رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 654743

مردم راه خود را می‌روند

ساعت 24 - شاید یکی از مهمترین ویژگی‌های سیاست‌گذاران در ایران نه‌تنها انتزاعی، بلکه در لجاجت آشکار آنان با واقعیت است. در حقیقت، خیلی دوست دارند که سیاست‌گذاری را دقیقاً مخالف جریان جامعه انجام دهند.

جامعه‌ای که در مسیری معین حرکت می‌کند را می‌خواهند با ضرب و زور سیاست‌گذاری به حرکت در سوی مخالف آن رهنمون یا مجبور کنند. درحالی‌که قادر نیستند مردم را ترغیب به این مسیر رسمی نمایند.

به تعبیر دیگر، سیاست‌گذار ایرانی دقیقاً برخلاف مسیر رودخانه شنا می‌کند‌، با هزینه‌های ‌ فراوان خود را خسته کرده و در پایان چند متر حرکت می‌کند. درحالی‌که متوجه نیست چندین برابر آن در مسیر رودخانه جابه‌جا شده است.

ماجرای توقیف سریال سووشون و فیلتر شدن نماوا فقط یکی از آخرین مصادیق این ادعاست. گویا به‌خاطر ۶۰ ثانیه که ظاهراً با معیارهای امروزی هیچ منعی از انتشار ندارد؛ ولی با معیارهای رسمی همچنان خط قرمز محسوب می‌شود. معیارهای عرفی گام‌های بلندی جلوتر از این خطوط هستند.

اینجاست که میان معیارهای رسمی و عرفی شکاف و ناترازی‌ بزرگی به‌وجود می‌آید. این ناترازی حتی بدتر از ناترازی انرژی است؛ چون آثار آن غیرمستقیم است و به‌صورت غیرمنتظره دیده خواهد شد. جالب است که سیاستگذاران هم می‌دانند که این شنا کردن در مسیر مخالف جریان تند آب رودخانه است؛ ولی باز هم ادامه می‌دهند.  

روزنامه کیهان به‌طور ضمنی به این واقعیت اذعان کرده و درباره توقیف این سریال نوشته است که: «تهیه‌کنندگان این سریال عجب کلکی سوار کرده‌اند! آن‌ها می‌دانستند که این سریال با وجود صحنه‌های فسادانگیز و ضداخلاقی توقیف می‌شود، و خبر توقیف آن همه جا پخش خواهد شد و بعد با حذف صحنه‌های ضداخلاقی به این سریال اجازه نمایش می‌دهند! یعنی با سوءاستفاده از سادگی مسئولان، خبر توقیف سریال به یک آگهی تبلیغاتی برای آن تبدیل شده و با برانگیختن کنجکاوی‌ها، بسیاری را به دیدن آن ترغیب می‌کند. مثل نمونه‌های مشابه قبلی! صحنه‌های حذف‌شده را هم که در فضای مجازی نشان داده‌اند. »

خُب معنای این جملات بسیار روشن است. در واقع، سیاست و مقرراتی گذاشته شده است که اطلاع مردم از عبور از آن موجب جذابیت آن فیلم برای دیدن بیشتر می‌شود. البته، شاید بگویند که تقاضا برای چنین صحنه‌هایی زیاد است؛ ولی واقعیت این نیست. چون صحنه‌هایی به‌مراتب و صدهابار حادتر از این صحنه را در فضای مجازی و ماهواره می‌بینند و اصولاً کسی به این موارد توجهی ندارد.

مسئله اصلی سیاست‌گذار در ایران این است که، ما نمی‌خواهیم این موارد را به رسمیت بشناسیم و پای آن هم می‌ایستیم. این رویکرد دو ایراد دارد.

اول اینکه، خواسته یا ناخواسته خود را متمایز از مردم و جامعه تعریف می‌کنند و شکاف بزرگی میان خود و دیگران ایجاد می‌کنند. مردم را با خود بیگانه کرده و نه‌تنها حس تعلق خاطر را از میان می‌برند، بلکه حس نفرت را جایگزین و تقویت می‌کنند.

دوم و بدتر اینکه، تجربه نشان داده مردم راه خود را می‌روند و این سیاست‌ها هیچ اثری ندارد و حتی شاید اثر منفی هم داشته باشد؛ زیرا مطابق قاعده مشهور مردم از هر چیزی که منع شوند، به آن راغب‌تر می‌شوند.

این نوع سیاستگذاری در گزینش‌ها و اجتماعیات و فرهنگ فراوان دیده می‌شود و هر ناظری حیران می‌شود از این همه سیاست‌گذاری غیرمتعارف و با نتایج معکوس و نیز اصرار بر تداوم بی‌اثر آن‌ها.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها