راه آزادی یا راه بندگی دولت
ساعت 24 – پویا جبلعاملی سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد و اقتصاددان جوان ایرانی در سرمقاله امروز این روزنامه با صراحت و شهامت نوشت : برای اداره اقتصاد دو راه بیشتر وجود ندارد یا راه آزادی یا راه بندگی دولت. مشخص است که اقتصاد ایران تاکنون به چه راهی رفته است! افسانه خواندن سازوکار بازار، فرش قرمز پهن کردن برای بردگی انسانهاست.

از نظر جبل عاملی دو راه کلی وجود دارد. یک راه مبتنی بر آزادی، بهگونهایکه همه افراد جامعه ترجیحات خود را آشکار کنند و بر مبنای توانایی خود، گزینههای تولیدی یا مصرفی خویش را انتخاب کنند و راه دیگر آنکه دولت بگوید چه کسی چه کاری را انجام دهد و چه کالایی را و به چهاندازه مصرف کند. دولت بگوید چه کسی نان خشک بخورد و چه کسی خاویار. دولت بگوید چه کسی حق دارد پولدار شود و چه کسی نمیتواند. دولت بگوید چه کسی صبح تا شب جان بکند و دیگری راحت سکه روی سکه گذارد. آری دو راه بیشتر وجود ندارد یا راه مبتنی بر اراده همه انسانهای جامعه یا راه دستوری دولت.وقتی دولت ارز ۴۲۰۰تومانی تعیین میکند و قیمت ارز چندین برابر این نرخ دادوستد میشود، عملا میگوید میخواهم واردکنندگان را چنان پولدار کنم که با یکبار واردات، بار چندین سال خود را ببندند. وقتی نرخ بهره منفی برای وامش تعیین میکند، عملا میگوید میخواهم معدود وامگیرنده از صف طولانی متقاضیان را پولدار کنم و بقیه بروند دنبال صبح تا شب دویدنشان! بگذریم کهاین اراده پولدار کردن را به اسم بقیهای انجام میدهد که از هر رانتی بیبهرهاند. این اقتصاددان جوان ایرانی نوشته است : اخیرا یکی از مسوولان اقتصادی دولت، با تمثیل تورم به اسب، اظهار کرده است که برای مهار آن به شکل آنی، باید همه قیمتها تحت نظارت دولت باشند و با استفاده از ایجاد فضای حاکمیتی و ابزارهای امنیتی، بهاین هدف نائل آمد. در عین حال ایشان معتقد به «دور ریختن افسانههایی» چون مبانی بازار آزاد شده است. اما ایشان توضیح دهند چگونه در دیگر کشورها، با وجود سازوکار بازار آزاد و بدون وجود ابزارهای تعزیراتی و نظارتی و امنیتی، تورم مهار شده است؟ تشریح کنند که چگونه تمام کشورهای دنیا که میلیاردها انسان در آن زندگی میکنند، از تمثیل اسبی ایشان اطلاع نداشته اما در عین حال توانستهاند تورم را در سطوحی بسی کمتر از ما مهار کنند؟ البته ما معتقدیم، صدور چنین نسخههایی برای مهار تورم از چنان ذهنهای بریده از واقعیتی برمیآید که میتوانند برای ما ثابت کنند، تورم در کشورهای دیگر و بهویژه غرب چندین برابر ماست! چرا قیمت در سازوکار بازار بالا میرود، آنگونه که نارضایتی را در خیل عظیم مردم ایجاد میکند؟ یک نفر بیش از حد درآمدش هزینه میکند. اویی که قدرت خلق پول دارد و میتواند از هیچ هزینه خود را بدهد: دولت. این مشکل همیشگی اقتصاد ایران بوده و هست. وقتی هم درآمد ارزی دولت بهواسطه تحریم کمتر میشود از این قدرت بیشتر استفاده میکند و تورم بیشتری بر دوش مردم سوار میکند. این تقصیر بازار نیست. تقصیر لسهفر نیست. تقصیر خود دولتی است که حالا مقام مسوولش میخواهد همه مردم را به زور و ضرب مجبور کند بهرغم رشد پول، قیمتها را ثابت کند و آنقدر فهم وجود ندارد که با حجم پول بیشتر اگر قیمتها افزایش نیابد و دولت در منویات خود پیروز شود، نتیجه قطعی بعدی کمبود کالا و قحطی است! همانطور که امروز میبینیم قیمت دستوری بنزین در شهرهای مرزی موجب کمبود و صفهای طولانی در پمپ بنزین شده است. تعدیل شدن قیمتها با رشد پول، نعمتی است برای عدم کمبود کالا. میخواهید قیمت بالا نرود، دولت باید بهاندازه خرج کند و رشد پول متوقف شود. آیا اینها تقصیر بازار و مردمیاست که در آن دادوستد میکنند؟
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.