توصیه های فنی صندوق بین المللی پول
ساعت 24 - پس از موافقت صندوق بینالمللی پول با ارائه کمک فنی به ایران برای «هدفمندسازی انرژی»، بررسی سابقه مداخلات نهادهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی در سیاستگذاری اقتصادی ایران، بار دیگر
به موضوعی داغ در فضای کارشناسی و رسانهای تبدیل شده است. بررسیها نشان میدهد بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نیز در دو دهه گذشته از برخی سیاستهای اقتصادی و اجتماعی کلان در ایران حمایت کردهاند که پیامدهای آن امروز بیش از هر زمان دیگری خود را نشان میدهد.
یکی از دلایلی که باعث تردید بسیاری از اقتصاددانان مستقل نسبت به نهادهایی چون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول شده، وابستگی ساختاری آنها به قدرتهای سیاسی خاص است. برای مثال، در فاصله سالهای 2005 تا 2012، روسای بانک جهانی نه از میان اقتصاددانان مستقل بلکه از بین مقامات بلندپایه وزارت دفاع و وزارت خارجه ایالات متحده انتخاب شدند. این مسئله شائبه وجود اهداف سیاسی در پشت توصیههای فنی این نهادها را تقویت کرده است.
صندوق بین المللی پول ,
منتقدان میگویند، نمیتوان انتظار داشت نهادهایی که با منافع ژئوپلیتیکی کشورهای خاص پیوند خوردهاند، در ارائه راهکارهای اقتصادی به کشورهایی نظیر ایران، رویکردی بیطرفانه و منصفانه داشته باشند. این رویکرد مشکوک در سیاستگذاری، پیشتر در کشورهای متعددی مانند عراق، اوکراین و کشورهای آمریکای لاتین نیز مشاهده شده است.
در چنین شرایطی، بسیاری از کارشناسان معتقدند که طراحی سیاستهای اقتصادی باید بر پایه واقعیتهای بومی، ساختار اجتماعی و نهادهای داخلی کشورها صورت گیرد، نه بر اساس توصیههای کپیپیستشده از سوی نهادهای بینالمللی که تجربههای ناکام فراوانی در کارنامه دارند.
حسین نمازی وزیر امور اقتصاد و دارایی دولت اصلاحات (خاتمی) در گفت و گویی با اشاره به ریشههای تضعیف اقتصاد ایران که همگی به سیاستهای تعدیل بازممی گردد گفت: تحلیلهای بانک جهانی نشان میداد که پس از انقلاب، حمله نظامی به ایران به دلایلی مانند شور انقلابی مردم و واکنش جهان اسلام، برای آمریکا پرخطر و پرهزینه ارزیابی میشود. به جای آن، راهکار پیشنهادی، اعمال فشار اقتصادی از طریق حذف یارانهها بود تا با تحت فشار قرار دادن اقشار کمدرآمد و متوسط - که حامیان اصلی نظام هستند - زمینه برای تغییر نظام فراهم شود.
بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول با پیشنهاد جایگزینی یارانههای عمومی با پرداختهای نقدی هدفمند، ظاهراً قصد داشتند با مکانیزم تورمی، ارزش واقعی این پرداختها را به تدریج کاهش دهند.
این روش در دورانهاشمی (با حذف مرغ از کالابرگ) و احمدینژاد (با یارانه نقدی ناچیز 45 هزار تومانی که امروز ارزشی معادل یک شانه تخممرغ دارد) اجرا شد. طرفداران سیاستهای تعدیل معتقد بودند این روش حذف تدریجی یارانهها بدون جلب توجه عمومی امکانپذیر است.
تسنیم
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.