رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 611480

ایران چرا جامعه پر ملال شده است

ساعت 24 - شهروندان ایرانی هرروز که از دیروز دورتر می شوند به دلایل گوناگون در بیرون از خانه که می تواند محل کار باشد یا ایستادن در lترو وhتوبوس و نشستن درjاکسی ، دیگر چهره شادی را نشان نمی دهند و از چیزی درونی رنج می برند و ملال از سرورویشان دیده می شود. بدون تردید کسب وکار نامناسب ودرامدهایی که در برابر تورم مثل برف آب می شوند یکی از دلایل اصلی ملالت بار بودن زندگی ایرانیان است.

شاد
dir="RTL" style="text-align:right">ایرانیان آدم هستند و همواره خود را با آدمیان دیگر کشورها از نظر سطح زندگی مادی ونیز محدودیت یا ازادی های اجتماعی – سیاسی ونیز داشتن چشم انداز روشن یا ناروشن مقایسه می کنند و بر ملالشان اضافه می شود. علی ربیعی معاون اجتماعی رییس دولت قبل دراین باره نوشته است : ایران بدون گذار از روند توسعه اجتماعی، اقتصادی عمیق و بدون دست یافتن به دستاوردهای مثبت مانند رفاه و آزادی، آثار منفی نه تنها مدرنیته بلکه پسامدرن را با خود تجربه می‌کند. از تغییرات ارزشی پسامدرنی گرفته تا ملالت زندگی ماشینی و صنعتی.جامعه ایران، پس از رخت برکشیدن هژمونی جنگ تحمیلی و فشارهای اقتصادی و روانی و نگرانی به‌جا مانده از آن، مدام در حال تجربه فراز و نشیب‌هایی از امید، نشاط، ناامیدی و غم اجتماعی است؛ به‌طوری‌که در سال‌های اخیر، شرایطی پیش آمده که ملال و جست‌وجوی امید و شادی، بخشی از شیوه زندگی شده است. مدت‌هاست در این زمینه و با هدف فهم این روند، با افراد مختلف اعم از زن و مرد، نوجوان و بازنشسته و.... به گفت‌وگو نشسته‌ام به ‌طور تیتروار می‌توانم برشمارم: در این خصوص هیچ ادعای علمی عمیقی نداشته و معتقدم هر کدام از این موارد نیازمند بررسی‌های علمی جامعه‌شناختی و روان‌شناختی است.

۱- نداشتن سیاست‌گذاری‌های معطوف به نشاط و شادی در جامعه، به‌طوری ‌که در هیچ یک از سیاست‌گذاری‌های بالادستی برنامه‌ریزی‌های اجرایی آثاری از این نوع سیاست‌ها دیده نمی‌شود (این امر به اندازهای مهم است که مفهوم «توسعه به مثابه شادی» در ادبیات توسعه مطرح هست).

۲- در سال‌های متمادی، صدا و سیما، کمتر به تولید برنامه‌های شاد و نشاط‌آور پرداخته است. مجموع تولیدات فیلم‌های سینمای ایران نیز حاکی از آن است که کمتر به مضامین شادی‌آور توجه شده و حتی سینمای روشنفکری ایران نیز در یک رابطه متقابل تاثیر و تاثر، از جامعه بیشتر براساس مضامین سیاسی و اجتماعی، اقدام به تولید فیلم‌هایی تلخ کرده است.

۳- نزاع‌های سیاسی داخل کشور مدام پیام‌های ناامیدکننده، کسالت‌آور و مأیوس‌کننده را به ذهن جامعه تزریق می‌کند.

۴- ادبیات سیاسی تولید شده در داخل مبتنی بر نفی دیگری بوده و در سیاست خارجی نیز نوعی تداوم حالت جنگی و هراس را متبادر ساخته است.

دو مقایسه نیز به حالت حرمان ذهنی افزوده است:

۱) مقایسه نابرابری در داخل

۲) مقایسه عقب ماندن از جهان و به خصوص مقایسه پیشرفت همسایگان عقب مانده سال‌های قبل با کشورمان.

۵- تداوم زندگی چندگانه و اجبار به زیست دو و یا حتی «چندرومآبانه » به لحاظ سیاست‌های فرهنگی و اداری اعمال شده.

۶- فقر مداوم و سختی زندگی در سال‌های اخیر

به خصوص با فشارهای تحریم به نحوی که تعادل روانی برای دستیابی به یک زندگی همراه با آرامش را در معرض تهدید قرار داده است (بیشتر مصاحبه‌شوندگان بر این امر تاکید داشتند).

۷- یکی دیگر از این عوامل، تشدید منفی‌خوانی در جامعه است. این امر، ناشی از آن است که سال‌هاست جامعه صداهای پرخاشگرانه، قطبی‌سازی و تنازعات بیهوده و فشارهای اجتماعی را در فضای رسانه‌ای، سیاسی و اجتماعی در گوش خود دارد.

لذا کم‌اطمینانی، بی‌قراری، فقدان شادی سیستماتیک و ناامیدی از آینده، به این شرایط ملال‌آور دامن زده است.بدون تردید، بخشی از علل روانی ناآرامی‌های خیابان‌های پاییزی را نیز می‌توان با این نظریه تبیین کرد. ایجاد جامعه‌ای با ثبات، تحول‌خواه و توسعه‌جو نیازمند مردمانی تلاشگر، امیدوار و معتقد به امکان تغییر برای داشتن شرایط بهتر است. جامعه امروز ایران نیازمند سیاست‌گذاری‌های معطوف به شادی است. سیاست‌های اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای و حتی پیام‌های عرصه سیاسی نیز باید از این امر پیروی کنند و گام اول، پایان دادن به علل پدیدآورنده چنین شرایطی است.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها