اقتصاددانان و اقتصادگردان هدف از تحریم امریکا را نشان دادند
بیرون راندن نفت ایران از بازار جهانی
ساعت 24 - روزنامه ایران از چند شخصیت سیاسی و اقتصادی پرسیده است که چرا ایران در تیررس تحریم های اقتصادی امریکا قرار گرفته است و چرا این تحریم ها روند فزاینده را تجربه می کند. پاسخ ها متفاوت بوده است . دونفر از کسانی که به این پرسش جواب داده اند باور دارند یکی از راهبردهای آمریکا از طولانی کردن تحریم ها این است که نفت ایران را از بازارهای جهانی خارج کرده و نفت آمریکا جایگزین نفت ایران شود.این خبر را بخوانید:
حمید حسینی
عضو اتاق بازرگانی
اهداف تحریم از منظر رؤسای جمهوری در امریکا متفاوت است؛ یعنی اهدافی که اوباما از تحریم دنبال میکرد قطعاً با ترامپ متفاوت است. ترامپ اعلام کرده که میخواهد در ایران اغتشاش و آشوب به پا کند و علاقه به فروپاشی نظام نشان داده است؛ درحالی که اوباما با سیاست مرحلهای خود به دنبال راهی برای توافق با ایران بود، در نتیجه ابتدا جامعه جهانی را اقناع و سپس برای مذاکره اقدام کرد. اما ترامپ برعکس دیگران را اقناع نکرد و یک طرفه از برجام خارج شد. پس میتوان گفت کار اوباما پختهتر است. البته اهداف ترامپ در ادامه سیاستهای جمهوریخواهان است که ایران را تهدید بکنند. آنها میخواهند ایران را در مرکز شرارت قرار دهند بنابراین بخشی از این تحریمها سیاسی است و بخشی هم نگاه اقتصادی دارد. امریکا سالانه یک میلیون بشکه نفت افزایش تولید دارد و برای اینکه بتواند تولید خود را روانه بازار کند خروج ایران از بازارهای جهانی نفت را با ابزار تحریم هدف قرار داد. امریکا میخواهد شرکای سنتی نفت ایران مانند هند و چین را قانع کند که به جای ایران از امریکا نفت بخرند. این سیاست توانسته است بازار خوبی برای هند و کره جنوبی پیدا کند و نفت ایران را از بازارهای جهانی خارج کند.یکی دیگر از اهداف امریکا در اعمال تحریم علیه ایران تغییر نگرش موضع ایران است. آنها میخواهند ایران سیاستهای خود را با امریکا همسو کند. امریکا میخواهد با این فشارها ایران را ساکت کند و در واقع ایران اخلالی در سیاستهای امریکا ایجاد نکند. امریکایی ها قبل از برجام هم به دنبال همه یا هیچ بودند. بازار ایران برای امریکاییها جذاب است و فکر میکردند با برجام به بازارهای ایرانی ورود پیدا میکنند اما چون این اهداف محقق نشد و به منافعشان دست نیافتند از برجام خارج شدند.
صادرات نفت آمریکا
وحید شقاقی
استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی
در دهه 90 بیسابقهترین تحریمهای تاریخ اقتصاد ایران به وقوع پیوست. در این دهه ایران با دو تحریم مواجه بود. نخست تحریم سالهای 1390 و 1391 و دیگری هم که از سال 1397 آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. در گذشته هم یک بار در دولت مصدق ایران تحریم شد. پس از آنکه مصدق تلاش برای ملی شدن صنعت نفت را شروع کرد، بریتانیاییها به دلیل منافعی که از صنعت نفت ایران داشتند، صادرات نفت ایران را تحریم کردند. حتی کشتیهایی را که از ایران نفت صادر میکرد به مصادره خود درآوردند.در آن زمان دولت مصدق 28 ماه کشور را بدون نفت اداره کرد و در نهایت با کمک عوامل داخلی و خارجی، کودتای 28 مرداد اتفاق افتاد. بعد از انقلاب هم تحریمهای مختلفی را داشتهایم اما هیچ تحریمی به شدت تحریم کنونی نبوده است. حتی شدت و وسعت تحریمهای سالهای 1390 و 1391 هم به شدت تحریمهای کنونی نبوده است. در تحلیل دلایل این اتفاق میتوان به سیاستهای دولت اوباما رئیس جمهور پیشین امریکا اشاره کرد که بر فشار تدریجی بر صنعت نفت و نظام بانکداری کشورمتمرکز بود. هنگامی که صنعت نفت ایران تحریم شد، تحریمها از دو و نیم میلیون بشکه شروع و به تدریج بر کاهش صادرات نفت ایران فشار وارد شد و نهایتاً به یک میلیون و 300 هزار بشکه نفت رسید که این روند با روی کار آمدن دولت یازدهم وآغاز مذاکرات متوقف شد. در تحریمهای بانکی هم وضعیت به گونهای بود که بانکهایی که با ایران ارتباط تجاری داشتند را جریمه و تحریم میکردند. حتی یک بانک اروپایی را 9 میلیارد دلار جریمه کردند.در دوره تحریمهای اخیر با وجود این که اجماع جهانی در ارتباط با تحریم وجود ندارد اما امریکا توانسته شرکای ایران مانند هند، چین و ژاپن را تهدید کند و با این شرایط کار و مبادلات بانکی بسیار سخت شده است چرا که سیاست ترامپ فشار بزرگ است و در عمل صادرات نفت را به شدت کاهش دادهاند. از سوی دیگر امریکا در زمینه نفت به خودکفایی رسیده و از یک کشور وارد کننده به کشوری صادرکننده تبدیل شده است که این موضوع میتواند یکی از اصلیترین انگیزههای امریکا برای اعمال تحریم علیه ایران باشد.این کشور در طول هشت سال گذشته تولید نفت خود را از شش میلیون بشکه به 13 میلیون بشکه رسانده است. با تکنولوژی نفت شیل ما شاهد جهش امریکا در این زمینه هستیم در نتیجه یک دلیل میتواند این باشد که امریکا در حال حاضر نیاز به بازار دارد.علاوه بر ایران، کشور لیبی هم به دلیل سرمایههای نفتی به سرنوشت ایران دچار شده است. نکتهای که نباید آن را فراموش کرد این است با وجود انگیزههای نفتی برای محدود کردن بازار ایران به کمک تحریمها اگر امریکا بخواهد ایران را از منطقه حذف کند، هژمونی منطقه از بین خواهد رفت و شکست ایران میتواند طرح خاورمیانه بزرگ و مورد نظر امریکا را به وجود بیاورد. امریکا دنبال کشورهای کوچک و ضعیف است پس تضعیف هژمونی منطقهای ایران انگیزه دیگری برای امریکاست تا ایران را تحریم چندجانبه بکند.
تمامیت خواهی و زورگوئی
حسین مرعشی
فعال سیاسی و مدیر اقتصادی
تحریم ابزاری است که کشورهای قدرتمند همواره متناسب با اهدافشان که این اهداف میتواند انسانی یا تمامیت خواه و زورگویانه باشد، برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند و این جزئی از مناسباتی است که در دنیا مرسوم شده است. راه حل اساسی به منظور تغییر این وضعیت آن است که باید دنیا به سمت چند قطبی شدن حرکت کند. هنگامی که یک یا دو کشور مسلط در دنیا وجود داشته باشد امکان انتخاب را به کشورهای درحال توسعه نمیدهند و فشارها آغاز میشود. این قاعده در تمام دنیا حاکم است و تنها مختص ایران نیست. کشورهایی مانند لیبی، سوریه و روسیه هم تحریم را تجربه کردهاند. اگر دنیا به سمت چندقطبی شدن حرکت کند میتواند از زیاده خواهیها و زورگوییها فاصله بگیرد. دیکته کردن یکسری سیاستها و برنامههای سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی شکلی از تمامیت خواهی و زورگویی است.کشورهایی که در معرض تحریمها هستند باید متوجه باشند که تحریمها به آنها فشار وارد میکند و این فشار تا حدی است که استقلال شان زیر سؤال نرود. باید تمام تلاشها معطوف به این امر باشد که تحریمها مزمن و ماندگار نباشند چون عزت کشور زیر سؤال میرود. مزمن شدن تحریمها نه تنها رشد و توسعه اقتصاد کشور را متوقف میکند، بلکه در مواقعی برای اداره کشور با چالشهای جدی مواجه میشویم.زندگی با تحریم برای ایران بخشی از خصوصیات 40 ساله کشور ما شده و تنها در برهههای زمانی کوتاهی تحریمها کمرنگ شده است. آنچه امریکا و دیگر کشورها از تحریم ایران دنبال میکنند را در چند سطح میتوان بررسی کرد. از ابتدای انقلاب و حتی پیش از آن امریکاییها نمیخواستند ایران را به عنوان کشوری هماهنگ با سیاستها و اهدافشان در سطح جهان از دست بدهند و تمام تلاش بر این بوده است که با استفاده از هر تدبیری ایران در بلوک آنها قرار بگیرد.بعدها عکسالعمل ایران علیه امریکا شعارهای تند و مخالفت بود. آنها به این نتیجه رسیدند که این سطح از انتظار را نمیتوانند از ایران توقع داشته باشند. در آن زمان مسأله سفارت پیش آمد که در تاریخ دیپلماسی کشورها خلاف رویه معمول بود. این مسأله خود منشأ نخستین تحریمهای ایران شد. در واقع تحریم پاسخ امریکا به ایران بود. البته مسأله منطقه، مسأله اسرائیل است که تبدیل به غده سرطانی برای منطقه شده است و قطعاً این مسأله منشأ اختلافات سنگینی بین ما و دیگر کشورهاست که باید حل شود. اختلاف نظر ما با امریکا جدی است و امریکا نمیتواند بپذیرد دیدگاههای مستقلی مانند ایران در منطقه وجود دارد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.