رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 653239

بازخوانی پرونده مرگ دیکتاتور آلمان

گمانه زنی ها برای چگونگی مرگ هیتلر پس از ۷۵ سال

ساعت ۲۴- دندان‌های هیتلر به همراه استخوان فک و بخشی از جمجمه‌اش به سازمان اطلاعاتی شوروی در مسکو منتقل می‌شود. بنا به گفته مقامات روسی، این بقایا هنوز هم در آن‌جا نگهداری می‌شوند.

برلین، ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ [برابر با ۱۰ اردیبهشت ۱۳۲۴] ساعت ۱۵:۳۰ از اتاق خصوصی آدولف هیتلر صدای شلیک گلوله‌ای شنیده می‌شود. بوی باروت در فضا پیچیده است. هاینتس لینگه، پیشکار مخصوص «پیشوا»، با صحنه‌ای وحشتناک روبه‌رو می‌شود: دو تپانچه افتاده روی زمین، و لکه‌ بزرگ خون جلوی کاناپه. آدولف هیتلر و همسر تازه‌اش، اِوا براون، بی‌جان در کنار هم روی کاناپه نشسته‌اند. آن‌ها مرده‌اند. دست‌کم این چیزی است که لینگه نقل می‌کند.

او همراه با اتو گونشه، فرمانده اس‌اس، و آرتور آکسمان، رهبر جوانان رایش، از نخستین کسانی بودند که جسد دیکتاتور را پیدا کردند.

اتفاق نظر میان کارشناسان: آدولف هیتلر در پناهگاه مرد کارشناسان اتفاق نظر دارند که هیتلر در آن زمان در پناهگاه ضد بمب کشته شده است. نظریه‌هایی که می‌گویند او شاید از جنگ جان سالم به در برده، سال‌ها رواج داشتند و حتی امروز هم در حوزه افسانه‌ها و تئوری‌های توطئه جای می‌گیرند. با این حال، در مورد چگونگی مرگ هیتلر اظهارات ضد و نقیضی وجود دارد. آیا او به سر خود شلیک کرد؟ آیا سم خورد؟ یا شاید هر دو را انجام داد؟ هیچ‌یک از نزدیکانش هنگام مرگ در آن اتاق کذایی حضور نداشتند. بنابراین، هیچ‌کس نمی‌تواند دقیقا بگوید چه اتفاقی افتاده است. شرایط مرگ او سال‌ها محل بحث بوده و حتی امروز نیز زمینه‌ای برای گمانه‌زنی فراهم می‌کند.

خبرهای مرتبط آخرین روز زندگی موسولینی، دیکتاتور ایتالیا/ چه کسانی جسد را دزدیدند؟ آیا اسناد سیا ثابت می‌کنند که هیتلر به آرژانتین گریخته است؟ جسد هیتلر و همسرش را به آتش کشیدم کمی پیش از مرگ هیتلر: «نبرد برلین» به پایان رسیده است در روزهای پایانی عمر هیتلر، در اواخر آوریل ۱۹۴۵، برلین در ویرانی فرو رفته است. نبرد برای پایتخت رایش به پایان رسیده است. پرچم شوروی بر فراز ویرانه‌های ساختمان رایش‌تاگ [پارلمان آلمان] به اهتزاز درآمده است. خط مقدم نبرد میان ورماخت (ارتش آلمان) و ارتش سرخ تنها چند صد متر با جنوب پناهگاه پیشوا فاصله دارد. بمب‌ها در باغ صدارت عظمای قدیم فرود می‌آیند و هشت متر پایین‌تر از آن، مقر هیتلر قرار دارد.

او همراه با معشوقه دیرینه‌اش، اِوا براون، چندین اتاق را در این مکان اشغال کرده است. در ۲۹ آوریل ۱۹۴۵ [برابر با یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۲۴] اندکی پیش از نیمه‌شب، آن دو در پناهگاه پیشوا ازدواج می‌کنند. پس از آن، هیتلر وصیت‌نامه‌اش را به منشی‌اش‌ (تراودل یونگه) دیکته، و در همان شب، از کارکنان و نزدیکانش خداحافظی می‌کند.

روز واقعه آتش‌باریِ مداوم شوروی و بمباران‌ها، «پیشوا» را در ۳۰ آوریل پس از تنها چند ساعت خواب بیدار می‌کنند. نزدیک ظهر، او منشی شخصی‌اش مارتین بورمان (که روز قبل به عنوان شاهد عقد نیز حضور داشت) و آجودانش اتو گونشه را در جریان برنامه‌های خود قرار می‌دهد.

«او [هیتلر] شخصا به من اعلام کرد که قصد دارد خود را با شلیک گلوله بکشد و دوشیزه براون نیز به زندگی خود پایان خواهد داد. او نمی‌خواست چه در حال حیات و چه پس از مرگ به دست روس‌ها بیفتد و نمی‌خواست در یک موزه عبرت به نمایش گذاشته شود؛ هنگام گفتن این حرف، به مسکو اشاره کرد. اجساد باید سوزانده شوند. انجام مقدمات لازم را به من واگذار کرد. » - این را اتو گونشه در بازجویی‌اش در ۲۰ ژوئن ۱۹۵۶ [برابر با ۳۰ خرداد ۱۳۳۵] بیان کرد.

پس از صرف ناهار که توسط پیشخدمت لینگه سرو شد، آدولف هیتلر و اوا براون سرانجام به اتاق خود بازمی‌گردند و هر دو به زندگی خود پایان می‌دهند. در حالی که اعضای اس‌اس در خیابان‌ها، همچنان در جست‌وجوی سربازانی هستند که می‌خواهند از نبرد پایانی که از پیش باخته شده، فرار کنند. همان شب، یوزف گوبلز، وزیر تبلیغات رایش، و همسرش ماگدا نیز تصمیم به خودکشی می‌گیرند. آن‌ها فرزندان خود را نیز با خود به کام مرگ می‌برند: پنج دختر خردسال و پسر ۹ ساله‌شان را با سم می‌کشند.

چه بر سر جسد آدولف هیتلر آمد؟ نزدیک‌ترین همراهان «پیشوا» (گونشه، لینگه و بورمان) حدود ساعت ۱۶:۰۰ اجساد آدولف هیتلر و همسرش را در باغ صدارت عظمای قدیم به آتش می‌کشند. گونشه گزارش داده که «نه یا ده» گالن بنزین برای این کار مصرف شد. مطابق دستور، نباید چیزی از «بزرگ‌ترین پیشوای تمام دوران» باقی می‌ماند. اما این هدف به ‌طور کامل محقق نشد.

چند روز بعد، شوروی‌ها طبق ادعای خود بقایای دفن‌شده و سوخته‌شده‌ای را کشف می‌کنند. هیتلر بعدها از طریق دندان‌هایش شناسایی می‌شود. اما این موضوع به اطلاع عموم نمی‌رسد و نظریه‌های توطئه شکل می‌گیرند. دندان‌های او به همراه استخوان فک و بخشی از جمجمه‌اش به سازمان اطلاعاتی شوروی در مسکو منتقل می‌شود. بنا به گفته مقامات روسی، این بقایا هنوز هم در آن‌جا نگهداری می‌شوند.

آیا بقایای آدولف هیتلر در نزدیکی ماگدبورگ پراکنده شده‌اند؟ اما در آن زمان چه بر سر جسد سوخته هیتلر آمد؟ اسنادی منتسب به سازمان اطلاعات شوروی که با عنوان «عملیات اسطوره» شناخته می‌شوند و اوایل دهه ۱۹۹۰ آزاد شدند، اطلاعاتی در این‌باره ارائه می‌دهند.

براساس این گزارش‌ها، جسد آدولف هیتلر چندین بار جابه‌جا شده و سرانجام در فوریه ۱۹۴۶ در یک منطقه نظامی در ماگدبورگ [۱] دفن می‌شود. بیش از ۲۴ سال بعد، در ۵ آوریل ۱۹۷۰ [برابر با ۱۶ فروردین ۱۳۴۹] رئیس وقت کا.گ.ب، یوری آندروپوف، دستور می‌دهد که این بقایا تحت تدابیر امنیتی شدید از خاک بیرون آورده و به‌ طور کامل سوزانده شوند. یک واحد ویژه از کا.گ.ب مامور اجرای این عملیات بوده و خاکستر دیکتاتور را در یک کیسه پلاستیکی به چند کیلومتر دورتر منتقل می‌کند. در نزدیکی پلی موسوم به «پل خوک‌ها» در منطقه بیدریتس، خاکستر باقی‌مانده از هیتلر را در رودخانه اِله، که شاخه‌ای از البه است، می‌پراکنند.

اما این‌که آیا این اتفاقات واقعا به همین شکل رخ داده‌اند و آیا تحقیقات شوروی اصلا واقعی بوده‌اند یا نه، همچنان محل بحث است. همچنین در دهه ۱۹۵۰، تحقیقات درباره خودکشی هیتلر نیز با دشواری‌های زیادی همراه بود.

مرگ آدولف هیتلر: داستانی با حقیقت‌های چندگانه در ۸ مه ۱۹۴۵ [برابر با ۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۴] جنگ دوم جهانی به پایان می‌رسد. آلمان تسلیم می‌شود. اما تازه یازده سال بعد، در ۲۵ اکتبر ۱۹۵۶ [۳ آبان ۱۳۳۵] دادگاه منطقه‌ای برشتس گادن رسما آدولف هیتلر را مرده اعلام می‌کند.

سرنوشت مرموز جسد هیتلر/ «پیشوا» چگونه مُرد؟ + سند تایید مرگ

متن سند

تصمیم دادگاه

بدین‌وسیله اعلام می‌گردد که:

آدولف هیتلر

متولد ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ [۳۱ فروردین ۱۲۶۸] در شهر برانائو ام این [در اتریش کنونی]، فوت شده است.

زمان فوت ایشان ساعت ۱۵:۳۰ روز ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ [۱۰ اردیبهشت ۱۳۲۴] تعیین می‌گردد.

صادره در برشتس ‌گادن، مورخ ۲۵ اکتبر ۱۹۵۶ [۳ آبان ۱۳۳۵]

دادگاه صالحه:

امضا: دکتر اشتفانوس

جهت گواهی:

برشتس ‌گادن، مورخ ۲۵ اکتبر ۱۹۵۶

نماینده رسمی دایره اسناد دادگاه:

(ولرت)

کارمند قضایی

چرا این‌قدر دیر؟ چرا این‌قدر دیر؟ چون پس از پایان جنگ، شاهدان مهمی که بتوانند به روشن شدن شرایط دقیق مرگ هیتلر کمک کنند، ابتدا در بازداشت شوروی‌ها بودند. یکی از این شاهدان کلیدی، پیشخدمت هاینتس لینگه است. تنها در سال ۱۹۵۶ بود که پژوهشگران توانستند او را در کاخ دادگستری مونیخ بازجویی کنند. درواقع چه چیزی در اتاق کوچک خصوصی هیتلر در پناهگاه فرماندهی رخ داده بود؟ بازجویی از لینگه تحت سوگند بر روی نوار ضبط شد:

«وقتی وارد شدم، هیتلر در سمت چپ من، یعنی در گوشه راست کاناپه نشسته بود. سرش کمی به جلو خم شده بود و در شقیقه راستش جای گلوله‌ای دیده می‌شد که حدوداًبه‌اندازه یک سکه نقره‌ای بود. » (هاینتس لینگه/ پیشخدمت هیتلر)

محققان آلمانی در آن زمان مجموعاً ۴۲ شاهد را بازجویی کردند و محل حادثه توسط ماموران پلیس جنایی بازسازی شد. اما اظهارات شاهدان عینی مستقیم با یکدیگر تناقض داشت.

اگر داستان‌های آن‌ها را با هم ترکیب کنیم، نسخه‌های مختلفی از وقوع حادثه به دست می‌آید: گاهی آدولف هیتلر بی‌جان کنار اِوا بر روی کاناپه نشسته است، گاهی آن‌ها از هم جدا نشسته‌اند، او روی یک صندلی راحتی. گاهی صدای شلیک می‌آید، گاهی نه. گاهی یک اسلحه کنار اِوا است، گاهی نیست. گاهی هیتلر شقیقه خود را هدف می‌گیرد، گاهی دهانش را. حتی خودکشی هم به نظر قطعی نمی‌رسد: آیا ممکن است پیشخدمت هیتلر، لینگه، از شلیک یک گلوله به سرش، مطمئن باشد؟

کتاب «پایان هیتلر» اثر آنتون یوآخیم استالر پاسخ‌های مستند به این پرسش‌ها می‌دهد. در این کتاب، تاریخ‌نگار بسیاری از «افسانه‌ها، دروغ‌ها و نیمه‌حقایق» پیرامون مرگ هیتلر را شرح می‌دهد. او به ‌طور دقیق رویدادها را بازسازی کرده و همچنین پرسش بسیار حساس «آیا هیتلر در تاریخ ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ سم خورده قبل از این‌که خود را بکشد؟» را بررسی می‌کند.

فرضیه سم: دروغ شوروی پزشکان قانونی شوروی ادعا می‌کنند که در شناسایی هیتلر، یک ماه پس از مرگش، تکه‌های شیشه‌ای از یک آمپول را در دهان جسد سوخته پیدا کرده‌اند. این فرضیه سم کاملا در جهت منافع شوروی است و توسط لو بزیمنسکی [روزنامه‌نگار روس]پخش می‌شود. او در آن زمان عضو خدمات اطلاعاتی نظامی ارتش سرخ بوده است.

اما یوآخیم استالر با نتیجه‌گیری شوروی مخالفت می‌کند: «مسلما هیتلر باید طبق تفسیر و برداشت روسی در آن گزارش کالبدشکافی مسموم شده باشد، هرچقدر هم که هزینه‌بر باشد!» تاریخ‌نگار نتایج خود را براساس اسناد متعدد و اظهارات بیش از ۵۰ شاهد استوار می‌کند. براساس این گفته‌ها، آجودان اس‌اس، گونشه، هیچ‌گونه جراحت گلوله‌ای در بدن اِوا براون پیدا نمی‌کند، اما بوی بادام تلخ را حس می‌کند که نشانه‌ای از مسمومیت با سیانور است. اما در مورد آدولف هیتلر، گونشه هیچ بویی را متوجه نمی‌شود. شاهدان عینی لینگه و آکسمان هم همین مطلب را تایید می‌کنند. در طول سال‌ها، بزیمنسکی نهایتا عقب‌نشینی کرده و اظهارات خود را به عنوان «پروپاگاندای دیکته‌شده از بالا» اصلاح می‌کند.

«مقامات شوروی بیشتر شرایط را پنهان کرده‌اند تا بررسی کنند. تحقیقات تنها توسط روس‌ها انجام شد، اما آن‌چه واقعا کشف کردند تا به امروز مشخص نشده است.» (یوآخیم استالر «پایان هیتلر»)

مرگ هیتلر: یک افسانه (حل‌نشده)؟ در نهایت، یوآخیم استالر خودکشی هیتلر را در کتابش به این صورت توصیف می‌کند:

می‌کند. اسلحه بر روی زمین می‌افتد. روی فرش، جلوی کاناپه یک لکه خون به‌اندازه یک بشقاب شکل نقش می‌بندد.

این سناریو همچنین نتایج قاضی دکتر استفانوس را تایید می‌کند که در سال ۱۹۵۶ مسئول تحقیق مرگ هیتلر بود: «دیگر هیچ شکی باقی نمی‌ماند که آدولف هیتلر در تاریخ ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ در پناهگاه فرماندهی رایش‌کانزلری در برلین با دست خود، و با شلیک به شقیقه راستش، جان خود را گرفته»؛ همان‌طور که در بیانیه مطبوعاتی آمده است (نقل‌شده از Bayerische Staatszeitung، شماره ۴۳ مورخ ۲۷ اکتبر ۱۹۵۶[۵ آبان ۱۳۳۵]).

در پایان جست‌وجو برای یافتن سرنخ‌ها، قطعیت زیادی وجود دارد، اما همچنین فضای کافی برای گمانه‌زنی‌ها: هنوز هم برخی از دانشمندان مسمومیت با سیانور را رد نمی‌کنند. بنابراین درباره شرایط دقیق مرگ هیتلر همچنان گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد، حتی پس از بیش از ۷۵ سال از خودکشی او./ حبرآنلاین 

منبع:

www.mdr.de

تاریخ: ۲۹ آوریل ۲۰۲۰ [۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹]

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها