رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 654165

کتاب سمفونی مردگان در مورد چیست؟

کتاب سمفونی مردگان از آن دست آثاری است که بخشی از شناسنامه‌ی ادبی یک کشور به‌حساب می‌آید و اهالی کتاب محال است نامش را نشنیده باشند.

کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی

سمفونی مردگان یکی از برجسته‌ترین و ماندگارترین آثار ادبی معاصر است که ذهن و احساسات خواننده را به چالش می‌کشد. عباس معروفی در این اثر رنج و درد انسان‌هایی را به تصویر کشیده است که درگیر سنت و اعتقادات درون خانوادگی شدند و این درگیری فرجام خوبی برای هیچ‌کس ندارد.  

در ادامه قصد داریم کمی درباره‌ی سمفونی مردگان توضیح دهیم و با هم این کتاب را بیشتر بشناسیم.

معرفی کتاب سمفونی مردگان

کتاب سمفونی مردگان اثری از عباس معروفی است که برای اولین‌بار در سال ۱۳۶۸ به چاپ رسید و وارد بازار کتاب شد. این رمان در واقع روایتی معاصر از داستان‌هابیل و قابیل است. 

داستان سمفونی مردگان در اردبیل، و کمی بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد. عباس معروفی این کتاب را به سبک جریان سیال ذهن نوشته است و شما با خواندن آن رفت و برگشت‌هایی در زمان خواهید داشت و زوال خانواده‌ای نسبتاً مرفه و سنتی را خواهید دید. خانواده‌ای که از پدر و مادر و چهار فرزند تشکیل شده است. پدر، فردی بازاری و حجره‌دار در اردبیل است و پایبند به اصول و تفکرات سنتی که مخالفت را برنمی‌تابد. پسر بزرگ خانواده به نام یوسف بر اثر حادثه‌ای در کودکی، زندگی نباتی دارد، آیدا و آیدین دوقلوهای این خانواده‌اند و آخرین فرزند آن‌ها اورهان است، فرزندی که کاملاً پایبند به اصول پدر است و در واقع نماینده‌ی تفکرات اوست. سمفونی مردگان داستان این شخصیت‌هاست. روایتی است از درد و رنج‌ها و مشکلاتشان.

سمفونی مردگان درباره‌ی چیست؟

شاید بهترین جوابی که به این سوال بتوان داد این است که سمفونی مردگان درباره‌ی دردهای انسان‌هایی است که فقط می‌خواستند زندگی کنند و هر کدام از راه‌ و روش خود به دنبال یافتن معنای اصلی زندگی بودند، و نمی‌خواستند فقط از سنت خانوادگی پیروی کنند. مردمانی که روزگاری به امید زندگی بهتر دردهای زیادی را تحمل کردند، اما باز روزگار چرخید و برگی عجیب رو کرد. این داستان درباره‌ی خانواده‌ای است که قربانی تعصب و بایدها و نبایدها شد، قربانی نگاهی که جایی برای روشنفکری قائل نبود و در جامعه‌ی آن زمان این نوع تفکر را بد می‌شمرد. نگاهی که ارمغانی جز تنهایی و دوری و حسرت برای خانواده نداشت.

خلاصه کتاب سمفونی مردگان

کتاب را که باز می‌کنید و مشغول خواندن می‌شوید، اولین چیزی که توجه‌تان را جلب می‌کند نام فصل‌هاست. عباس معروفی نام هر فصل را «موومان» گذاشته است و از ابتدا به خواننده نشان داده که یک سمفونی از کلمات آماده کرده است. سمفونی عباس معروفی نیز مانند یک اثر موسیقی، موومان اول را سریع و پرانرژی شروع می‌کند. این قسمت از زبان اورهان است و داستان با ضرباهنگی تند شروع می‌شود. مخاطب با اتفاقی عجیب در ابتدای داستان مواجه می‌شود. در موومان‌های بعدی، نویسنده، مخاطب را به دل ماجرا می‌برد و زندگی خانواده‌ی اورخانی را به تصویر می‌کشد. از آیدا می‌گوید، دختری که در این خانواده بزرگ شد، در خانه‌ی پدری همه‌ی عمرش را در گوشه‌ی آشپزخانه گذراند و آرزوهایش را در دلش حبس کرد، بزرگ شد و یک‌راست از خانه‌ی پدر به خانه‌ی شوهرش که فردی ثروت‌مند و تحصیل‌کرده بود رفت، شاید خیلی‌ها تصور می‌کردند همه چیز برای این دختر، خوب پیش رفت و دیگر چه می‌خواست از زندگی؟ ولی داستان به خواننده نشان می‌دهد که همه چیز قرار نیست بر طبق روال عادی و معمول پیش برود.

آیدین یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار و مهم کتاب است که جلوی تفکرات پدر می‌ایستد. او شاعر مسلک است و دنیای هنر را می‌پسندد. علاقه‌ای به راه‌ورسم زندگی پدر ندارد و دلش می‌خواهد روزی به تهران برود و در آنجا تحصیل کند. اما پدر این مخالفت را برنمی‌تابد. کارهایش باعث می‌شود تا آیدین از خانه برود و در کارگاهی مشغول به کار شود. زندگی آیدین دست‌خوش تغییرات زیادی می‌شود و مدت‌ها از خانواده دور می‌ماند. اما باز دست تقدیر آیدین را در کنار خانواده قرار می‌دهد. زندگی پیچیدگی‌های خود را به عجیب‌ترین حالت ممکن نشان می‌دهد و اورهان که آخرین پسر خانواده است ذات واقعی خود را رو می‌کند.  

سمفونی مردگان فصل‌به‌فصل، یا بهتر بگوییم موومان به موومان پیش می‌رود و مخاطب بیشتر از قبل درگیر داستان می‌شود.

عباس معروفی با هنرمندی تمام، فرجام پافشاری بر عقاید و تعصب را نشان می‌دهد و به مخاطب، آخر این راه را همان اول نشان می‌دهد. شاید یکی از دلایل محبوبیت داستان همین روایت منحصربه‌فرد، بی‌پرده و صریح عباس معروفی از جامعه‌ی ایران است. جامعه‌ای که برای مخاطبان کاملاً آشناست و چون از دل نویسنده برآمده به دل خواننده نیز می‌نشیند.

کتاب سمفونی مردگان جوایز بسیاری را هم از آن خود کرده است، از جمله بنیاد غیردولتی گلدوپ و بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سور کامپ جایزه‌ی خود را در سال ۲۰۰۱ به این کتاب دادند.

سمفونی مردگان همچنین به زبان‌های انگلیسی، آلمانی و عربی نیز ترجمه و منتشر شده است.

برخی از منتقدان، این کتاب را شبیه «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر و همچنین صدسال تنهایی از مارکز نیز دانسته‌اند.  

درباره‌ی عباس معروفی

عباس معروفی در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۳۶ متولد شد. او با مادربزرگ پیرش زندگی کرد. وقتی هفت‌ساله شد خانواده‌اش به خانه‌ای جدید نقل‌مکان کردند ولی او را در خانه‌ی مادربزرگ گذاشتند تا پیرزن تنها نباشد. کودکی او در تنهایی گذشت و همین امر باعث شد تا به دنیای خیال وارد شود و تنهایی‌اش را با خیال‌پردازی‌ پر کند. دنیایی که هیچ‌کس داخلش تنها نیست و هیچ محدودیتی وجود ندارد. او از کودکی به نوشتن علاقه داشت و ترکیب خیال و نوشتن از او یک نویسنده ساخت. 

عباس معروفی وارد دبیرستان شد و در رشته‌ی ریاضی به تحصیل پرداخت، اما در دانشگاه، ادبیات دراماتیک را انتخاب کرد. در سال ۱۳۵۵ در مسابقه‌ی داستان‌نویسی مجله‌ی کیهان نوجوان شرکت کرد و مقام اول را به دست آورد. سال‌ها خیال‌پردازی جواب داد و او اولین قدم جدی خود را برای انتشار داستان‌هایش در روزنامه‌ و مطبوعات برداشت.

مدتی بعد و آشنایی او با محمدعلی سپانلو باعث شد در کانون نویسندگان ایران عضو شود و این عضویت سبب آشنایی معروفی با نویسندگان بزرگ آن زمان شد. در همین دوران معروفی نشریه‌ی «آهنگ» نشریه‌ی ادبی گردون، جایزه‌ی قلم زرین گردون و انتشارات گردون را تاسیس کرد.

عباس معروفی بعد از سال‌ها فعالیت فرهنگی و زمانی که نشریه‌ی گردون در سال ۱۳۷۴ توقیف و فشارهای زیادی بر وی وارد شد، به آلمان مهاجرت کرد. در ابتدا و به دلیل دوری از دنیای قلم و کاغذ و نویسندگی، دچار افسردگی شد، اما او که در تنهایی بزرگ شده بود خوب می‌دانست چطور با دنیای نوشتن آشتی کند، دوباره شروع کرد و تصمیم گرفت داستان زندگی‌اش را خودش بنویسد، نه افسردگی. 

او فعالیت‌های ادبی خود را شروع کرد. مدیریت خانه‌ی‌هاینریش بل را برعهده گرفت. کتاب‌فروشی هدایت را راه‌اندازی کرد و نشریه‌ی خود را دوباره راه‌انداخت. همچنین کلاس‌های داستان‌نویسی را برای علاقه‌مندان دایر کرد.   

معروفی آثار شناخته‌شده‌ی بسیاری در کارنامه‌ی خود دارد که غیر از سمفونی مردگان می‌توان به «سال بلوا» که در سال ۱۳۷۱ منتشر شد، «پیکر فرهاد» که در سال ۱۳۸۱ منتشر شد و آن را برای صادق هدایت نوشت و همچنین «فریدون سه پسر داشت» که در سال ۱۳۸۲ منتشر شد، اشاره کرد.

عباس معروفی در شهریور ۱۳۹۹ به سرطان مبتلا شد و در این مدت در صفحه‌ی اینستاگرامش مخاطبان را از حال خود باخبر می‌ساخت. سرانجام این نویسنده‌ی توانمند و نام‌آشنا در دهم شهریورماه سال ۱۴۰۱ درگذشت. او را در برلین به خاک سپردند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها