نقد حمله پیشدستانه به جمهوری آذربایجان
حسن بهشتیپور، کارشناس ارشد مسائل بینالملل و عضو شورای علمی ایراس در سایت این نهاد نوشته است : در فضای رسانهای ایران، برخی تحلیلگران و کارشناسان خواستار اقدام نظامی پیشدستانه علیه جمهوری آذربایجان شدهاند، با این فرض که این کشور در حملات اخیر رژیم اسرائیل علیه ایران نقش پشتیبانیگر داشته است. ا
ین دیدگاه، فارغ از پیامدهای راهبردیاش، بر پایه شواهدی ارائه میشود که هنوز اعتبار رسمی و امنیتی نیافتهاند. از این رو، نقد آن نه تنها ضروری، بلکه برای پرهیز از تصمیمات واکنشی حیاتی است. از منظر تحلیلی، سه فرض را میتوان درباره نقش احتمالی جمهوری آذربایجان در حملات اسرائیل مطرح کرد: فرض اول – نفی همکاری و استفاده از خاک یا آسمان آذربایجان این همان موضع رسمی دولت باکو است که صریحاً هرگونه استفاده از پایگاه، زیرساخت یا حریم هوایی این کشور توسط اسرائیل را رد میکند. بر اساس این فرض، اسرائیل حملات خود را از مسیر دیگری انجام داده و جمهوری آذربایجان هیچ نقشی در آن نداشته است. فرض دوم – استفاده از آسمان آذربایجان بدون اطلاع دولت باکو در این فرض، اسرائیل بدون همکاری و اطلاع رسمی دولت باکو، صرفاً از آسمان جمهوری آذربایجان عبور کرده است. این سناریو شامل پروازهایی با مخزن سوخت اضافی است که بتوانند فاصله رفت و برگشت بیش از ۳۲۰۰ کیلومتر را بدون نیاز به سوختگیری در میانه راه طی کنند. با توجه به مخازن سوختی که در چند روز پیش در دریای خزر پیدا شد و اظهارات شاهدان عینی در شهرهای مرزی ایران با جمهوری آذربایجان ، این دیدگاه را تقویت میکند. زیرا قابلیت فنی اسرائیل را در عبور از آسمان کشورهایی با کنترل ضعیف یا نفوذپذیر مثل تقلیم کردستان عراق را بارها شاهد بودیم. فرض سوم – همکاری پنهان و اعلامنشده بین باکو و تل آویو در این سناریو، جمهوری آذربایجان به صورت مخفیانه در اختیارگذاری آسمان کشور و خدمات سوخترسانی به اسرائیل مشارکت داشته است. این فرض برای بررسی راهبردهای پاسخ ایران مطرح میشود، نه برای اثبات قطعی نقش دولت باکو. فرضی است تحلیلی، با هدف بررسی پیامدهای ممکن در شرایط بحرانی. پاسخ ایران: چه باید باشد؟ پرهیز از گسترش جبهههای نظامی؟ در فرض اول و دوم هر گونه پاسخ نظامی منتفی است و باید به اقدامهای دیپلماتیک و حقوقی در فرض دوم بسنده کرد. اما در فرض سوم اگر بپذیریم، جمهوری آذربایجان در تجاوز نظامی اسرائیل به ایران همکاری پنهان داشته باشد، از نگاه راهبردی، اقدام نظامی علیه باکو در شرایط فعلی به سود ایران نیست. زیرا ایران درگیر جنگ مستقیم با دو قدرت منطقه ای، یعنی اسرائیل و جهانی یعنی ایالات متحده آمریکا است. در چنین شرایطی گشودن جبههای جدید در شمال ایران، آن هم با کشوری که ممکن است ترکیه نیز به حمایت از آن برخیزد، به معنای گسترش بحران امنیتی و کاهش ظرفیت ایران برای تمرکز بر تهدیدات اصلی خواهد بود. به نظز میرسد در شرایط جنگی، راهبرد مطلوب آن است که ایران از گسترش جبهههای دشمنی پرهیز کند و در مقابل، تلاش کند میان مخالفان خود شکاف بیندازد. تنش با همسایگان، حتی در صورت اختلافات جدی، باید آخرین گزینه باشد؛ بر این اساس ایران میتواند در ابتدا به اقدامهای دیپلماتیک و حقوقی برای روشن شدن حقیقت اکتفا کند و بعد در زمانی که خودش تصمیم بگیرد و در مکانی که صلاح بداند اقدام موثر و بازدارنده را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم انجام دهد. هرچه که هست میتواند تدبیر و دوری از عجله و ماجراجویی در دستور کار قرار گیرد. بنابراین زمان و مکان و چگونگی مقابله در صورت قطعی شدن ماجرا در اختیار ایران خواهد بود. نباید به نام اقدام انقلابی انتظارات کاذب و دردسر آفرین برای کشور در افکار عمومی ایجاد کرد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.