زنگ های خطر چرا به صدا در آمده اند
یکم- زنگ خطر برای صنعت خود رو به صدا در آمده است. چرا ؟ واقعیت این است که تقاضای خودرو کشور که تا همین یکی دو سال گذشته با صفهای میلیونی در طرحهای فروش خودروسازان مواجه بود، اکنون با افت شدید و بیسابقهای روبهرو شده است.

بررسیها نشان میدهد استقبال مردم از پیشفروش خودروها به طرز محسوسی کاهش یافته است. دوم- با افزایش بیضابطه فعالیت سکوهای مجازی خرید و فروش طلای آبشده، زنگ خطر یک سوداگری گسترده و بیضابطه در بازار طلا و جواهر کشور به صدا درآمده است؛ سوداگریای که نهتنها تهدیدی برای سرمایههای خرد مردم محسوب میشود، بلکه خلاف سیاستهای کلان اقتصادی کشور، بهویژه در حوزه حمایت از تولید ملی و سرمایهگذاری مولد، عمل میکند. چرا این بازار با - شتاب به خطر افتاد؟ این را باید مدیران ارشد تحلیل کنند. سوم- اگر به سخنان مدیران در بخشهای گوناگون گوش کنیم می شنویم که زنگ خطربرای بازار سهام ، بازار لوازم خانگی ، بازار فرش و...نیز به صدار در امده است.
در آینده نیز باید منتظر به صدا در آمدن دیگر بازارها باشیم. خب ؛ معنای این زنگهای خطری که از هر سو به صدا در امدهاند چیست ؟ حقیقت این است که زنگ خطر برای اقتصادایران به صدا در امده بود اما سیاست ورزان هرروز برای سمگری دیگراز رقیب سرگرم نبرد بودند و گوش نمی کردند. چهارم- چه باید شود که زنگهای خطر در دیگر فعالیت ها به صد درنیایندو گوش مردم را نخراشند؟ راه حل درتعیین تکلیف هر بازار به طور جداگانه نیست.
باید اقتصاد به طور ساختاری دگرگون شودو تغییر پارادایم رخ دهد. اگر چنین نشود چه میشود؟ یک اتفاق این است که مردم برای خود وگوش خود فکری کنند که این صداهای خطر را گوش نکنند. سناریوی دیگر این است که این زنگهای خطر مردم را از نعمت شنیدن هم محروم کند.
جهان صنعت
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.