جمهوری اسلامی در نقطه انعطاف بیشتر
بساعت 24 - لافاصله پس از برکناری والتز، دو مقام سیاسی و امنیتی امریکا مواضع بیسابقه و تندی علیه ایران میگیرند و پیت هگست، وزیر دفاع ایالات متحده با اشاره به درگیریهای امریکا و یمن، ایران را به واکنش نظامی تهدید کرد و مارکو روبیو وزیر خارجه امریکا نیز 3 شرط را برای مذاکرات مطرح کرد که هر کدام از این شروط سهگانه بهتنهایی میتواند زمینه شکست مذاکرات را فراهم کند؛ شروطی که عبارت بودند از فعالیتها و حضور منطقهای ایران، تولید موشکهای دوربرد ایران و تولید سوخت هستهای داخل ایران.
ن
کته مهمتر این است که موضعگیری هگست و روبیو با موضعگیری شخص ترامپ همراه شد که بر تحریم نفت و پتروشیمی ایران تاکید کرد. درواقع این موضعگیری ترامپ بار دیگر نشان داد که ترامپ کماکان با افراد و حلقه نزدیک خود، همان سیاستهای پیشین خود را دنبال خواهد کرد. به نظر میرسد بدون تابوشکنی، دیپلماسی در روابط ایران و امریکا به موفقیت نمیرسد و چارهای نیست جز اینکه یکسری از تابوهایی که در روابط دو کشور وجود دارد، شکسته شود. این در حالی است که به نظر میرسد درمجموع 2 راه در پیش است؛ یکی کشیده شدن مذاکرات و چالشهای لفظی به سمت عقب. یعنی به این سمت برویم که به ابهامات و اختلافافکنیهایی که نتانیاهو مطرح میکند و در مواضع روبیو نیز دیده میشود، واکنش نشان بدهیم که طبیعتاً هرچه بیشتر به این سو گام برداریم، امید به دستیابی به توافق کاهش مییابد. راه دوم این است که دیپلماتها طرحهای ابتکاری خود را روی میز بگذارند؛ بهعنوان مثال میتوان با ارائه یک طرح سه مرحلهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، سازوکاری را تدوین کرد که در گام نخست، دغدغههای متقابل را برطرف کنند، در گام دوم مسائل منطقهای را به مذاکرات اضافه کنند تا بتوانند سطح اعتماد متقابل را ارتقا دهند و در گام سوم، ظرفیتهای گسترش روابط تهران و واشنگتن همچون ظرفیتهای اقتصادی را مطرح کرده و در راستای احیای این ظرفیتها گام بردارند. شخصاً معتقدم علت اینکه ترامپ تا این میزان مصر است که 3 بحران اصلی کنونی جهان یعنی غزه، اوکراین و ایران، ویتکاف و حلقه نزدیکان خود را درگیر کند، این است که او دنبال بهرهبرداری اقتصادی است. ما میدانیم که ترامپ هیچ گامی را بدون درنظر گرفتن منافع اقتصادی برنمیدارد و طرح برخی مواضع پیشین ازسوی او و نزدیکانش صرفاً این است که میخواهد جریانات نومحافظهکار را راضی نگه دارد. اما بهرغم این مواضع، اوضاع کماکان بهسود دیپلماسی است و حتی امریکاییها هم هنوز به جایی نرسیدهاند که گزینه جنگ را بهطور واقعی روی میز بگذارند و به آن بهطور جدی فکر کنند. بنابراین اگر یک ابتکار دیپلماتیک مبنیبر تابوشکنی در این مذاکرات شکل بگیرد، کماکان امکان دستیابی به توافق وجود دارد. وگرنه توافقات مقطعی و سطحی و حتی دستورکارهای ضعیف و شکننده در معرض بحرانآفرینی تندروهایی همچون نتانیاهو خواهد بود. فراموش نکنیم نتیجه مذاکرات گام به گام همواره نامشخص خواهد بود؛ چراکه اگر مذاکرات بهصورت گام به گام پیش برود، در هر مرحله طرف آمریکایی میتواند موضعی تازه را مطرح کند و خواسته تازهای را روی میز بگذارد؛ چنانکه همین دیروز هم مارکو روبیو وزیر خارجه ایالات متحده ناگهان پس از برگزاری 3 دور مذاکره، از شروط تازه صحبت کرده است. بنابراین اگر دنبال دستیابی به نتیجه از این مذاکرات هستیم، باید دستورکار مشخص کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تهیه کنیم و در همین مسیر گام برداریم تا مانع از آن شویم که در طول مسیر، دستورکارهای تازه روی میز قرار گیرند. بنابراین باید دستورکار مشخصی را روی میز بگذاریم که از دغدغهزدایی شروع شود اما ظرفیتهای همکاری اقتصادی نیز در دل آن گنجانده شود؛ این مسئولیت بسیار مهمی است که در حال حاضر بر دوش آقای عراقچی است و او با توان و دانش و تجربه خود، میتواند فضا را بهنحوی مدیریت کند که این مهم، محقق شود.
حشمت الله فلاحت پیشه- جهان صنعت
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.