1341 تا 1356 برخی از رشتههای صنعتی تولیدکننده کالاهای مورد نیاز مردم و خانوادهها در پرتو دیدگاه حمایتگرانه بیانتها، رشد کرد. تولید تلویزیون، یخچال، پارچه، کفش و کیف و... تولید انواع ماشینآلات و تجهیزات صنعتی با سرمایههای دولتی و خصوصی رشد کرد اما هرگز در جریان مسابقه واقعی قرار نگرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی همان راهبرد با شدت بیشتر و البته دلایل انقلابی ادامه پیدا کرد. در حالی که گروهی از صاحبان کارخانهها و بنگاههای صنعتی در ایران رشد میکرد و بازار داخلی دراختیارشان بود و امیدوار بودند با کمک بنگاههای خارجی بتوانند در بازارهای دیگر حاضر باشند، ملی کردن و مصادره کارخانهها در دستور کار انقلابیون قرار گرفت.در سالهای 1358 تا 1364 مالکیت صدها بنگاه متعلق به بخش خصوصی به سازمان صنایع ملی، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدیرو) و به بانک صنعت و معدن و سایر بانکها انتقال پیدا کرد.خالی شدن ناگهانی و سیلآسای بنگاههای صنعتی از مدیران کارآزموده و جایگزین کردن مدیران انقلابی و بیتجربه با فن و دانش مدیریت صنعتی در یک دوره 10 ساله و تا پایان جنگ، راه توسعه صنعتی ناهموار ایران را با دستاندازهای تازه مواجه کرد.
اجرای دقیق و سختگیرانه اصل 44 قانون اساسی که بر اساس آن سرمایهگذاری در صنایع مادر و صنایع سنگین به انحصار دولت درآمد و بخش خصوصی از ورود به آنها منع شد و همچنین اجرای اصل 81 قانون اساسی که ورود سرمایه خارجی به صنعت را محدود میکرد مزید بر علت شده و صنعت ایران را از نوآوریهای مدیریتی، تکنولوژیهای نوین و انگیزه سودجویی مدیران و مالکان خصوصی دور کرد. این وضعیت که البته در سالهایی با افزایش درآمد نفت راه برای توسعه واردات هموار میکرد در یک دوره 30-37 ساله موجب شد صنعت ایران از چرخه رقابت با کشورهای توسعه یافته صنعتی و حتی نوظهور صنعتی باز بماند. اکنون صدها کارخانه کوچک و بزرگ صنعت نساجی و پوشاک، صدها کارخانه کوچک و بزرگ تولید کفش، چدین کارخانه بزرگ تولید لوازم خانگی مثل ارج و جنرال و پارس الکتریک و کارخانههای تولید شیرآلات، مبل و اثاث خانه در یک دور باطل افتاده و قدرت رقابت را از دست دادهاند.ا
گر همین الان نرخ تعرفه واردات فولاد، خودرو، لوازم خانگی، قند و شکر و... با میانگین تعرفههای جهانی یکسان شوند تردیدی نیست در کوتاهترین زمان واردات جای تولیدات را پر میکند. سرمایه هنگفتی که ایران در مسیر توسعه صنعتی به نادرستی و ناکارآمدی به کار گرفت اکنون ثروت از دست رفته به حساب میآیند. دولتهای گوناگون اما برای حفظ آرامش اجتماعی و اجتناب از تحرک شهروندان با فروش ثروت آینده از این کارخانهها حمایت میکند و به سر پا ماندن بیهوده آنها کمک میکند.این وضعیت را باید روزی سامان داد و کار را یکسره کرد و اجازه داد ایران از دست صنایع غیرمزیتدار خلاص شده و به فعالیتهای اقتصادی که در آن مزیت دارد بپردازد. ایران جز در سایه تعطیل یا کنار گذاشتن تولید اتومبیل یا تغییر تکنوروژی یا تغییر محصول در بنگاههای بزرگ هرگز جانشنی کارخانههای بزرگ نخواهد شد. ایران حتی توانایی نگه داشتن تولید و ظرفیت صنایع قدیمی خود را نیز دارد و باید راه تازهای برای ادامه زندگی پیدا شود. ثروت هدر رفته صنعت ایران با دفن مهارتها و تخصصهای کسب شده از سوی هزار نیروی کار ورزیده شامل مهندسان، مدیران حسابداری و اقتصاد و کارگران فنی مواجه است و این بر ابعاد ثروت از دست رفته میافزاید. عقل حکم میکند که دستکم از همین حالا جلوی سرمایهگذاری صنعتی در بنگاههای فاقد مزیت و کوچک و غیراقتصادی گرفته شود.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.