صیانت از جمهوری
سید مسعود رضوی
انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراهای شهر و روستا، ویترین جمهوریت و مردمسالاری در میهن ماست. با این سهگانه پرهزینه و گاهی خطرناک و پرتنش، نظام جمهوری اسلامی، مزیتها و منافع عظیم و اعتباری دموکراتیک کسب کرده و نهایتاً پویشِ سیاسی را در چرخش نخبگان و مدیران سیاسی برگزیده است. انصاف باید داد که هزینههای این جابجایی سیاسی و چرخه عظیم تغییر مدیریت کلان کشور، گزاف بوده اما فواید و سود فراوانش بر هزینهها و مخاطرات میچربد؛ ازجمله آموزش سیاسی ملّی و تجربه مشارکت شهروندان در فرایند تصمیمسازی و تعیین سرنوشت کشور که فقط از همین طریق ممکن و میسر است. پس تردید نباید کرد که سلامت و شکوه و اقتدار ایران و نظام جمهوری اسلامی، نتیجه و حاصل این تریلوژی انتخاباتی است و انتخاب رئیسجمهوری را میتوان نقطه عطف و اوج این مشارکت ملی و سیاسی قلمداد کرد.
آینده ایران و پایههای قدرت ما، برآیندی از گزینش تک تکِ هموطنان ماست. در نقطهای که سرشت و سرنوشت شهروندان، مستقیماً وابسته آرا و تمایلات آنان است، هر اتفاقی رخ دهد، ضمانت و پشتوانهاش اکثریت مردم خواهند بود و این اعتبار و پشتوانه، قدرت بیمانندی به مدیران و منتخبان میبخشد. همچنان که اعتبار فزاینده و اقتدار فراوانی هم به کشور و نظام اعطا میکند. اعتبار و اقتداری که نظامهای فاقد جمهوری و شخصیت محور از آن بیبهرهاند.باری، با توجه به اهمیت انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ماه، فرصتی برای بازبینی فرایندها و قواعد و رخدادها پدید آمده و ما میکوشیم در حد بضاعت به طرح و نقد بخشی از آن بپردازیم و پیشنهادها و تجربههایی را به میان آوریم.
یکی از مهمترین زمینههای مشارکت عمومی که به برکت فضای آزاد و دموکراتیک وجود دارد و نظامهای استبدادی و خودکامه فاقد آن هستند، گرم کردن تنور انتخابات به واسطه بحث و جدل و نقد و نظر و طرح و برنامه و شعار و ابتکارهایی است که از سوی جریانهای رقیب، در معرض افکار عمومی قرار داده میشود. گستردهتر شدن فعالیت رسانهها و تنویرِ افکار عمومی و پختگی سیاسی مردم نیز از عوارض و نتایج همین فرایند است. تعدّدِ یادداشتها و نقد و نظرهای متنوع و متفاوت، هیزمِ گرمابخشی برای سرزندگی و نشاط و بالندگی است؛ اما در عین حال اگر مراقب تراکم و کیفیت آن نباشیم، میتواند به آتشی خانمانسوز بدل شود که در پایان به همگان زیان خواهد زد و پس از این خسارتهاست که باید به حسرت گفت: خاکستری ز قافله اعتبار ماند.
برای اجتناب از آسیبها و مخاطرات، لازم است به تجارب و عبرتهای گذشته، با دقت و حساسیت نظر کنیم. جدای از ضعف بزرگی که در شیوه ثبت نام و معرفی نامزدهای ریاست جمهوری در متن قوانین و کیفیت اجرا وجود دارد و باید در پرتو اعتلای نظام حزبی و تعدیل صحنهگردانان و رفع تفاسیر متعدد اصلاح شود و بهبود یابد، چند مساله مهم وجود دارد که لازم است نامزدهای ریاست جمهوری و جریانهای حامی بدان توجه کنند. اگر امروز به اهمیتِ این تأملات توجه کنند، در فردای انتخابات دچار حسرتِ تألمات نخواهند شد و برنده یا بازنده، سربلند خواهند بود.
موضوع بدیهی اما ازیاد رفته و مغفول و مهمترین مساله سیاست در طی دهههای اخیر، بیتردید در یک جستار خلاصه میشود و بس! و آن مساله بدیهی اما پشت درها جا مانده، «ترجیح منافع ملی بر فردی و جناحی» است. اتفاقا این هم از آسیبهایی است که در غیاب احزاب و تشکلهای دیرپا و ریشه دار عارض شده است. وقتی نخبگان سیاسی نتوانند تجارب و تئوریهای خود را در فرایندی آزموده و قابل اطمینان، به برنامه بدل کنند و نیز در ارتباطی وثیق با ملت و شهروندان، از سوی جامعه مورد ارزیابی و نقد قرار گیرند، شاهراهِ فرصتهای سیاسی، با کوره راهِ تاریکِ زیان و خصومت عوض خواهد شد.
باریکراهی تاریک، با دامچالههای نزاع و سوء استفاده و رجزخوانی و اتهامزنی و دروغ و تکرار اشتباهاتی که در آیندهای نزدیک همه به دوش رقیب میافکنند تا خود را مبرّا و منزّه جلوه دهند رخ مینماید. اما این جلوه فروشی چه فایدهای دارد وقتی امروز برخی چهرهها و مدیران سرشناس، به جای طرح برنامههای خود و ذکر فضایل و سوابق و خدماتی که باید حجت مردم برای توکیل ایشان در پست ریاست جمهوری باشد، توپخانه تخریب و تنازع را برای تهاجم به رقبا مهیا کرده و بدون توجه به وضع حسّاس کشور و منطقه، هرچه میخواهد دلِ تنگشان میگویند؟ در این راه ازرسانههای عمومی هم مثل ملک شخصی و میراث پدری بهره میبرند و به کلی شرایط حسّاس داخلی را نیز منکر شدهاند. اینجاست که فرق میان رجال سیاسی پخته و بزرگ، با مسافران وازده و جویندگان بخت و اقبال در محیط سیاست آشکار میشود.
بزرگان سیاسی به هیچ بهایی منافع ملی را فدای منفعت خویش و موقعیت گروهی نمیکنند.این نکته را ناچارم دوباره باز گویم، زیرا برخی از سودازدگان سیاست از یاد بردهاند؛ حسّاسیت مردم را نسبت به مشکلات قابل اجتنابی که در دورهای خاص بر دوش مردم قرار گرفت و موجب رنجش و نقاری بزرگ شد. طبیعی است که مردم نمیتوانند امروز نسبت به این همه خودبینی و بیمسئولیتی بیتفاوت بمانند. کسی منکر نقد نیست و حتی بسیار لازم و ضروری است، اما با متانت، با دلیل، با صدق و راستی، با توجه به منافع ملی... و نیز با مروّت و حفظ اخلاق و نجابت. هنوز زخم درشتگویی و گزافههایی که چندین سال قبل یکسویه و بیپروا بیان شد و فضای دوقطبی خسارتباری ایجاد کرد، از اذهان پاک نشده است.
آرامشِ جامعه و فضای رقابتی در صحنه زیست سیاسی، اجتماعی و اقتصاد کشور ارزان به کف نیامده است که به آسانی سودا شود. اینجا ایران است. کُفت و کوب را کف خیابانهای گذشته رها کنید. مردم گفتگو را ارج مینهند. نجابت و سکوت مردم ایران معنای عمیقی دارد. سعی کنید بفهمید.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.