گفتوگو با کارگردان و نویسنده «مَثلِث» نمایش عروسکی تقدیرشده در جشنواره تهران- مبارک
کار خلاقه با عروسک در سایه پارودی و شوخی/تصمیم داریم سالی یک نمایش عروسکی روی صحنه ببریم
ساعت24-«مَثلِث» (Mathless) عنوان متفاوتی است؛ از یک سو بر وزن مکبث و هملت است و از سوی دیگر ایدهاش از تلفیق سه نمایشنامه «مکبث»، «هملت» و «اتللو» پدید آمده است. نمایش«مَثلِث» در اختتامیه نوزدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک تحسین شد و مورد توجه مخاطبان و کارشناسان قرار گرفت.

در خلاصه داستان این نمایش عروسکی تحسین شده در جشنواره آمده است: «در جهان استیکرهای توالت عمومی، درون یک پاساژ بزرگ، مَثلِث، استیکر توالت عمومی که تازه به سردری توالت کریدور منصوب شده، چند پیشگو را میبیند که به او وعده پادشاهی میدهند. او که تازه متوجه مرگ غیرعادی پدرش شده با وسوسههای همسرش، لیدی مثلث به قصد خونخواهی پدرش و به طمع پادشاهی، پادشاه را برای یک ضیافت دوستانه به توالت خود دعوت میکند!»
این نمایش که از استان خراسان رضوی به نوزدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک راه پیدا کرده بود، با تکنیک میلهای و فرم ساختاری متفاوت در دومین روز از برگزاری جشنواره در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت. به مناسبت این اجرا با قیس یساقی، کارگردان و محمدجواد مهدیان، نویسنده نمایش «مَثلِث» گفتوگو کردیم.
قبل از اینکه به تجربیات و چالشهایی که در این مسیر داشتهاید، بپردازیم، برایمان بگویید از کجا با یکدیگر آشنا و وارد مسیر نمایش عروسکی شدید؟
قیس یساقی: من و محمدجواد در دبیرستان باهم بودیم و کار عروسکی را از تئاتر دانشآموزی زیر نظر جواد رحیمزاده در مشهد شروع کردیم.
شرایط کار در شهرستانها مشکلات خاص خودش را دارد اما محصول کار شما نشان میدهد از پس این مشکلات برآمدهاید.
محمدجواد مهدیان: طبیعتا در مشهد بهطور کلی تئاتر کار کردن ساده نیست و این حوزه مهجور واقع شده و شاید بتوانم بگویم به دلیل اینکه فعالیت در تئاتر عروسکی، محدودیتهای بیشتر و امکانات کمتری دارد، کار را سخت میکند؛ اما همانطور که گفتم ما از شرایط شروع فعالیت تئاتری در تئاتر دانشآموزی راضی بودیم.
رشته مرتبط با نمایش را هم دنبال نکرده بودید؟
یساقی: من طراحی صنعتی خواندم و محمدجواد مهدیان ادبیات انگلیسی اما ذهن ما از همان ابتدا درگیر نمایش بود.
با این وصف، پشتکار چقدر در رسیدن شما به عرصه نمایش عروسکی و حضور موفق در معتبرترین جشنواره آن نقش داشته؟
یساقی: خیلی تلاش کردیم. به تهران میآمدیم در دورههای آموزشی تئاتر شرکت میکردیم. مثلا من طراحی صحنه را در کارنامه خواندم و به همراه محمدجواد نزد محمد لقمانیان دوره عروسکگردانی را گذراندیم ولی بعد از اینکه وارد دانشگاه شدیم، به تئاتر صحنهای روی آوردیم.
پیش از «مثلِث» تجربه کارگردانی داشتید؟
یساقی: دو نمایش قبلی من با عنوان «نیمه پر لیوان» و «رومولوس» که سالهای 95 و 98 در مشهد روی صحنه رفتند، نمایشهای زنده و صحنهای بودند. در واقع دو کار صحنهای را سال 98 در مشهد روی صحنه بردیم و بعد از گذشت چهار، پنج سال وارد عرصه نمایش عروسکی شدیم و هر دو به عنوان عروسکگردان فعالیت میکردیم.
این نشان میدهد که عشق و علاقه اصلی شما، نمایش عروسکی بوده.
یساقی: شخصا برایم نمایش عروسکی خیلی جذابتر است و اصلا با نمایش زنده قابل مقایسه نیست. ما در کارهای مختلف عروسکگردانی میکردیم و در هجدهمین دوره جشنواره نمایش عروسکی تهران هم از مشهد به عنوان عروسکگردان حاضر بودیم. در واقع پس از آن تصمیم گرفتیم اولین اثر نمایشی خودمان را بسازیم. نمایش «مثلِث» اولین کار عروسکی است که من به عنوان کارگردان و عروسکگردان و محمدجواد مهدیان به عنوان نویسنده و عروسکگردان اجرا کردیم.
روش اجرایی شما با توجه به پیشبرد نمایشنامه توسط سه نفر چگونه طراحی شد؟
یساقی: این کار محصول ساعتها همفکری است. دلیل اینکه نام سه نفر به عنوان نمایشنامهنویس آمده همین است که طرح کلی نمایش براساس ایدههای گروهی و طی جلسات مختلف شکل گرفته و بعد کار به بازنویسی و دیالوگنویسی رسید.
ایده نمایش «مَثلِث» از کجا آمد و داستان آن چگونه شکل گرفت؟
یساقی: راستش را بخواهید با دیدن اتفاقی یک مثلث روی دیوار، ایده ساخت این نمایش به ذهنم رسید و احساس کردم شکل مثلث میتواند اتفاقات زیادی را رقم بزند. ما سر یک تمرین در یکی از پلاتوهای مشهد بودیم که در تایم استراحت توجهم به استیکر سردر سرویسهای بهداشتی جلب شد و مثلثها در ذهنم شکل گرفتند و زنده شدند. پس از آن به فرم اجرایی نمایش رسیدیم و قصه آن را شکل دادیم. آن زمان درگیر یک نمایش عروسکی دیگر بودیم اما من ذهنم درگیر این مثلثها بود. در واقع جرقه اصلی آنجا خورد و هرچه جلوتر میرفتیم به این نتیجه میرسیدیم که این مثلثها چقدر قابلیت دارند!
ابتدا به فرم نمایش رسیدید؟
یساقی: بله، اول به فرم اجرایی رسیدیم و دیدیم این فرم چقدر قابلیت دارد و بعد با محمدجواد صحبت کردیم که چطور میتوانیم یک قصه را برایش شکل دهیم.
چرا داستان «هملت» را وارد فضای کار «مَثلِث» کردید؟ از اول قصد چنین کاری را داشتید یا به مرور اتفاق افتاد؟
مهدیان: در ابتدا فقط به فکر اجرای داستان «مکبث» بودیم چون در نمایشنامه زن و مرد شاخص دارد اما در ادامه و طبق جلساتی که گذاشتیم، با فواد [زیدانلویی] بیشتر صحبت کردیم، طرح کلی را شکل دادیم و تصمیم گرفتیم داستان هملت را نیز به داستان اضافه کنیم.
تا آنجا که به خاطر دارم نسخه اولیه که برای بازبینی ارایه دادید بیشتر بر محور نمایشنامه «مکبث» بود... آیا کار با همان شیوه اجرایی برای گفتن حرفهایتان کافی نبود یا اضافه شدن «هملت» دلیل دیگری داشت؟
مهدیان: بله اجرای بازبینی آنگونه بود اما خود به خود ذهنها جوشید و به سمت کار فعلی رفتیم. ما در جمعی نشسته بودیم و داشتیم قصه را جلو میبردیم و دیدیم چقدر جالب میشود که روح پدر «هملت» هم بیاید و دیدیم کار به شکلی اتفاق میافتد که به فانتزی بیشتری برسیم. این کار را انجام دادیم و روح پدر مکبث و هملت را به داستان اضافه کردیم و داستان جذابی شد که شکلی از سه نمایشنامه مهم شکسپیر را در داستان دارد. ایده ما این بود که یک متن شناختهشده و جذاب را به پارودی بدل کنیم و در واقع نزدیکشدن به سمت آثار ویلیام شکسپیر به همین علت بود. میدانیم که اشتراکات زیادی که این سه نمایشنامه داشتند، انتخابشان کردیم و در جلسه همفکری که با دوستان داشتیم، درنهایت قصه «مَثلِث» جوشید و به اجرای نهایی رسید...
یساقی: در واقع از این سه نمایشنامه یک داستان واحد شکل گرفته و داستان مجزایی را شاهد هستیم. حتی نام نمایش با همین رویکرد انتخاب شد و در فرم هم با سه دایره و یک مثلث به سه کاراکتر رسیدیم.
مهدیان: این ایده اولیه، خیلی اتفاقی به ذهن ما رسید و کامل شد و دیدیم فضا خیلی بامزه است. اینگونه نبود که بگوییم حالا به این دلیل «هملت» را اضافه کنیم و... سیر روایت کار به تدریج شکل گرفت و تغییرات به وجود آمد.
با درگیرشدن مخاطب در یک فضای فانتزی مشکلی نداشتید؟
یساقی: ذهنیت ما به فانتزی نزدیک است و پارودی و شوخی با آثار بزرگان دست ما را برای ارایه ایدههایمان باز میگذارد.
تجربه کار گروهی در این نمایش برایم جالب است بهطوری که در جزییترین بخشهای کارتان این میزان هماهنگی وجود دارد و در خروجی کار حس میشود. حالا شاید اختلافنظرهایی هم وجود داشته باشد که طبیعی است اما در این جنس کار گروهی، تفاهم حرف اول را میزند. این میزان همراستایی و حرکت تکمیلی چگونه به دست آمده است؟
مهدیان: من و قیس که استارت ماجرا را زدیم از سال 88 در هر نمایش عروسکی که کار کردیم، نزدیکی و هماهنگی بیشتری بین ما به وجود آمد که شاید ناخواسته و نادانسته اتفاق افتاده باشد. وقتی امیرحسین [بلندی] و دیگران که اضافه شدند، همین تفاهم، سبب شد کار در روند تمرین و شکلگیری و اجرا خیلی راحت شود.
طبیعتا قرار نیست همیشه کارها را به صورت گروهی روی صحنه ببرید اما این یک روش کارساز در کار نمایشی است که باید به آن توجه کرد. در واقع درک کار گروهی و حفظ کردن این روحیه مهم است. در بازیگردانی و عروسکگردانی هم هماهنگی جالب توجهی داشتید که به نظر میرسد حاصل ساعتها تمرین باشد.
مهدیان: یکی از بخشهای مهم عروسکگردانی در این کار، پشتوانهای بود که در این چند سال داشتیم. مدیریت قیس تاثیر داشت. کارگردانی که شنونده بود، میشنید و مدیریت میکرد. او ایدهها را سرکوب نمیکرد و این در روند کار ما تاثیرگذار بود.
شاخصه بازیگردانی و عروسکگردانی در این نمایش طراحی درست تمرینات است. شاید بتوان گفت بخش خلاقیت و متن به استعداد مربوط است اما بخش عروسکگردانی و بازیگردانی شکل درست از نظر من با تمرین زیاد حاصل میشود. وقتی مکبث دستش را روی چراغ مطالعه گذاشت، من تمام جزییات آناتومی سه شکل هندسی را داشتم میدیدم و سرعتعمل در جابهجاییها کمنقص بود. اینکه فرمها را خوب شناخته بودید و بدون اینکه امکانات عجیب و غریبی داشته باشد، توانستید احساسات را خوب القا کنید. شما باید با شکل مثلثی که ساخته بودید شخصیتها و فرم ساختاری آنها را به مخاطب نشان میدادید و در اجرای حرکات و عروسکگردانی دقت زیادی میکردید. این تکنیک چه تجربیاتی برای شما داشت؟
یساقی: نمایش «مَثلِث» تکنیک میلهای و تاپتیبل است و تفاوت زیادی را با دیگر نمایشهایی که اجرا کردهایم، داشت. یکی از سختیهای نمایش این بود که ما باید با شکل مثل که تمامی کاراکترها به همان شکل ساخته شده بود، مکبث، لیدی مکبث و... را نشان میدادیم و این کار تمرین زیادی میخواست. تاکنون چنین عروسکگردانی را در آثار خود نداشتیم و تجربه جدیدی برای ما بود و آنقدر تمرین کردیم که دستکشهایی که برای عروسکگردانی استفاده میکردیم ساییده شده بود. به هر حال رسیدن به نتیجه نهایی، چیزی غیر از تمرین نبوده. شما فیلم بازبینی را ببینید و آن را با کار اجرا شده قیاس کنید، مشخص است که چقدر تمرین در ارایه کار نهایی نقش داشته است. البته تمام طراحی ما فکر شده بود و صحنه به صحنه، چیدهشده بود اما با تمرین به شیوه عروسکگردانی رسیدیم.
مهدیان: من و قیس در تمامی نمایشهایی که اجرا میکردیم، عروسکگردان یک عروسک بودیم و هماهنگی بین ما ناخودآگاه ایجاد شده بود. وقتی دیگر اعضای گروه به ما اضافه شدند از آنجاییکه من و قیس با هم هماهنگ بودیم، باعث شد که راحتتر چرخدنده ما با دیگر اعضای گروه به حرکت درآید.
با توجه به اینکه برگزاری نوزدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک به وقفه خورد، تمرینات خود را لغو کردید یا ادامه دادید؟
مهدیان: بعد از وقفهای که در برگزاری جشنواره نمایش عروسکی تهران- مبارک افتاد، تصمیم گرفتیم که کار را تعطیل نکنیم و تمرینهایمان را داشته باشیم تا شرایط حضور در یک جشنواره خارجی ایجاد شود. به همین دلیل در بهار 1402 روزانه به صورت میانگین 3 ساعت تمرین میکردیم.
بازخوردهای اولیه چقدر برای شما جذاب بود؟
یساقی: راستش بازخوردهای مثبت خیلی خوب بود و روز به روز بیشتر هم شد. شاید بتوانم بگویم استقبال از این کار، چه مخاطبان، چه کارشناسان و منتقدان و چه داوران شگفتانگیز و تقریبا عجیب و غریب بود که باید از همه تشکر کنم.
انتظارش را داشتید؟
یساقی: نه در این حد واقعا! اوایل یک اجرای خصوصی در مشهد رفتیم و از آشنایان و رفقا دعوت کردیم کار را ببینند. طبیعتا آدم از دوست و رفیق انتظار تعریف دارد، اما در جشنواره نمایش عروسکی بازخوردهایی گرفتیم که نشان داد آن تعریفها، تعارف نبودند... واقعا تصورش را نمیکردیم!
این موفقیت چقدر برای شما تعیینکننده است؟
یساقی: من گروه پرتلاشم را تحسین میکنم. یکسال در کنار هم بودن و فشرده تلاش کردن و تمرین طاقتفرسا، نتیجهاش همین میشود که بازخورد خوبی از کار میگیریم... انعطافی که در نمایش عروسکی است برای کسی که پر از ایده است، بهترین موقعیت را ایجاد میکند. انگار اینجا کودک درونت آزادتر و رهاتر است و خالق اثر قدرت نمایشی بیشتری را حس میکند، ضمن آنکه انتقال مفهوم هم در نمایش عروسکی رنگ و جنس دیگری دارد. جشنواره روزهای پرشور و پرفشاری را سپری کرد. به نظرم پیشرو بودن گروه اجرایی این رویداد مشهود بود. آنها به همهچیز فکر کرده بودند. معمولا بعد از اجرای هر نمایش ۲ نفر از اعضای گروه که شامل کارگردان و یک نفر دیگر است، میتوانند تا پایان جشنواره در تهران حضور داشته باشند اما از آنجا که تعداد اعضای گروه ما محدود است لطف کردند و اجازه دادند هر سه، چهار نفرمان تا پایان جشنواره تهران باشیم و به دیدن آثار بنشینیم.
ظاهرا کار پس از اجرای اول مورد توجه قرار گرفته و قرار شده در تئاتر شهر اجرای عمومی داشته باشید...
یساقی: در مورد اجرای عمومی نمایش هنوز صحبتهای رسمی انجام نشده اما به صورت شفاهی پیشنهاداتی داشتیم. ابتدا باید امکانسنجی کنیم و ببینیم امکان اجرا در تهران برایمان میسر است یا نه. اما در کل از این اتفاق استقبال میکنیم و امیدواریم که میسر شود.
چه تصمیماتی را برای آینده نمایش «مثلِث» و گروه نمایشی خود دارید؟
یساقی: قصد داریم که سالی یک اثر تولید کنیم و از همین الان میدانیم که کار بعدی چیست و ایدههای جدید در سر داریم!
قیس یساقی، کارگردان و نویسنده: این کار محصول ساعتها همفکری است. دلیل اینکه نام سه نفر به عنوان نمایشنامهنویس آمده همین است که طرح کلی نمایش براساس ایدههای گروهی و طی جلسات مختلف شکل گرفته و بعد کار به بازنویسی و دیالوگنویسی رسید.
محمدجواد مهدیان، عروسکگردان و نویسنده: من و قیس در تمام نمایشهایی که اجرا میکردیم، عروسکگردان یک عروسک بودیم و هماهنگی بین ما ناخودآگاه ایجاد شده بود. وقتی دیگر اعضای گروه به ما اضافه شدند چرخدنده ما با دیگر اعضای گروه راحتتر به حرکت درآمد.
اعتماد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.