کد خبر
63697
معاون رهبر حزب «جمهوری خلق» ترکیه
توافق هستهای، به نفع منطقه و جهان است
ساعت24-رعایت اصل وابستگی و احترام متقابل کشورها، لزوم عدممداخله ترکیه در امور کشورهای عربی و پیروی از شعار «صلح در خانه؛ صلح در جهان» آتاتورک، ازجمله اصولی هستند که «عثمان فاروق لوغ اوغلو»، معاون رهبر حزب «جمهوری خلق» اپوزیسیون اصلی دولت ترکیه، بر آن پافشاری میکند.

او که از نخستین حزب مدرن و کمالیست ترکیه برخاسته و بیش از سهدهه سابقه خدمت در وزارت امور خارجه کشورش (از جمله یک دوره سفارت در واشنگتن) را دارد و یکی از پرسابقهترین دیپلماتهای ترک محسوب میشود، سیاست خارجی ترکیه در دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه را بدترین دوره در تاریخ روابط خارجی آن کشور میداند. «لوغ اوغلو» در گفتوگو با «شرق» از نقش سازنده ایران در تحولات منطقه، لزوم گسترش همکاریهای ایران و ترکیه، تمایل رهبر حزب جمهوری خلق برای سفر به تهران در موعد مناسب و همچنین نیاز منطقه به وزرای امور خارجهای مشابه «محمدجواد ظریف» گفت.
بهعنوان یک دیپلمات باتجربه نظرتان درباره توافق هستهای ایران و ١+٥ چیست؟ برخی تحلیلگران لغو تحریمهای وضعشده علیه ایران را موجب افزایش قدرت ایران و ادغام اقتصاد آن در نظام اقتصاد جهانی میدانند. باوجود انتقادات شدید اردوغان از نقش ایران در منطقه وی به ایران سفر کرده است. آیا با این نظر او که از افزایش قدرت ایران نگران است موافقید؟
من باور دارم که توافق بر سر برنامه هستهای ایران، برای ایران، منطقه و کل جهان خوب خواهد بود. ادغام دوباره ایران در نظام سیاسی و اقتصادی بینالمللی نهتنها به نفع کشور شما، بلکه به نفع کل منطقه و فراتر از آن است. ترکیه یکی از کشورهایی است که نفع زیادی از توافق هستهای ایران و ١+٥ خواهد برد؛ چراکه این موضوع باعث گسترش روابط اقتصادی، تجاری و روابط دو کشور همسایه در حوزه انرژی خواهد شد. ادغام دوباره ایران در نظام بینالملل تأثیر مثبتی بر تحولات منطقه خواهد گذاشت. به نظرم ایران پس از سالها انزوا و تحریم، باید از این فرصت به خوبی استفاده کند. در ارتباط با منازعه در سوریه، عراق و لبنان نیز نقش میانجیگرانه ایران میتواند برای ثبات منطقه امری حیاتی و سازنده باشد.
پرزیدنت اردوغان، از آن رهبرانی است که رقبایش با او احساس راحتی نمیکنند. سیاست خارجی و چشماندازی که او از نقش ترکیه در منطقه ترسیم کرده، میکوشد این کشور را به عنوان قدرت شماره یک در خاورمیانه و شمال آفریقا مطرح کند. این در حالی است که واقعیت به دلایل تاریخی چیز دیگری است. بهزودی همگان به این واقعیت خواهند رسید که هیچ کشوری نمیتواند بر منطقه آشفته خاورمیانه مسلط شود. درک این موضوع به یافتن راهحل برای چالشها بهتر کمک میکند. هیچکس نباید فراموش کند روابط میان بازیگران منطقهای براساس وابستگی متقابل است.
جریان عدالت و توسعه به ایران چگونه مینگرد؟ به چشم رقیب یا همکار؟ حزب جمهوری خلق ترکیه چه نظری درباره ایران دارد؟
من پاسخ به این پرسش را که دولت عدالت و توسعه چگونه به روابط با ایران مینگرد، به اعضای آن حزب واگذار میکنم. آنان باید به این موضوع پاسخ دهند. با وجود این، بسیار آشکار است که حزب عدالت و توسعه اختلاف نظری اساسی با ایران بهخصوص بر سر موضوع سوریه و یمن دارد. آشکار است که آن حزب رویکردی فرقهگرایانه درباره مسائل خاورمیانه در پیش گرفته است.
از نظر حزب ما (جمهوری خلق)، ایران یکی از قدرتهای مهم منطقهای است. ما به ارزش داشتن رابطه خوب با کشور همسایه (ایران) واقفیم. ما اعتقاد داریم همکاری میان ترکیه و ایران میتواند به حل بسیار از مسائلی که در منطقه با آن مواجه هستیم، کمک کند. جلوگیری از تشدید قطبیشدن فرقهای و تبعات ویرانکننده آن میتواند تنها از طریق اقدام مشترک ترکیه و ایران انجام شود. چنین همکاریای سبب کاهش مداخلات خارجی در منطقه خواهد شد.
آیا صرف گسترش روابط تجاری با ایران میتواند به بهبود روابط ترکیه و ایران بینجامد؟ آیا با افزایش نفوذ ایران در منطقه، ممکن است ترکیه سیاست خود را در قبال سوریه تغییر دهد؟ اردوغان حزب شما را به ارتباط با اسد و حمایت از علویهای سوریه متهم کرده آیا این موضع را میپذیرید؟ راهحل حزب جمهوری خلق برای بحران سوریه چیست؟
قطعا گسترش روابط اقتصادی میان ترکیه و ایران باعث تقویت رابطه میان دو کشور میشود. با وجود این، همراه با آن، باید روابط سیاسی نیز بهبود یابند؛ برای مثال، در زمینه سوریه، ترکیه و ایران هر دو باید با تعدیل سیاستهای خود به مردم سوریه اجازه دهند که خود سرنوشت آینده کشورشان را تعیین کنند. هر دو کشور باید از مداخله در امور داخلی سوریه خودداری کنند. به همین دلیل، حزب جمهوری خلق برای نخستینبار در سال ٢٠١٢ میلادی، فراخوانی را مبنیبر دعوت از ایران برای مشارکت در کنفرانس صلح بینالمللی درباره سوریه منتشر کرد. حزب جمهوری خلق هیچگاه از هیچیک از طرفین منازعه در سوریه علیه طرف دیگر جانبداری نکرده است و احتمالا تنها حزب سیاسی در کل منطقه است که کانالهای ارتباطی با دو طرف، یعنی با دولت سوریه و اپوزیسیون آن را باز گذاشته است.
روزنامه «تودیززمان» وابسته به جریان گولن اتهاماتی را علیه ایران مطرح میکند و رویکردی امنیتی در قبال ایران در پیش گرفته است. با وجود آنکه اکنون روابط اردوغان و گولن همراه با تنش است، آیا نشانههایی از نفوذ دیدگاه بدبینانه جریان گولن نسبت به ایران در سیاست خارجی ترکیه کنونی در قبال رابطه با ایران، وجود ندارد؟
من اطلاعات کافی درباره رابطه پیچیده و منازعه جاری میان جنبش گولن و حزب عدالت و توسعه ندارم، در نتیجه نمیتوانم به پرسش شما پاسخ دهم. بااینحال، به طور کلی میتوانم بگویم نوع سیاست خارجی اتخاذشده از سوی حزب عدالت و توسعه نشان میدهد تصمیمگیرندگان سیاسی ارشد آن حزب، تحتتأثیر منافع فرقهگرایانه جریانات اسلامگرا قرار گرفتهاند.
اخیرا ترکیه از مداخله نظامی عربستان سعودی در یمن حمایت کرده است. این در حالی است که در مصر، سعودیها از سیسی حمایت کردند و ترکیه مدتها در کنار قطر، از حامیان مُرسی و جریان اخوانالمسلمین بود. آیا دولت عدالت و توسعه شکست رویکرد خود در مورد مصر را پذیرفته است؟ به نظر شما چشمانداز روابط حزب عدالت و توسعه با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس چگونه خواهد بود؟ آیا چنین تناقضاتی مانع گسترش روابط آنها نخواهد بود؟
دولت کنونی، تحت زمامداری حزب عدالت و توسعه، از اخوانالمسلمین در کشورهای مختلف عربی حمایت کرده است. این حمایت ادامه دارد، دلیل آن نیز مشخص است: حزب عدالت و توسعه اولویت خود را دفاع از سنیها قرار داده است. سیاست ترکیه در طول سالهای گذشته همراه با واگرایی از عربستان سعودی بوده و علت آن نیز نارضایتی سعودیها از حمایت ترکیه از اخوانالمسلمین بوده است. با وجود این، عربستان سعودی احساس کرده برای برقراری توازن قوا و آنچه بهعنوان افزایش خطر گسترش تأثیرگذاری ایران در منطقه، بهویژه در خلیجفارس، قلمداد میکند، باید به ترکیه نزدیک شود. بههمینخاطر است که سعودیها بهدنبال ترمیم روابط ترکیه و مصر هستند. من چشمانداز بهبود روابط مصر و ترکیه را درحالحاضر، تیرهوتار میبینم. علت آن نیز مواضع رهبران دو کشور است. بهعلاوه، از نظر ترکیه رابطه با عربستان سعودی، نفع مالی بسیاری دارد و درحالحاضر نیز ترکیه به پول عربستان سعودی وابسته است. این موضوع احتمالا در ایجاد توازن در روابط دو کشور تأثیرگذار بوده است.
از ابتدای اشغال کوبانی توسط نیروهای داعش، اخبار و تصاویری درباره ارتباط دولت عدالت و توسعه با داعش منتشر میشد. از انتقال داعشیها به بیمارستانهای ترکیه تا خرید نفت از آنها در مرز توسط بازرگانان ترکِ نزدیک به دولت. نظر شما و حزبتان در اینباره چیست؟ آیا این موضوع را تأیید میکنید و شواهد مستدلی در اینباره وجود دارد؟
اتهامات گستردهای درباره رویکرد دولت ترکیه در قبال داعش مطرح شده است. این اتهامات در گزارشهای رسانههای ترکی و خارجی به چشم میخورند. تا به امروز حزب عدالت و توسعه از مقابله مؤثر با اتهامات مطرحشده ناتوان بوده است، درحالیکه تمام موارد مطرحشده را انکار میکند، اما ابعاد موارد مطرحشده گسترده بودهاند.
من باور دارم این وظیفه دولت ترکیه است که افکار عمومی داخل کشور و خارج از مرزها را اقناع کند و موضعی بیچونوچرا علیه تروریسم در تمام اَشکال، رنگها و انواع آن اتخاذ کند که گروه داعش را هم شامل شود. اجرای قطعنامه شورای امنیت سازمانملل متحد علیه داعش و سازمانهای تروریستی مشابه از سوی دولت ترکیه، شرطی لازم و ضروری است.
برخی از تحلیلگران معتقدند دولت آمریکا قصد داشت از حزب عدالت و توسعه، مدلی موفق از تلفیق دموکراسی، اسلام و سکولاریسم ارائه دهد، اما تحولات منطقه نشان میدهد در این زمینه شکست خورد. علت اصلی ناکامی مدل عدالت و توسعه را چه میدانید؟ آیا ضعف آنها از جنبه ایدئولوژیک است یا سیاسی یا از جنبههای دیگر؟
تحولات جاری در خاورمیانه نشان از شکست «مدل ترکی» ندارد. این شکست دولت عدالت و توسعه در حفاظت از مدل ترکی در داخل کشور بوده است. رگ حیات و هسته اصلی دموکراسی ترکی، همواره اعتقاد به اصل سکولاریسم بوده است. ترکیه همواره خود را ملزمبه حفاظت از اصل «جدایی سیاست از مذهب، جدایی مذهب از سیاست» دانسته است. تسهیل راه برای برابری جنسیتی و آموزشی مبتنیبر دانش، سبب شده دموکراسی سکولار ترکی در فضای زیستِ اسلامی منطقه، کارآمدی خود را نشان دهد.
با وجود این، حزب عدالت و توسعه در حال تخریب پایههای سکولاریسم در ترکیه است. این حزب در حال انجام اقداماتی است که درنهایت موجب میشوند ترکیه هیچ تفاوتی با کشورهای غیردموکراتیک در منطقه خاورمیانه نداشته باشد. ترکیه امروز را دیگر نمیتوان یک دموکراسی خواند. امروز در ترکیه آزادیهایاساسی بههمراه حقوق بشر و آزادیهای مدنی بهشدت محدود شدهاند. حزب عدالت و توسعه ترجیح میدهد سازماندهی اجتماعی را در رأس اولویتهای خود قرار دهد و آن را مطابق با قرائت خاص خود از اسلام تعریف کند.
پیشتر جاذبه ترکیه برای جهان عرب، متفاوتبودن این کشور بهدلیل حاکمیت دموکراسی سکولار و روابط نزدیک آن با جامعه یورو-آتلانتیک (کشورهای اروپایی و جزء اقیانوس اطلس) بود؛ جاذبهای که دیگر وجود ندارد.
آیا با این نگره که سیاست خارجی ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه در پی اجرای نئوعثمانیسم بوده، موافقید؟ آیا حزب عدالت و توسعه، سیاست فرقهگرایانه را در منطقه دنبال میکند؟ آیا میتوان گفت میراث «صلح در خانه، صلح در خارج» آتاتورک دیگر کارآمد نیست؟ داوود اوغلو خواهان بهصفررساندن مشکلات با همسایگان بود، اما اکنون با بسیاری از همسایگان خود مشکل دارد. اشکال اصلی سیاست خارجی عدالت و توسعه را چه میدانید؟
مشکل اساسیِ سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه، مفهوم نئوعثمانیسم نیست، اگرچه آن هم به بخشی از گفتمان سیاسی آن حزب تبدیل شده است. این مفهوم که در واقع مبتنیبر قرائتی تحریفشده و معوج از گذشته عثمانی است، نمیتواند بهطور کامل و درست توضیحدهنده انگیزههای پشتسر سیاست خارجی دولت عدالت و توسعه باشد. اشتباه دوم حزب عدالت و توسعه بیتوجهی به یکی از اساسیترین سنتهای پیگیریشده توسط تمام دولتهای مستقر ترکیه در گذشته بوده است: لزوم عدم مداخله در امور داخلی کشورهای خارجی و عدم مداخله در روابط میان کشورهای عربی با یکدیگر. دولتهای پیشین ترکیه همچنین این اصل را رعایت کرده بودند که نباید در جریان نزاع میان کشورهای عربی جانب هیچ کدام را گرفت. اکنون در شماری از کشورهای عرب منطقه، از ترکها استقبال نمیشود و نظر مساعدی نسبت به کشور ما ندارند. دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه بدترین دوران در تاریخ روابط خارجی ترکیه بوده است. باید بگویم که سیاست «به صفر رساندن مشکلات با همسایگان» اکنون تبدیل به «بهصفررساندن همسایگان بدون مشکلات» شده است.
از دیدگاه حزب جمهوری خلق، اصل مدنظر آتاتورک یعنی «صلح در خانه؛ صلح در جهان» هنوز هم اصلی معتبر و کارآمد و جزء اصول هدایتکننده اساسی سیاست خارجی حزب جمهوری خلق است.
باوجود سرکوب مخالفان در داخل و سیاستهای مداخلهجویانه خارجی علت پیروزی اخیر حزب عدالت و توسعه در انتخابات و موفقیت اردوغان در انتخابات ریاستجمهوری را در چه میدانید؟ آیا به نظرتان کمالیسم پاسخگوی نیازهای امروز جامعه ترکیه است؟
حزب عدالت و توسعه با موفقیت، تودههای محافظهکار را در ترکیه سازماندهی کرده است. این حزب سطحی از فقر کنترلشده را از طریق وابستهکردن تودهها به کمک اجتماعی به وجود آورده است. این حزب همچنین از طریق ایجاد نظام سرمایهداری انحصاری زمینه را برای رشد طبقه متوسط تازهای در سرتاسر آناتولی فراهم کرده که وجود و تداوم بقای خود را مدیون حفظ قدرت توسط حزب عدالت و توسعه میدانند.
حزب عدالت و توسعه از طریق سیاسیکردن اسلام توانسته در انتخابات به طور پیاپی پیروز شود. وعده حل مسئه کردی سبب جذب بسیاری از رایدهندگان کرد به سمت حزب عدالت و توسعه و رأیدادن آنان به نفع این حزب در انتخابات شد. همچنین پولهای رسیده از سوی کشورهای خارجی و سایر دستهای پشت پرده حاضر در اقتصاد ترکیه سبب باقی ماندن این حزب در قدرت شده است. بخش تجاری ترکیه به اشتباه گمان میکند که تداوم حاکمیت حزب عدالت و توسعه تضمینکننده ثبات در کشور است. تمام این موارد در حالی است که در حال حاضر کارآمدی حزب عدالت و توسعه رو به افول است و در مقابل انتظار میرود حزب جمهوری خلق به عنوان اپوزیسیون اصلی ترکیه در انتخابات ماه ژوئن عملکرد بهتری داشته باشد.
آیا برای شکستدادن اردوغان حاضر به ائتلاف با جریان هزمت یا بخش میانهرو حزب عدالت و توسعه و اشخاصی مانند عبدالله گل هستید؟
«کمال قلیچداراوغلو»، رهبر حزب جمهوری خلق، بهطور آشکار اعلام کرده که این حزب حاضر به ائتلاف با احزاب سیاسیای است که در پارلمان ترکیه نماینده داشته باشند؛ احزابی که به دموکراسی، حاکمیت قانون، سکولاریسم، آزادیهای اساسی و حقوقبشر باور دارند. جنبش «هزمت» یک حزب سیاسی نیست و «عبدالله گل»، رئیسجمهور پیشین ترکیه نیز حزب سیاسی ندارد.
اگر حزب شما به قدرت برسد چه برنامهای را در قبال خاورمیانه اجرا خواهد کرد؟ شما چه بخشی از سیاست خارجی عدالت و توسعه را اصلاح خواهید کرد؟ اکنون ترکیه در منطقه در مقایسه با گذشته چه جایگاهی دارد؟
حزب جمهوری خلق سیاست صلح، ثبات و امنیت را در خاورمیانه دنبال خواهد کرد. ما به عادیسازی روابط با تمام همسایگان و کشورهای منطقه خواهیم پرداخت. ما از استقلال و تمامیت ارضی آنان دفاع کرده و از مداخله در امور داخلیشان خودداری میکنیم. ما اولویت را به حل منازعه اعراب و رژیم اسرائیل خواهیم داد. سیاست خارجی حزب ما سکولار و مبتنی بر احترام و تقویت منافع متقابل است.
شما و حزبتان فعالانه دولت را در روند پرونده فساد مالی و موضوع رضا ضراب مورد پرسش قرار میدادید؟ آیا هنوز هم پیگیر این موضوع هستید و در این زمینه با ایران همکاری داشتهاید؟ چرا باوجود آنکه دستگاه قضائی ترکیه به استقلال مشهور بود متهمان پرونده را محکوم کرد؟
حزب جمهوری خلق هرگز از مبارزه علیه فساد دست برنخواهد داشت و هرگز از دنبالکردن مسائل مربوط به پروندههای مرتبط با افراد و شخصیتهای بلندپایه سیاسی که در فساد نقش داشتهاند، عقبنشینی نخواهد کرد. دیر یا زود عدالت اجرا خواهد شد و مقصران اصلی پروندههای فساد باید پاسخگوی جرائمشان باشند.
این وظیفه دادگاه ترکیه است که پروندههای مرتبط با فساد مالی و رشوهخواری را پیگیری کند. متأسفانه دولت عدالت و توسعه روی تصمیمات دادگاههای این کشور اعمال نفوذ میکند. با این حال، آن روزی هم فرا خواهد رسید که دستگاه قضائی ترکیه بار دیگر مستقل از مداخلات و اعمال نفوذ سیاسی عملکرد صحیح خود را داشته باشد.
آیا شما یا آقای قلیچداراوغلو برنامهای برای سفر به ایران دارید؟ پیشبینی شما برای آینده روابط ایران و ترکیه چیست؟ چشمانداز ترکیه در منطقه در یک دهه آینده را چگونه میبینید؟
رهبر حزب جمهوریخلق همواره آماده سفر به ایران بوده است و از دیدار از تهران خرسند خواهد شد. برای سفر او به ایران دعوتی شایسته و همچنین زمانی مناسب موردنیاز است. با این وجود، با توجه به زمان انتخابات در ترکیه شاید قلیچداراوغلو به عنوان نخستوزیر جدید ترکیه در آینده نزدیک از ایران دیدار کند.
برای آخرین پرسش، به عنوان دیپلماتی با بیش از ٣٥ سال سابقه فعالیت در عرصه سیاست خارجی نظرتان درباره «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران و عملکرد او چیست؟
من احترام زیادی برای آقای «ظریف» قائلم. او دیپلماتی باتجربه، هوشمند و باریکبین است و به همین دلیل تبدیل به وزیر امور خارجهای برجسته برای کشورش شده است. همانند نام خانوادگیاش، او فردی باوقار است، در عین حال قدرتمند و صاحب توان تأثیرگذاری و نفوذ بالا نیز است. او به پیشرفتهای قابل توجهی برای ایران دست یافته است. من امیدوارم که در آینده نیز در تلاشهایش موفق باشد. ما به «ظریف»های بیشتری در منطقهمان نیاز داریم.
بهعنوان یک دیپلمات باتجربه نظرتان درباره توافق هستهای ایران و ١+٥ چیست؟ برخی تحلیلگران لغو تحریمهای وضعشده علیه ایران را موجب افزایش قدرت ایران و ادغام اقتصاد آن در نظام اقتصاد جهانی میدانند. باوجود انتقادات شدید اردوغان از نقش ایران در منطقه وی به ایران سفر کرده است. آیا با این نظر او که از افزایش قدرت ایران نگران است موافقید؟
من باور دارم که توافق بر سر برنامه هستهای ایران، برای ایران، منطقه و کل جهان خوب خواهد بود. ادغام دوباره ایران در نظام سیاسی و اقتصادی بینالمللی نهتنها به نفع کشور شما، بلکه به نفع کل منطقه و فراتر از آن است. ترکیه یکی از کشورهایی است که نفع زیادی از توافق هستهای ایران و ١+٥ خواهد برد؛ چراکه این موضوع باعث گسترش روابط اقتصادی، تجاری و روابط دو کشور همسایه در حوزه انرژی خواهد شد. ادغام دوباره ایران در نظام بینالملل تأثیر مثبتی بر تحولات منطقه خواهد گذاشت. به نظرم ایران پس از سالها انزوا و تحریم، باید از این فرصت به خوبی استفاده کند. در ارتباط با منازعه در سوریه، عراق و لبنان نیز نقش میانجیگرانه ایران میتواند برای ثبات منطقه امری حیاتی و سازنده باشد.
پرزیدنت اردوغان، از آن رهبرانی است که رقبایش با او احساس راحتی نمیکنند. سیاست خارجی و چشماندازی که او از نقش ترکیه در منطقه ترسیم کرده، میکوشد این کشور را به عنوان قدرت شماره یک در خاورمیانه و شمال آفریقا مطرح کند. این در حالی است که واقعیت به دلایل تاریخی چیز دیگری است. بهزودی همگان به این واقعیت خواهند رسید که هیچ کشوری نمیتواند بر منطقه آشفته خاورمیانه مسلط شود. درک این موضوع به یافتن راهحل برای چالشها بهتر کمک میکند. هیچکس نباید فراموش کند روابط میان بازیگران منطقهای براساس وابستگی متقابل است.
جریان عدالت و توسعه به ایران چگونه مینگرد؟ به چشم رقیب یا همکار؟ حزب جمهوری خلق ترکیه چه نظری درباره ایران دارد؟
من پاسخ به این پرسش را که دولت عدالت و توسعه چگونه به روابط با ایران مینگرد، به اعضای آن حزب واگذار میکنم. آنان باید به این موضوع پاسخ دهند. با وجود این، بسیار آشکار است که حزب عدالت و توسعه اختلاف نظری اساسی با ایران بهخصوص بر سر موضوع سوریه و یمن دارد. آشکار است که آن حزب رویکردی فرقهگرایانه درباره مسائل خاورمیانه در پیش گرفته است.
از نظر حزب ما (جمهوری خلق)، ایران یکی از قدرتهای مهم منطقهای است. ما به ارزش داشتن رابطه خوب با کشور همسایه (ایران) واقفیم. ما اعتقاد داریم همکاری میان ترکیه و ایران میتواند به حل بسیار از مسائلی که در منطقه با آن مواجه هستیم، کمک کند. جلوگیری از تشدید قطبیشدن فرقهای و تبعات ویرانکننده آن میتواند تنها از طریق اقدام مشترک ترکیه و ایران انجام شود. چنین همکاریای سبب کاهش مداخلات خارجی در منطقه خواهد شد.
آیا صرف گسترش روابط تجاری با ایران میتواند به بهبود روابط ترکیه و ایران بینجامد؟ آیا با افزایش نفوذ ایران در منطقه، ممکن است ترکیه سیاست خود را در قبال سوریه تغییر دهد؟ اردوغان حزب شما را به ارتباط با اسد و حمایت از علویهای سوریه متهم کرده آیا این موضع را میپذیرید؟ راهحل حزب جمهوری خلق برای بحران سوریه چیست؟
قطعا گسترش روابط اقتصادی میان ترکیه و ایران باعث تقویت رابطه میان دو کشور میشود. با وجود این، همراه با آن، باید روابط سیاسی نیز بهبود یابند؛ برای مثال، در زمینه سوریه، ترکیه و ایران هر دو باید با تعدیل سیاستهای خود به مردم سوریه اجازه دهند که خود سرنوشت آینده کشورشان را تعیین کنند. هر دو کشور باید از مداخله در امور داخلی سوریه خودداری کنند. به همین دلیل، حزب جمهوری خلق برای نخستینبار در سال ٢٠١٢ میلادی، فراخوانی را مبنیبر دعوت از ایران برای مشارکت در کنفرانس صلح بینالمللی درباره سوریه منتشر کرد. حزب جمهوری خلق هیچگاه از هیچیک از طرفین منازعه در سوریه علیه طرف دیگر جانبداری نکرده است و احتمالا تنها حزب سیاسی در کل منطقه است که کانالهای ارتباطی با دو طرف، یعنی با دولت سوریه و اپوزیسیون آن را باز گذاشته است.
روزنامه «تودیززمان» وابسته به جریان گولن اتهاماتی را علیه ایران مطرح میکند و رویکردی امنیتی در قبال ایران در پیش گرفته است. با وجود آنکه اکنون روابط اردوغان و گولن همراه با تنش است، آیا نشانههایی از نفوذ دیدگاه بدبینانه جریان گولن نسبت به ایران در سیاست خارجی ترکیه کنونی در قبال رابطه با ایران، وجود ندارد؟
من اطلاعات کافی درباره رابطه پیچیده و منازعه جاری میان جنبش گولن و حزب عدالت و توسعه ندارم، در نتیجه نمیتوانم به پرسش شما پاسخ دهم. بااینحال، به طور کلی میتوانم بگویم نوع سیاست خارجی اتخاذشده از سوی حزب عدالت و توسعه نشان میدهد تصمیمگیرندگان سیاسی ارشد آن حزب، تحتتأثیر منافع فرقهگرایانه جریانات اسلامگرا قرار گرفتهاند.
اخیرا ترکیه از مداخله نظامی عربستان سعودی در یمن حمایت کرده است. این در حالی است که در مصر، سعودیها از سیسی حمایت کردند و ترکیه مدتها در کنار قطر، از حامیان مُرسی و جریان اخوانالمسلمین بود. آیا دولت عدالت و توسعه شکست رویکرد خود در مورد مصر را پذیرفته است؟ به نظر شما چشمانداز روابط حزب عدالت و توسعه با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس چگونه خواهد بود؟ آیا چنین تناقضاتی مانع گسترش روابط آنها نخواهد بود؟
دولت کنونی، تحت زمامداری حزب عدالت و توسعه، از اخوانالمسلمین در کشورهای مختلف عربی حمایت کرده است. این حمایت ادامه دارد، دلیل آن نیز مشخص است: حزب عدالت و توسعه اولویت خود را دفاع از سنیها قرار داده است. سیاست ترکیه در طول سالهای گذشته همراه با واگرایی از عربستان سعودی بوده و علت آن نیز نارضایتی سعودیها از حمایت ترکیه از اخوانالمسلمین بوده است. با وجود این، عربستان سعودی احساس کرده برای برقراری توازن قوا و آنچه بهعنوان افزایش خطر گسترش تأثیرگذاری ایران در منطقه، بهویژه در خلیجفارس، قلمداد میکند، باید به ترکیه نزدیک شود. بههمینخاطر است که سعودیها بهدنبال ترمیم روابط ترکیه و مصر هستند. من چشمانداز بهبود روابط مصر و ترکیه را درحالحاضر، تیرهوتار میبینم. علت آن نیز مواضع رهبران دو کشور است. بهعلاوه، از نظر ترکیه رابطه با عربستان سعودی، نفع مالی بسیاری دارد و درحالحاضر نیز ترکیه به پول عربستان سعودی وابسته است. این موضوع احتمالا در ایجاد توازن در روابط دو کشور تأثیرگذار بوده است.
از ابتدای اشغال کوبانی توسط نیروهای داعش، اخبار و تصاویری درباره ارتباط دولت عدالت و توسعه با داعش منتشر میشد. از انتقال داعشیها به بیمارستانهای ترکیه تا خرید نفت از آنها در مرز توسط بازرگانان ترکِ نزدیک به دولت. نظر شما و حزبتان در اینباره چیست؟ آیا این موضوع را تأیید میکنید و شواهد مستدلی در اینباره وجود دارد؟
اتهامات گستردهای درباره رویکرد دولت ترکیه در قبال داعش مطرح شده است. این اتهامات در گزارشهای رسانههای ترکی و خارجی به چشم میخورند. تا به امروز حزب عدالت و توسعه از مقابله مؤثر با اتهامات مطرحشده ناتوان بوده است، درحالیکه تمام موارد مطرحشده را انکار میکند، اما ابعاد موارد مطرحشده گسترده بودهاند.
من باور دارم این وظیفه دولت ترکیه است که افکار عمومی داخل کشور و خارج از مرزها را اقناع کند و موضعی بیچونوچرا علیه تروریسم در تمام اَشکال، رنگها و انواع آن اتخاذ کند که گروه داعش را هم شامل شود. اجرای قطعنامه شورای امنیت سازمانملل متحد علیه داعش و سازمانهای تروریستی مشابه از سوی دولت ترکیه، شرطی لازم و ضروری است.
برخی از تحلیلگران معتقدند دولت آمریکا قصد داشت از حزب عدالت و توسعه، مدلی موفق از تلفیق دموکراسی، اسلام و سکولاریسم ارائه دهد، اما تحولات منطقه نشان میدهد در این زمینه شکست خورد. علت اصلی ناکامی مدل عدالت و توسعه را چه میدانید؟ آیا ضعف آنها از جنبه ایدئولوژیک است یا سیاسی یا از جنبههای دیگر؟
تحولات جاری در خاورمیانه نشان از شکست «مدل ترکی» ندارد. این شکست دولت عدالت و توسعه در حفاظت از مدل ترکی در داخل کشور بوده است. رگ حیات و هسته اصلی دموکراسی ترکی، همواره اعتقاد به اصل سکولاریسم بوده است. ترکیه همواره خود را ملزمبه حفاظت از اصل «جدایی سیاست از مذهب، جدایی مذهب از سیاست» دانسته است. تسهیل راه برای برابری جنسیتی و آموزشی مبتنیبر دانش، سبب شده دموکراسی سکولار ترکی در فضای زیستِ اسلامی منطقه، کارآمدی خود را نشان دهد.
با وجود این، حزب عدالت و توسعه در حال تخریب پایههای سکولاریسم در ترکیه است. این حزب در حال انجام اقداماتی است که درنهایت موجب میشوند ترکیه هیچ تفاوتی با کشورهای غیردموکراتیک در منطقه خاورمیانه نداشته باشد. ترکیه امروز را دیگر نمیتوان یک دموکراسی خواند. امروز در ترکیه آزادیهایاساسی بههمراه حقوق بشر و آزادیهای مدنی بهشدت محدود شدهاند. حزب عدالت و توسعه ترجیح میدهد سازماندهی اجتماعی را در رأس اولویتهای خود قرار دهد و آن را مطابق با قرائت خاص خود از اسلام تعریف کند.
پیشتر جاذبه ترکیه برای جهان عرب، متفاوتبودن این کشور بهدلیل حاکمیت دموکراسی سکولار و روابط نزدیک آن با جامعه یورو-آتلانتیک (کشورهای اروپایی و جزء اقیانوس اطلس) بود؛ جاذبهای که دیگر وجود ندارد.
آیا با این نگره که سیاست خارجی ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه در پی اجرای نئوعثمانیسم بوده، موافقید؟ آیا حزب عدالت و توسعه، سیاست فرقهگرایانه را در منطقه دنبال میکند؟ آیا میتوان گفت میراث «صلح در خانه، صلح در خارج» آتاتورک دیگر کارآمد نیست؟ داوود اوغلو خواهان بهصفررساندن مشکلات با همسایگان بود، اما اکنون با بسیاری از همسایگان خود مشکل دارد. اشکال اصلی سیاست خارجی عدالت و توسعه را چه میدانید؟
مشکل اساسیِ سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه، مفهوم نئوعثمانیسم نیست، اگرچه آن هم به بخشی از گفتمان سیاسی آن حزب تبدیل شده است. این مفهوم که در واقع مبتنیبر قرائتی تحریفشده و معوج از گذشته عثمانی است، نمیتواند بهطور کامل و درست توضیحدهنده انگیزههای پشتسر سیاست خارجی دولت عدالت و توسعه باشد. اشتباه دوم حزب عدالت و توسعه بیتوجهی به یکی از اساسیترین سنتهای پیگیریشده توسط تمام دولتهای مستقر ترکیه در گذشته بوده است: لزوم عدم مداخله در امور داخلی کشورهای خارجی و عدم مداخله در روابط میان کشورهای عربی با یکدیگر. دولتهای پیشین ترکیه همچنین این اصل را رعایت کرده بودند که نباید در جریان نزاع میان کشورهای عربی جانب هیچ کدام را گرفت. اکنون در شماری از کشورهای عرب منطقه، از ترکها استقبال نمیشود و نظر مساعدی نسبت به کشور ما ندارند. دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه بدترین دوران در تاریخ روابط خارجی ترکیه بوده است. باید بگویم که سیاست «به صفر رساندن مشکلات با همسایگان» اکنون تبدیل به «بهصفررساندن همسایگان بدون مشکلات» شده است.
از دیدگاه حزب جمهوری خلق، اصل مدنظر آتاتورک یعنی «صلح در خانه؛ صلح در جهان» هنوز هم اصلی معتبر و کارآمد و جزء اصول هدایتکننده اساسی سیاست خارجی حزب جمهوری خلق است.
باوجود سرکوب مخالفان در داخل و سیاستهای مداخلهجویانه خارجی علت پیروزی اخیر حزب عدالت و توسعه در انتخابات و موفقیت اردوغان در انتخابات ریاستجمهوری را در چه میدانید؟ آیا به نظرتان کمالیسم پاسخگوی نیازهای امروز جامعه ترکیه است؟
حزب عدالت و توسعه با موفقیت، تودههای محافظهکار را در ترکیه سازماندهی کرده است. این حزب سطحی از فقر کنترلشده را از طریق وابستهکردن تودهها به کمک اجتماعی به وجود آورده است. این حزب همچنین از طریق ایجاد نظام سرمایهداری انحصاری زمینه را برای رشد طبقه متوسط تازهای در سرتاسر آناتولی فراهم کرده که وجود و تداوم بقای خود را مدیون حفظ قدرت توسط حزب عدالت و توسعه میدانند.
حزب عدالت و توسعه از طریق سیاسیکردن اسلام توانسته در انتخابات به طور پیاپی پیروز شود. وعده حل مسئه کردی سبب جذب بسیاری از رایدهندگان کرد به سمت حزب عدالت و توسعه و رأیدادن آنان به نفع این حزب در انتخابات شد. همچنین پولهای رسیده از سوی کشورهای خارجی و سایر دستهای پشت پرده حاضر در اقتصاد ترکیه سبب باقی ماندن این حزب در قدرت شده است. بخش تجاری ترکیه به اشتباه گمان میکند که تداوم حاکمیت حزب عدالت و توسعه تضمینکننده ثبات در کشور است. تمام این موارد در حالی است که در حال حاضر کارآمدی حزب عدالت و توسعه رو به افول است و در مقابل انتظار میرود حزب جمهوری خلق به عنوان اپوزیسیون اصلی ترکیه در انتخابات ماه ژوئن عملکرد بهتری داشته باشد.
آیا برای شکستدادن اردوغان حاضر به ائتلاف با جریان هزمت یا بخش میانهرو حزب عدالت و توسعه و اشخاصی مانند عبدالله گل هستید؟
«کمال قلیچداراوغلو»، رهبر حزب جمهوری خلق، بهطور آشکار اعلام کرده که این حزب حاضر به ائتلاف با احزاب سیاسیای است که در پارلمان ترکیه نماینده داشته باشند؛ احزابی که به دموکراسی، حاکمیت قانون، سکولاریسم، آزادیهای اساسی و حقوقبشر باور دارند. جنبش «هزمت» یک حزب سیاسی نیست و «عبدالله گل»، رئیسجمهور پیشین ترکیه نیز حزب سیاسی ندارد.
اگر حزب شما به قدرت برسد چه برنامهای را در قبال خاورمیانه اجرا خواهد کرد؟ شما چه بخشی از سیاست خارجی عدالت و توسعه را اصلاح خواهید کرد؟ اکنون ترکیه در منطقه در مقایسه با گذشته چه جایگاهی دارد؟
حزب جمهوری خلق سیاست صلح، ثبات و امنیت را در خاورمیانه دنبال خواهد کرد. ما به عادیسازی روابط با تمام همسایگان و کشورهای منطقه خواهیم پرداخت. ما از استقلال و تمامیت ارضی آنان دفاع کرده و از مداخله در امور داخلیشان خودداری میکنیم. ما اولویت را به حل منازعه اعراب و رژیم اسرائیل خواهیم داد. سیاست خارجی حزب ما سکولار و مبتنی بر احترام و تقویت منافع متقابل است.
شما و حزبتان فعالانه دولت را در روند پرونده فساد مالی و موضوع رضا ضراب مورد پرسش قرار میدادید؟ آیا هنوز هم پیگیر این موضوع هستید و در این زمینه با ایران همکاری داشتهاید؟ چرا باوجود آنکه دستگاه قضائی ترکیه به استقلال مشهور بود متهمان پرونده را محکوم کرد؟
حزب جمهوری خلق هرگز از مبارزه علیه فساد دست برنخواهد داشت و هرگز از دنبالکردن مسائل مربوط به پروندههای مرتبط با افراد و شخصیتهای بلندپایه سیاسی که در فساد نقش داشتهاند، عقبنشینی نخواهد کرد. دیر یا زود عدالت اجرا خواهد شد و مقصران اصلی پروندههای فساد باید پاسخگوی جرائمشان باشند.
این وظیفه دادگاه ترکیه است که پروندههای مرتبط با فساد مالی و رشوهخواری را پیگیری کند. متأسفانه دولت عدالت و توسعه روی تصمیمات دادگاههای این کشور اعمال نفوذ میکند. با این حال، آن روزی هم فرا خواهد رسید که دستگاه قضائی ترکیه بار دیگر مستقل از مداخلات و اعمال نفوذ سیاسی عملکرد صحیح خود را داشته باشد.
آیا شما یا آقای قلیچداراوغلو برنامهای برای سفر به ایران دارید؟ پیشبینی شما برای آینده روابط ایران و ترکیه چیست؟ چشمانداز ترکیه در منطقه در یک دهه آینده را چگونه میبینید؟
رهبر حزب جمهوریخلق همواره آماده سفر به ایران بوده است و از دیدار از تهران خرسند خواهد شد. برای سفر او به ایران دعوتی شایسته و همچنین زمانی مناسب موردنیاز است. با این وجود، با توجه به زمان انتخابات در ترکیه شاید قلیچداراوغلو به عنوان نخستوزیر جدید ترکیه در آینده نزدیک از ایران دیدار کند.
برای آخرین پرسش، به عنوان دیپلماتی با بیش از ٣٥ سال سابقه فعالیت در عرصه سیاست خارجی نظرتان درباره «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران و عملکرد او چیست؟
من احترام زیادی برای آقای «ظریف» قائلم. او دیپلماتی باتجربه، هوشمند و باریکبین است و به همین دلیل تبدیل به وزیر امور خارجهای برجسته برای کشورش شده است. همانند نام خانوادگیاش، او فردی باوقار است، در عین حال قدرتمند و صاحب توان تأثیرگذاری و نفوذ بالا نیز است. او به پیشرفتهای قابل توجهی برای ایران دست یافته است. من امیدوارم که در آینده نیز در تلاشهایش موفق باشد. ما به «ظریف»های بیشتری در منطقهمان نیاز داریم.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.