مسعود نیلی : افزایش 30 برابری خوراکی ها در دهه سوخته
ساعت 24 در حوزه نرخ تورم نیز شاخص کل متوسط قیمتها در بازه زمانی مهرماه ۱۴۰۲ نسبت به مهرماه ۱۳۹۰، ۱۷ برابر شده است. این شیب افزایش سطح عمومی قیمتها را میتوان به دو قسمت مختلف تقسیم کرد: نخست از ۱۳۹۰ تا پایان ۱۳۹۶ و سپس اگر از ابتدای سال ۱۳۹۷ تقسیم کنیم، میبینیم که در بازه زمانی نخست، شاخص عمومی قیمتها ۵/۹ تا ۱۰ برابر شده است.

در شش سال دوم، شاخص عمومی قیمتها ۵/۶ تا ۷ برابر و در بخش خوراکیها ۱۰ برابر شده است. حالا ما اگر همین بازهها را به ترتیب، ۶ سال به ۶ سال به عقب برگردیم، میبینیم که در بازههای زمانی یادشده، سطح عمومی قیمت رشد ۲ تا ۲/۲ برابری دارد. این نشان میدهد که افزایش نرخ تورم، فشار شدیدتری به شاخص عمومی قیمتها وارد کرده است. شاخص عمومی قیمت خوراکیها در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲، حدودا ۳۰ برابر شده است.
این موارد باعث افزایش فشار رفاهی به بخشی از جامعه میشود که نیازهای معیشتی بخش اصلی نیازهای رفاهیشان را تشکیل میدهد. شاخص رشد اجارهبهای مسکن در این بازه زمانی ۵/۶ برابر شده که در بازههای زمانی ۶ سال، پیش از این رشد بسیار کمتری داشت. شاخص سطح قیمتها در حوزه بهداشت و درمان ۱۵ برابر رشد کرده است، در حالی که پیش از این بازه زمانی، نرخهای رشد بسیار پایینتری را تجربه میکرد. بخشهای زیادی از جامعه قدرت حفظ خودشان را در برابر شرایط تورمی آزاردهنده فعلی ندارند، در نتیجه به همان نسبتی که تورم افزایش مییابد، سطح رفاهشان نیز کاهش مییابد. رشد اقتصادی از منظر رشد اقتصادی مطابق با آمارهای بانک مرکزی از ۱۳۹۰ تا پایان سال ۱۴۰۱، تولید ناخالص داخلی ۱۳ درصد رشد کرده که اگر افزایش جمعیت را بخواهیم وارد این محاسبه کنیم -جمعیت کشور در بازه زمانی مذکور ۱۲ درصد افزایش یافته است- به عبارت دیگر تولید ناخالص ما با افزایش مصرف ناشی از افزایش جمعیت با نرخ مشابه، سربهسر شده است و انگار که حجم کلی تولید ناخالص داخلی ما ثبات مانده باشد.
در چنین شرایطی که میزان تولید ثابت مانده باشد، بهتر شدن وضع اقتصادی کسی، با بدتر شدن وضع کس یا کسان دیگری توامان خواهد بود که یک بازی با حاصل صفر شکل میگیرد. چنین وضعیتی باعث ایجاد یک پیوند نامطلوب میان فقر با شاخص توزیع درآمد خواهد شد و یک پیوند ضدرفاهی شکل خواهد گرفت. در چنین شرایطی شاخص کل فقر وضعیت بدتری را به خود خواهد دید، اما شاخص توزیع درآمد بهبود خواهد یافت و معنای دیگر این وضعیت، افزایش توزیع برابر فقر است. ممکن است شاخص فقر بهبود پیدا کند و توزیع درآمد نیز بهبود پیدا کند، معنایش این است که قشر فقیر وضع اقتصادی رو به بهبودی داشته و قشر ثروتمند هم چنین وضعیتی را تجربه کرده است؛ این یک حالت ایدهآل است که هم تولید و توزیع ثروت بهبود پیدا کند و هم با کاهش فقر روبهرو باشیم. نقطه مقابل این وضعیت که بدترین حالت است این است که فقر وضعیت بدتری به خود بگیرد و توزیع درآمد نیز بدتر شود.
این به آن معناست که بخش کوچکی از جامعه در شرایطی که بخش بزرگتر جامعه امتیازات رفاهی خود را به دلیل گسترش فقر از دست میدهد، به امتیازات رفاهی بیشتری دست پیدا کند. در شرایطی که ما در وضعیت بازی با حاصل جمع صفر هستیم، بهبود وضعیت افرادی با تخریب وضعیت فرد یا افراد دیگر همراه است. این وضعیت که هم فقر افزایش پیدا کند و هم توزیع درآمد شکل نامطلوبتری به خود بگیرد، در اقتصاد ما رخ داده است.
به آمار سال گذشته وزارت رفاه بدون کنکاش شخصی اشاره میکنم؛ نسبت کل افراد فقیر به کل جمعیت در سال ۱۳۹۶ معادل ۴/۱۹ درصد بوده است که این آمار در سال ۱۴۰۰ به ۳/۳۰ درصد رسیده است. ما هرگز چنین وضعی را تجربه نکرده بودیم که از هر ۳ نفر ۱ نفر فقیر مطلق باشد. این هم به دلیل شدت تورم و زمان زیاد حکمفرمایی تورم با این نرخهای بالا رخ داده است. دلیل دیگرش هم به بحث کاهش سطح اشتغال بازمیگردد که تازه بخشی از مشاغل حذف نشده و احیا شده، اشتغال کمکیفیتی به لحاظ درآمدی را به خود اختصاص داده، برآیندش همین است که خودش را در وضعیت فقر و شرایط نابسامان توزیع درآمد در کشور نشان میدهد. روزنامه جهان صنعت
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.