رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 425604

چه‌کسانی به ناامنی در شرق ایران دامن میزنند؟

ساعت24-حادثه غمبار حمله انتحاری به اتوبوس حامل پاسداران در جاده خاش و شهادت جمعی از پاسداران مرزهای وطن، مردم ایران و سیستان‌ و بلوچستان را در اندوه و تاسف فرو برد.

انفجار
سیدمحمود حسینی استاندار پیشین سیستان‌وبلوچستان در واکنش به حادثه تروریستی زاهدان در روزنامه شرق نوشت: این رخداد چندمین حمله در دو ماه اخیر در آن سامان است. قبل از آن، حمله انتحاری به مقر نیروی انتظامی چابهار، حمله به صبحگاه بسیج در نیکشهر و انفجار شبانه در زاهدان رخ داده است. این مجموعه حرکات، نشانه مرحله جدیدی از عملیات گروه‌های تروریستی در منطقه بلوچستان ایران است. اقداماتی که نشان از برنامه از پیش طراحی‌شده گسیل سازمان و مرام داعشی به جنوب شرق ایران است تا در پیوند با داعش مستقر در پاکستان و فعال در افغانستان (به تعبیر آنها منطقه خراسان) ناامنی را در این خطه حساس کشور دامن بزنند.

البته جیش داعشی می‌کوشد ضمن حفظ پیوند با جریان اصلی، در منطقه جنوب شرق، از شکاف فقر و نابرابری و شکاف قومی و مذهبی ورود کند و صبغه به گفته آنها دفاع از مظلومیت قومی و مذهبی و حمایت از حقوق مردم بلوچ را به خود بگیرد و به‌این‌ترتیب برای خودشان به اصطلاح پایگاه اجتماعی دست‌وپا کنند. این در حالی است که مردم وفادار و وطن‌دوست استان سیستان‌وبلوچستان، در طول تاریخ مرزهای پرماجرای شرق کشور را به‌خوبی محافظت و پاسداری کرده‌اند. درهرحال مسائل اخیر را نباید ساده گرفت و باید نسبت به بسط این نوع تفکرات افراطی در کشور حساس بود و برای ازبین‌بردن زمینه رشد این باورها کوشید. وقت آن است که ضمن اهتمام به فقرزدایی، خط‌مشی توسعه پایدار را در استان سیستان‌وبلوچستان با جدیت و البته به نحو متوازن و با محوریت‌دادن به نقش و مشارکت مردم پی‌گرفت. همچنان باید ضمن مراقبت و هوشیاری نسبت به حفظ نظم، از اتخاذ شیوه‌های عکس‌العملی و ناکارآمد در امنیت استان پرهیز شود.

در حادثه تروریستی سیستان وبلوچستان، نقش عوامل داخلی را هم بررسی کنید

روزنامه جمهوری اسلامی نیز در یادداشتی به قلم مسیح مهاجری نوشت: درست است که سردمداران دولت آمریکا از راه پیمائی مردم ایران در 22 بهمن عصبانی و درصدد اجرای توطئه‌هائی برای انتقام گرفتن از این مردم هستند.

درست است که ورود انقلاب اسلامی ایران به پنجمین دهه عمر خود، برای ترامپ و دارودسته او که بارها گفته‌اند انقلاب ایران چهل سالگی خود را به پایان نمی‌برد یک رسوائی و شرمندگی به بار آورد و به همین دلیل تلاش می‌کنند ضربه‌هائی به مردمی که به این انقلاب وفادار هستند وارد کنند. درست است که سران رژیم غاصب صهیونیستی موجودیت نظام جمهوری اسلامی را برای خود قابل قبول نمی‌دانند و به شکل‌های مختلف و به بهانه‌های گوناگون علیه این نظام و مردمی که صاحب آن هستند توطئه می‌کنند. درست است که قارون‌های نفتی عرب با ولخرجی‌های کم سابقه‌ای تروریست‌های تکفیری را برای ناامن کردن ایران اجیر می‌کنند و برای جنایات آنان کف می‌زنند. درست است که این دشمنان کینه توز در اجلاس ورشو جمع شدند تا علیه ما توطئه کنند.

اینها همه درست هستند و در هیچیک از آنها ذره‌ای تردید نباید کرد، ولی این واقعیت‌های انکارناپذیر نباید مانع مراقبت‌های امنیتی ما برای حفظ جان نیروهای جان برکفی شوند که وجود تک تک آنها برای کشور اهمیت و ارزش ویژه دارد. مسئولان ما که در نهایت دلسوزی با انتشار بیانیه‌ها و اظهارنظرهایشان از جنایت انفجار اتوبوس حامل نیروهای سپاه پاسداران در جاده خاش – زاهدان ابراز تاسف کرده اند، همگی عاملان و آمران و حامیان این جنایت را محکوم کرده و برای گرفتن انتقام از آنها وعده داده‌اند. این اقدام و این وعده را تحسین باید کرد ولی در کنار این تحسین باید به این سوال مهم نیز جواب داده شود که با توجه به تجربیات فراوانی که در زمینه جنایات عوامل مزدور صهیونیسم و آمریکا و ارتجاع عرب در منطقه بلوچستان داریم چرا از نیروهایمان در این منطقه مراقبت بیشتری نمی‌کنیم؟ سوال مهم‌تر اینکه تا چه وقت قرار است شاهد چنین قربانی دادن‌هائی باشیم و به ابراز تاسف اکتفا کنیم؟ حتی انتقام گرفتن از عاملان و آمران و حامیان تروریست‌ها که چنین نیروهای زبده‌ای را از ما می‌گیرند نیز کافی نیست. انتقام گرفتن که این نیروها را به ما بر نمی‌گرداند. ما باید برای جلوگیری از قربانی شدن این نیروها اقدام کنیم تا اینطور نباشد که یکباره 27 نیروی کارآمدمان را از دست بدهیم.

هنوز زمان زیادی از فاجعه آتش گرفتن یک هواپیمای نظامی در یکی از فرودگاه‌های کرج که در آن 15 نفر جان باختند نگذشته که شاهد فاجعه انفجار اتوبوس در جاده خاش – زاهدان هستیم. در فاجعه هواپیما، اکثر قربانیان، نیروهای زبده و متخصص نظامی در سطح بالا بودند. رعایت تمام مسائل ایمنی برای فرود بی‌خطر این هواپیما از وظایف قطعی کسانی بود که در این زمینه مسئولیت دارند. عدم توجه عمیق به این مسئولیت که منجر به از دست رفتن چنین نیروهای کارآزموده‌ای شد، بهیچوجه قابل توجیه نیست. چرا وقتی چنین فاجعه‌هائی رخ می‌دهد، کسی درباره این نکته مهم چیزی نمی‌گوید؟ و چرا بعد از مدتی همه چیز فراموش می‌شود؟

همانطور که رهبر انقلاب در پیام تسلیتشان به مناسبت شهادت پاسداران در بلوچستان تاکید کرده اند، ارتباط عاملان این جنایت با سازمان‌های جاسوسی منطقه و فرامنطقه، قطعی است. به همین دلیل، مسئولان اطلاعاتی و امنیتی می‌بایست مراقبت‌های لازم را به تناسب اقتضائات منطقه به عمل می‌آورند تا این جنایت رخ ندهد.

علاوه بر سازمان‌های جاسوسی منطقه و فرامنطقه، نقش احتمالی عوامل داخلی نباید مورد غفلت قرار گیرد. چه بسا افرادی که بظاهر از تروریست‌ها ابراز انزجار و آنها را محکوم می‌کنند، با آنها همفکر و همراه هستند و در تسهیل شرایط برای آنها نقش دارند. مسئولان اطلاعاتی و امنیتی باید به این نکات توجه کنند تا بتوانند مانع جنایاتی از قبیل حمله انتحاری به اتوبوس پاسداران شوند. آنچه باید مورد توجه و اهتمام نیروهای امنیتی و اطلاعاتی قرار گیرد، پیشگیری از جنایت است. انتقام گرفتن از جنایتکاران در درجه دوم قرار دارد.و سرگرم شدن نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به اموری غیر از مراقبت‌های لازم به ویژه در مناطق حساس برای تامین امنیت، به هیچ‌وجه جایز نیست. از دست دادن اینهمه نیروی مخلص و کارآمد، خسران بزرگی است که نباید اجازه تکرار آن داده شود.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها