رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 657386

فرشاد مومنی به کیهان پاس گل داد

ساعت 24 - فرشاد مومنی اقتصاددانی که خود را نهاد گرا می‌خواند اما کارشناسان باوردارند اودرپشت این نامگذاری همچنان ایده‌های چپ را دنبال می‌کند باردیگر با حمله به اقتصاددانان هوادار آزادی به یاری کیهان رفت. کیهان در ستون ویزه نوشت

دکتر فرشاد مومنی در نشست «نگاهی بر ضرورت ایجاد اقتصاد ملی در مواجهه با اقتصاد جهانی سرمایه‌داری» ارائه کرد. استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفته است:- مایه شگفتی است که خود کودتاچی‌های 28 مرداد 1332، به کودتاچی‌بودن خودشان اعتراف می‌کنند و یک کاسه‌‌های داغ‌‌تر از آش با استدلال‌های میان‌تهی و پوچ سعی می‌کنند کودتاچی‌ها و مستبدانی را که آلت دست آن کودتاچی‌ها بودند، تبرئه کنند. - در یک دوره به تقریب ۲۵۰ ساله تا امروز، مانع‌تراشی خارجی‌ها برای شکل‌گیری یک اقتصاد ملی همواره به سه شیوه تهاجم نظامی، کودتا و تحریم انجام می‌شده است. این‌ها همگی یک منطق رفتاری واحد داشته‌اند. اگر از دریچه اقتصاد سیاسی توسعه نگاه کنید، می‌بینید که در واقع روح حاکم بر هر سه تای آن‌ها یک چیز است؛ ناممکن کردن ارتقای بنیه تولید فناورانه در کشور. - الان نیز اگر این فهم پدید بیاید که کانون اصلی تعرض غربی‌ها، عقیم‌سازی بنیه تولید ملی ماست، شما خواهید دید که، خود این تحریم‌کنندگان بدون اینکه ما تلاشی بکنیم تحریم‌هایشان را کنار خواهند گذاشت. - الان چه کسی است که این فکر را در دهان مقامات کلیدی انداخته که درست در بحبوحه اضطرار‌های ناشی از استمرار جنگ، می‌گوید به سمت افراطی‌ترین شیوه‌های تمرکززدایی برویم؟! این ماجرا با منافع خارجی‌ها گره خورده، تا جایی که بعضی از آن‌ها که دیگر خیلی شتاب دارند، گفته‌اند که ما اگر این اختیار را داشته باشیم، اولین کاری که می‌کنیم آزادسازی واردات محصولات ساخته‌‌شده لوکس و تجملی خارجی و دامن‌زدن به تب سوداگری است! - اگر کسی بگوید اقتصاد فرمان نمی‌پذیرد، این سخن هیچ نسبتی با علم اقتصاد ندارد و بیشتر با تسخیرشدگی آن فرد به دست سوداگرها و قاچاقچی‌ها نسبت دارد. این نوع سخنان را که صرفاً ظاهر و شمایل شیک دارند، افرادی به زبان می‌آورند که غالباً از سر تقلیدهای کلیشه‌ای سخن می‌گویند و اساساً نمی‌فهمند چه چیزی از زبان‌شان بیرون می‌آید.

اما حرفه‌ای‌ها که درک می‌کنند، می‌دانند ترویج چنین ایده‌هایی «حلیم خارجی‌ها» را در اقتصاد ایران هم می‌زند. آن‌ها می‌آیند این ایده‌ها را بزک می‌کنند و صاحب آن را حتی به سلبریتی تبدیل می‌‌کنند و همان بازی‌هایی را به راه می‌اندازند که شما امروز می‌بینید. - یکی از فریب‌های بزرگ، درست همانند فریبی که می‌گویند «اقتصاد فرمان نمی‌پذیرد»، این است که «جایگزینی واردات، سیاستی محکوم به شکست است». به گفته کارشناسان غربی، هر دستاوردی که انگلستان به دست آورده، از رهگذر حمایت‌گرایی بوده است. اما اگر شما در چارچوب مناسبات استعماری، همان‌طور که امروز می‌بینیم پرچم عدالت در دست می‌گیرند ولی شوک‌‌درمانی ضد‌عدالت را ترویج می‌کنند، به ماجرا نگاه کنید، درمی‌یابید که در کشورهای در حال توسعه، گروهی یا از سر مزدوری یا از سر نفهمی، پرچم «جایگزینی واردات» را بالا می‌برند ولی در عمل «توسعه واردات» را پیگیری می‌کنند. - مشکل اصلی این است که برخی مدیران اقتصادی، نه مبانی روش‌شناختی اقتصاد را درک می‌کنند، نه به تجربه‌های جهانی اعتنا دارند، نه حتی از تجربه‌های دولت‌های پیشین درس می‌گیرند. ‌ای کاش دست‌کم به تجربه‌های دولت خودشان توجه می‌کردند. همین چند هفته پیش، مرکز آمار، گزارش تورم را منتشر کرد و نشان داد رکورد جهش قیمت کالاها و مواد غذایی در دوره یک‌‌ساله پزشکیان از رکورد سال ۱۴۰۱ هم فراتر رفته است.

با این حال دوباره مقام مسئول اعلام می‌کند که «ارز ترجیحی را با ارز ترکیبی جایگزین خواهیم کرد»؛ که معنای دیگرش این است: شوک نرخ ارز جدید علیه معیشت فرودستان و به نفع مافیاها.  

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها