رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 653327

زیر پوست زخمی شهر

ساعت 24 - زورگیری در روشن‌ترین ساعت روز، سرقت وسط اتوبان و هجوم به منازل با سلاح سرد و گرم؛ اینها فقط بخشی از صحنه‌های تکان‌دهنده‌ای است که در یک سال اخیر در برخی شهرها ثبت شده و شبکه‌های اجتماعی را پر کرده است. از چهره‌های بی‌پوشش با سلاح در دست تا حملات هدفمند به خانه‌های مردم، همه چیز از بازگشت خطرناک خشونت عریان به سطح شهر حکایت دارد.




موجب کاهش تحرک اوباش شده است. این الگو می‌تواند در سایر مناطق نیز اجرا شود. حضور پلیس باید «پیش‌دستانه» باشد‌ نه صرفا «واکنش‌گرانه». امروز دیگر امنیت تنها با آمار جرم و جنایت و میزان دستگیری مجرمان سنجیده نمی‌شود؛ «احساس امنیت‌» بخش مهمی از واقعیت اجتماعی است. در دنیایی که اخبار با سرعت نور منتشر می‌شوند، پلیسی موفق است که بتواند چند گام جلوتر از تهدیدات حرکت کند. جامعه نمی‌پذیرد که پلیس صرفا پس از وقوع فاجعه‌ وعده شناسایی و دستگیری بدهد. آنچه مطالبه مردم است، حضور هوشمندانه و اقدام به‌موقع است؛ پیش از آنکه خونی بریزد.

ضرورت اقدامات پیشینی برای پیشگیری از ناامنی و احیای حس امنیت عمومی

بنا بر آنچه در این گزارش تاکید شد، اقدامات اخیر پلیس در برخورد میدانی با سرقت‌های خشن و اراذل و اوباش، هرچند توانسته بخشی از مطالبات عمومی را پاسخ دهد و حمایت افکار عمومی را هم به دنبال داشته باشد، اما به‌تنهایی ضامن بازگشت پایدار امنیت نیست. گفت‌وگوی «شرق» با احمد بخشایش‌اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، نشان می‌دهد که سیاست‌های امنیتی نیازمند اقدامات «پیشینی» هستند؛ یعنی مداخله پیشگیرانه قبل از آنکه فضای روانی جامعه دچار اختلال شود. این اقدامات باید نه‌تنها در سطح انتظامی، بلکه در لایه‌های عمیق‌تری همچون تقویت بنیان‌های اقتصادی و کاهش نابرابری‌ها نیز صورت گیرد. درعین‌حال، احمدی، دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز به «شرق» از اهمیت اقدامات پیشگیرانه پلیس گفته و افزوده است: نقش پلیس تامین امنیت و آرامش در جامعه است و برای تامین امنیت و آرامش در جامعه قطعا با کسانی که مخل نظم و امنیت جامعه هستند، برخورد می‌شود.

این برخورد باید به نحوی باشد که تاثیر بازدارندگی خود را داشته باشد. او گفت: برای اثربخشی بیشتر این مقابله و بازدارندگی، پلیس باید اقدامات پیشینی انجام دهد تا حس نبود امنیت در بین مردم ایجاد نشود. نیروهای پلیس باید بررسی کنند تا بتوانند پیش از وقوع جرم و نشر فیلم‌های رعب‌آور در فضای مجازی، جلوی این خلافکاران را بگیرند و اگر نقص قانونی هم وجود دارد، به مجلس درخواست دهند و مجلس هم این آمادگی را دارد که کمک کند و نیازمندی‌های قانونی آن‌ها را هم برطرف کند. در این مسیر، پلیس باید با اشراف اطلاعاتی و ورود زودهنگام، از تبدیل ناهنجاری‌ها به بحران جلوگیری کند؛ همان‌گونه که بخشایش تاکید می‌کند، انتشار گسترده فیلم‌های زورگیری در فضای مجازی، در صورت نبود مداخله سریع، می‌تواند جامعه را دچار «حس ناامنی» کند که گاه خطرناک‌تر از خود ناامنی است.

مسائلی که نه‌فقط امنیت عمومی، بلکه «احساس امنیت» را نیز نشانه رفته‌اند. در روزگاری نه‌چندان دور، نام «اراذل و اوباش» با محله‌گردی‌های شبانه پلیس و برخوردهای گاه‌وبیگاه در میادین شهر جمع می‌شد؛ اما حالا‌ آنچه در برخی پرونده‌ها دیده می‌شود، چیزی فراتر از «اوباش‌گری خیابانی» است. شکل‌گیری باندهای خشن، ارتباط میان سارقان حرفه‌ای‌ و سرقت و آتش‌زدن خانه و ماشین سرقت‌شده و حتی قتل ضمن سرقت مانند ماجرای کیف‌زنی در مقابل خوابگاه دانشگاه و سوختن دختر نوجوان در حمام خانه، نشانه‌های زنگ خطر برای پلیس است. در شرایطی که پلیس همچنان بر برخوردهای واکنشی تاکید دارد و در این مسیر موفق هم بوده است، افکار عمومی بیش از هر زمان دیگری انتظار دارد پیش از آنکه «خونی بریزد»، پلیس وارد میدان شود.

از بزرگراه تا کوچه پس‌کوچه‌ها

در فروردین ۱۴۰۳، ویدئویی از زورگیری مسلحانه در بزرگراه صدر تهران منتشر شد. سارقان بدون هیچ هراسی، خودروها را متوقف می‌کردند و اموال سرنشینان را می‌ربودند. پلیس در پی شناسایی و ردیابی، عاملان این حادثه را بازداشت کرد. اما این تنها نمونه‌ای از خیز تازه خشونت خیابانی ‌بود و کافی است نگاهی به اخبار حوادث در سال گذشته ‌بیندازیم؛ مانند ماجرای قداره‌کشی و جنجال‌آفرینی در پشت‌بام یک منزل مسکونی‌ در مشهد که شهریور سال گذشته رخ داد و در حالی پلیس را به لانه دزدان کشاند که تعداد زیادی گوشی‌های تلفن همراه و اموال سرقتی دیگر از مخفیگاه آنان کشف شد. ‌

مهرماه سال گذشته، در یکی از عملیات‌های موفق پلیس، فیلمی باورنکردنی از کلکسیونی از قداره‌های اراذل و اوباش پایتخت منتشر شد که تعداد و انواع قداره‌‌ها شوک‌آور بود. همان مهرماه بود که خبر قداره‌کشی چند شرور در شهر‌ری ایجاد رعب و وحشت کرد که خیلی سریع خبر شناسایی آن‌ها رسانه‌ای شد. در نهایت فرمانده انتظامی شهرستان ری از دستگیری پنج شرور سابقه‌دار و عاملان تخریب خودروهای شهروندان‌ که اقدام به درگیری و تخریب اموال عمومی کرده بودند، خبر داد و گفت: «این متهمان در برابر پلیس ناتوان بودند». یا داستان قمه‌کشی در مجیدیه تهران که بعد از دستگیری مشخص شد متهمان از گذشته با یکدیگر اختلافات عمیق شخصی داشته و روز حادثه با قرار از پیش تعیین‌شده در میان اهالی محله درگیری را آغاز کرده بودند. ‌

البته بنا بر حساسیت موضوع، ماموران بی‌درنگ وارد عمل شده و با اقدامات اطلاعاتی گسترده، ابتدا مخفیگاه متهمان را شناسایی کرده و پس از کسب مجوز‌های لازم قضائی، آن‌ها را در کوتاه‌ترین زمان ممکن طی عملیات غافلگیرانه بازداشت ‌و به مقر انتظامی منتقل کردند. در آبان گذشته نیز قداره‌کشی و وحشت‌آفرینی یک «گنده‌لات» در خیابان ولیعصر تهران و چهار نفر از اراذل و اوباش در چیتگر تهران خبرساز شد که پلیس ‌اشراری را که باعث ناامنی و درگیری وحشت‌آور شده بودند، خیلی سریع‌ دستگیر کرد. در یک سال گذشته‌ ماجراهایی از این‌دست کم نبوده و همچنان ادامه دارد. در فروردین ۱۴۰۴، یک مادر در خیابان صابونیان تهران، در‌حالی‌که کودکش را در آغوش داشت، هدف حمله یک سارق قرار گرفت و تلفن همراهش ربوده شد. این حادثه بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی داشت.

در اردیبهشت، ویدئویی از صحنه دلخراش دیگری در محله شوش تهران منتشر شد؛ دو نفر از اوباش، گوشواره زن جوانی را با خشونت از گوشش ربودند. چندی قبل‌تر، در اسلامشهر، مهاجمان با قمه و چماق به یک خودروی سواری حمله کردند؛ سه نفر مجروح شدند و به بیمارستان انتقال یافتند. در همین ایام، علاوه بر اخبار دستگیری این متهمان، پلیس آگاهی تهران اعلام کرد چند باند سارقان منازل از‌جمله یک باند پنج‌نفره که در سرقت‌های مسلحانه نقش داشتند، شناسایی و دستگیر شده‌اند. پلیس همچنین از بازداشت اراذل موتورسوار جنوب تهران خبر داد که با حرکات نمایشی، معبر اصلی را مسدود کرده بودند.

وقتی جرم جلوتر از پلیس حرکت می‌کند

این موارد تنها بخشی از زنجیره رو به رشد حوادث خشن شهری است. واقعیت آن است که بسیاری از مداخلات پلیس، در واکنش به ویدئوهای منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد. آنچه در این بین مغفول مانده، نبود سامانه‌ای پیشگیرانه برای شناسایی و مهار باندها و افراد خطرناک پیش از وقوع جرم است.

در اسفند ۱۴۰۳، در محله ولنجک، فردی با قداره در خیابان قدرت‌نمایی کرد؛ فیلمی که پس از انتشار در فضای مجازی منجر به بازداشت او شد. چند روز پیش از آن، در درکه‌ فردی با قمه به شهروندی حمله کرده بود. پلیس در هر دو مورد پس از انتشار کلیپ و شناسایی چهره‌ها وارد عمل شد. همه این اقدامات تحسین‌برانگیز است، اما کافی نیست.

پلیس، نه‌فقط پس از حادثه

امنیت، مطالبه‌ای آنی و بنیادین است؛ اما نه‌فقط با حضور پلیس پس از وقوع جرم، بلکه با پیشگیری از آن معنا پیدا می‌کند. حوادثی مانند سرقت از منازل یا زورگیری‌های خشن، معمولا توسط افراد یا باندهایی با سوابق مشخص رخ می‌دهد. چرا این افراد پیش از ارتکاب جنایت شناسایی و مهار نمی‌شوند؟ پاسخ را باید در نوع نگاه «امنیتی» جست‌وجو کرد که هنوز به‌طور کامل به رویکرد «اطلاعات‌محور» و «هوشمند» تن نداده است.

خطر قدرت‌نمایی مجازی

بخش درخور توجهی از تهدیدات امروزی، صرفا خیابانی نیست؛ فضای مجازی به بستری برای قدرت‌نمایی خشونت‌آمیز بدل شده است. برخی از اراذل و اوباش با انتشار ویدئوهایی از زورگیری یا قمه‌کشی خود، به دنبال ایجاد فضای رعب هستند؛ امری که گاه به الگوسازی مخرب برای نوجوانان نیز منجر می‌شود.

در این زمینه، برخوردهایی موردی و البته سریع و قاطع انجام شده است. مثلا در دی‌ماه ۱۴۰۳، فردی در صفادشت که در اینستاگرام اقدامات مجرمانه‌اش را تبلیغ می‌کرد، بازداشت شد. اما تکرار چنین مواردی نشان می‌دهد که نیازمند نظامی مستمر برای رصد، هشدار و اقدام در فضای مجازی هستیم.

شرق

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها