رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 656338

بحران آب بعد از سال ۱۳۵۷ از کجا کلید خورد؟

ساعت 24 - من یقین دارم مهندسین مشاور و پیمانکاران آب در بدنه‌ی وزارت نیرو نفوذ داشتند. الان هم هستند. هیچ کسی نمی‌تواند بگوید چنین چیزی نیست. اون موقع این‌جور نبود همه‌ی افراد متوجه بشوند چه قوانینی در مجلس و دولت تصویب می‌شود. هر کسی روزنامه می‌خواند می فهمید چه خبره. وقتی قانون تصویب شد من در روزنامه خواندم و دیدم خیلی بعیده که تصمیم‌گیر و مجری یک نفر باشد.

من رفتم پیش آقای سلامتی که سال ۶۱ وزیر کشاورزی بود. باز هم می‌گویم در این مقطع ما هنوز مشکل آب هم نداشتیم و آقای سلامتی هم درس خوانده‌ی اقتصاد بود و نمی‌دانست مشکل قانون چیست. من با توجه به درس‌هایی که در حوزه‌ی اکولوژیکی خوانده بودم گفتم این‌جا یک چیزی نمی‌خواند. این‌که هم تقسیم کننده آب و هم مجری یک نفر باشد و درآمد تقسیم‌کننده هم به فروش آب متصل شود.

آقای سلامتی گفت من اطلاع دقیق ندارم. دولت و مجلس موضوع را تصویب کرده بودند. رفتم پیش آقای غفوری‌فرد که از هم دوره‌ای‌های خوب ما در آمریکا بود. گفتم حسن اقا این مشکل دارد. گفت آزمایشی است. اگر مشکل پیدا شود اصلاح می‌شود و هیچ‌وقت هم این قانون پراشکال اصلاح نشد.

طبق قوانین هر لایحه‌ای بخواهد از دولت به مجلس برود باید وزیر ذیربط هم زیرش امضا کند. امتیاز امضای وزیر و رییس‌جمهوری یکسان است. نمی‎شود لایحه‌ای را با یک امضا بفرستند. در این سال‌ها هیچ وزیری حاضر نشده این را امضا بزند تا اختیاراتش کم شود. همین قانون وضع را به اینجا رساند که کشور در به بن‌بست آبی گرفتار شد.

از طرف دیگر فشارهای سیاسی که سبب شد درآمدهای ارزی کم شود، در کنار این قانون قرار گرفت و این دو دست به دست هم دادند تا کشور به این روز بیفتد. من پیش‌تر اعلام خطر کردم و می‌کنم که کشور به یک راه بی‌بازگشت گرفتار خواهد شد. ما نمی‌توانیم همه‌ی خسارت‌ها را جبران کنیم اما می‌شود جلوی خسارت‌های بعدی را بگیریم. وقتی منابع ذخیره آب در زیر زمین را از دست بدهیم دیگر کاری نمی‌شود کرد. منبعی که از دست رفت، از دست رفته.

آب زیرزمینی که از دست برود، زمین مثل دریاچه‌ی ارومیه می‌شود. می‌میرد. زمین که بمیرد دیگر فرق ندارد بارندگی دو هزار میلی متر بشود یا کمتر. منافذ که پرشوند، دیگر جایی برای نفوذ آب نیست. همین حالا دقیقا زیر شهر اصفهان، از مرز چهارمحال بختیاری تا گاوخونی بیست میلیارد متر مکعب هواست.

بیست میلیارد متر مکعب در دو هزار و هفتصد کیلومتر مربع. تقسیم کنی هفت هشت متر هوا زیر زمین است. برای همین زمین در این نقاط نشست می‌کند. آن وقت اصفهانی‌های عزیز ما نگران از بین رفتن کشاورزی‌شان هستند. در حالی که تعطیلی کشاورزی در قیاس با مضرات حیات این شهر هیچ اشکالی ندارد.

آورده‌ی زاینده‌رود در زمان شاه عباس سالانه هفتصد تا هشتصد میلیون متر مکعب بود. آن زمان که آب منتقل نمی‌شد به یزد. خودشان دارند می‌گویند الان یک میلیارد و هفتصد میلیون متر مکعب آب به زاینده‌رود وارد می‌شود که صدتای آن به یزد می‌رود. به این ترتیب سهم آب اصفهان حتی اضافه شده اما مشکل همان توسعه‌ای است که بر مبنای توسعه‌ی پایدار نیست.

هر چی آب بیاورند مصرف می‌شود. همین الان که زاینده‌رود آب ندارد از زیر زمین دارند آب می‌کشند تا کشاورزی کنند. حقابه‌ی گاوخونی سالی ۱۷۰ میلیون متر مکعب است. گاوخونی این مقدار آب نیاز دارد تا احیا شود اما ۵۵ هزار چاه برای زراعت در این منطقه یک میلیارد و سیصد میلیون متر مکعب اب را بیرون می‌کشند.

در شرایط موجود هر چقدر آب در زاینده‌رود رها کنید، همه را موتور پمپ‌ها بیرون می‌کشند. چیزی به انتها نمی‌رسد. کشاورزی در این منطقه باید تعطیل شود و خسارتش را دولت پرداخت کند تا از فرونشست شهر اصفهان جلوگیری شود.   

قطعا همین‌طور است. بالاخره مردم باید شاغل باشند. شغل در کجاست؟ بخش کوچکی از اشتغال در دولت است که همین حالا هم اشباع شده است. بخش بزرگی از اشتغال در بخش خصوصی است. کشاورزی هم در همین بخش است. وقتی آب نباشد و کشاورزی تعطیل شود چه خواهد شد؟

افراد برای یافتن شغل مهاجرت می‌کنند. باسوادها و پولدارها به خارج کشور می‌روند و مردم معمولی درداخل کشور مهاجرت می‌کنند. همین الان بخش مهمی از خریداران زمین‌های شمال را شیرازی‌ها و اصفهانی‌ها تشکیل می‌دهند. چرا؟ چون دنبال آب هستند. با ادامه‌ی این روند مناطق مرکزی خالی از سکنه خواهد شد. سه چهارم وسعت کشور در جنوب البرز و شرق زاگرس قرار دارد. این سه چهارم به شدت در معرض تهدید است. وقتی نه سرمایه‌گذاری صنعتی داریم و نه آب برای کشاورزی پس مهاجرت اجتناب ناپذیر است.

من اگر با این آگاهی که امروز دارم، برمی‌گشتم عقب می‌گفتم به جای وزیر کشاورزی بشوم وزیر نیرو. در این صورت برابر سیاست‌های اشتباه آب به قیمت کشته شدن و اعدام و اخراج می‌ایستادم. در این حوزه اصلا معامله نمی‌کنم. تلاش می‌کردم آب را پایدار کنم حالا ممکن است سه ماه دوام بیاورم ممکن است سه سال. سیاست آبی مملکت فدایی می‌خواهد. باید چند وزیر قربانی شوند تا سیاست آبی مملکت راه بیفتد.

با این سیاست‌ها نمی‌شود کاری از پیش برد. حرفی که می‌زنم بی‌مبنا نیست. من از سال ۷۳ در حالی که مسئولیتی در قبال آب نداشتم، کشت دوم را در استان فارس ممنوع کردم. وزیر کشاورزی مصرف‌کننده است. وزیر نیرو مسئول است. او در قانون توزیع عادلانه‌ی آب صد تا وظیفه دارد اما فقط یک وظیفه را انجام می‌دهد یعنی فروش آب. باید وزیر نیرو پاسخگو باشد که چرا سطح آب‌های زیر زمینی پایین رفته.

عیسی کلانتری - خبرانلاین 

یک نماینده در این سال‌ها سئوال نکرده که چرا؟ چون برایشان مهم نیست. مهم تامین آب است. یعنی در حقیقت با سیاست‌ها و قانونگذاری اشتباه نه تنها هیچ خدمتی نکردیم بلکه خیانت اگاهانه یا نااگاهانه خیانت کردیم. من اگر وزیر نیرو بودم حتما پای این ماجرا به هر قیمتی می‌ایستادم.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها